اختلاف نظر و سلیقه

336 بازدید
سوال شده شهریور 19, 1395 در عمومی توسط محمد
سلام من محمد هستم 26 سالمه 2 ساله ازدواج کردم و یه پسر 3 ماهه دارم. از ابتدای ازدواجم تا کنون در کنار روزهای بسیار خوبی که داشتیم متاسفانه روزهای بدی رو هم سپری کردیم. هر دو به هم علاقه زیادی داریم ولی با اختلافات نظر و عقایدی که داریم گاه این علاقه در نظر گرفته نمیشه و هردو به جدایی فکر میکنیم. بارها این حرف از طرف همسرم عنوان شده که اگه بچه نبود ... ، دیگه خسته شدم و امثال اینها. ولی من نمیتونستم تحمل کنم و به خاطر بیان این مساله باهاش برخورد میکردم ، اما اگه من بیان کنم اون اصلا تردید نمیکنه و میگه واسه این کار حاضره .نمیتونم وابستگیش به من رو بفهمم میدونم خیلی دوسم داره ولی نمیتونم وابستگیش رو درک کنم . بعضی وقتها که از نارضایتیش از من و زندگیمون میگه و بعد یه مدتی بهم میگه دوسم داره دچار دوگانگی میشم کدومو باور کنم ابراز علاقشو یا اون همه نارضایتی .

سلایقمون خیلی متفاوته و وقتی سر یه چیز مثلا رنگ مانتو باهم به تفاهم نمیرسیم میگه که اگه خونه بابام بودم تا حالا هزار دفعه اینو خریده بودم یا میگه تو به علاقه و سلیقه من احترام نمیذاری و در صورتی که من فقط بین تمام رنگ و طرح های موجود با یک رنگ مخالفت کرده بودم.

سر مسایل مربوط به بچه مدام باهم درگیری داریم هیچکدوممون رفتار اون یکی رو قبول نداره ، بعد بهم میگه چون من مردم اصلا از بچه داری سر در نمیارم اما اون همه کاراش درسته و تصمیمیات درست رو اون میگیره. از ابتدا مدام احساس میکنم من پس زده شدم و اصلا مهم نیستم و مدام کلمات این کارو نکن ، تو نمیتونی ، بچه سرما خورد ، چرا بردیش بیرون و.... شنیدم ، انگار نه انگار من باباشم.

ببخشید خیلی حرف زدم. البته اینا هنوز یه ذرشه .لطفا راهنمایم کنید چیکار باید بکنم؟ ممنون
دارای دیدگاه شهریور 29, 1395 توسط محمد.
با عرض سلام خدمت مشاور محترم . در جست و جو ی سوالات مشابه جوابی نیافتم لذا همچنان منتظر دریافت راهنمایی های شما هستم. در صورتی که قبلا به این موضوع پاسخ داده اید لطفا محل پاسخ را بیان بفرمایید تا بتوانم استفاده کنم.
ممنون
دارای دیدگاه مهر 5, 1395 توسط adele
سلام. بنظرم همسرتون به شما علاقه دارن ولی شیوه زندگی مشترک به شیوه درست رو نمیدونن بعضی از حرفا هیچ وقت توی زندگی مشترک نباید زده بشه( مثل حرف جدایی و...) خیلی از زن و شوهر ها بدون اگاهی زندگی رو شروع میکنن بهتره که  دوره های خانواده رو که توسط مشاورین خوب برگزار میشه رو به اتفاق همسرتون شرکت کنید.اگه ایشون تمایل نداشتن خودتون تنها برین مشاور حضوری راهکار بگیرین. این اختلاف سلیقه ها توی زندگی خیلی ها هست باید دو طرف صبوری کنن و گاهی کوتاه بیان
حیف زندگیتونه که خراب بشه بخصوص با وجود فرزندتون...با توجه به اینکه سن فرزندتون کمه و همسرتون تنهایی سختشونه شما حتما کمکشون کنید و کنار دستشون باشین شاید گاهی علت بدخلقی هاشون بخطر فشار بچه داری باشه ....ولی درکل مثلا اگه سر رنگ مانتو دعواتون شد شما عصبی نشین و زود جبهه نگیرین به ایشون بگین هرکدوم و که دوست دارن انتخاب کنن ولی درکنارش نظر خودتون و فقط پیشنهاد بدین بگین اگه این و بپوشی اذیت میشم بخاطر رنگ و مدلش بگین چون دوستش دارین... غیرتتون و با دوست داشتن نشون بدین نه اجبار و زور و عصبانیت طوری که همسرتون فکرنکنه دارین اجبارش میکنین مطمئن باشین به مرور دست از لجبازی برمیدارن و برای انتخاب نظر شما رو  هم در نظر میگیرن(البته اگه توی خواستگاری شیوه زندگی ایشون به خانواده شما نزدیک بوده باشه از نظر پوشش و اعتقادات خیلی متفاوت نبوده باشن که باید قبل ازدواج به این مسائل هم توجه کرد نمیشه ادم خواستگاری دختری با پوشش متفاوت بره بعد بخواین بعد ازدواج تابع ومتفاوت از اون چیزی که از اول بوده لباس بپوشه) ناامید نشین برای حفظ زندگی تلاش کنید و شما هم سعی کنید اگاهی کسب کنید از شیوه برخورد با خانمتون در زندگی مشترک.. درضمن شما فقط 2 ساله زندگی مشترک دارین خیلی ها اوایل زندگی مشکل دارن ولی بعد یادمیگیرن چطوری زندگی کنن.خراب کردن زندگی کاری نداره هنر ساختن و نگه داشتن زندگیه...بخاطر پدر شدنتون بهتون تبریک میگم و بخاطر علاقتون و پیگیری شما پدر خوب..پس باشین و به همسرتون کمک کنید درکنار مشاور خوب... برین و همه چیز و برای مشاور حضوری تعریف کنید تا راهکار بدن همه تقصیرات به گردن همسرتون نیست به خیلی ها از بچگی یاد ندادن شیوه زندگی خوب و درست رو و از نزدیکان خود چه دوست چه غلط الگو گرفتیم.در ضمن من مشاور نیستم عذرمیخوام... اگه فقط از مشاور خواسته بودین پاسخ بدن.موفق و پیروز باشین
دارای دیدگاه مهر 7, 1395 توسط محمد
بسیار ممنون.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...