سلام من 2 ساله ازدواج کردم برادرها شوهرم بچه دار نمی شدن بنا به ترس خودم و اصرار شوهرم ما زود بچه دار شدیم الان یک دختر 5 ماهه دارم که رفلاکس شدید داره سه تا دکتر بردم خوب نشده خیلی لاغره دایم بالا میاره در کل خیلی اذیت کنه از اون طرف چون نوه اول خانواده شوهرمه پدر و مادرش خصوصا مادرش تو جز به جز کارهای من با بچه دخالت می کنن صبح مگه پوشک سفت بستی شب مگه شل بستی خیلی خسته شدم از بچه دار شدن خیلی پشيمونم هرروز گریه می کنم