سلام دختری 23 ساله هستم میخاهم ازدواج کنم اما اصلا میسر نمیشود خواستگارانی هم دارم اما یا شرایط مناسبی ندارن یا اینکه ب یکباره منصرف مشون مثلا ب تازگی خواستگاری امد که مشتاق هم بود و قرار بد ی روز مشخص بیاین اما دگر خبری ازشون نشد نمیدونم مشکل کار کجاست کسی چیزی بهون میگوید که منصرف میشون و ما با کسی خصومت و بدی نکردیم که بخان بد حرفی ما رو بکننن در کل موندم گاهی میگم حالا که این همه دعا میکنی جواب نمیگیریم بیخیال ازدواج بشم اما ازدواج کردن من مساوی هس با افسردگی چرا که یک خونوادم از لحاظ عاطفی حمایتتم نمیکنن و دوم که حرف مردم تو جامعه ما دختری ازدواج نکن صد تا لقب روش میچسبونن ترشیده و مونده اینا ... نمیدونم گاهی میگم چرا خدا جواب دعاهامو نمیده ... موندهم چکار کنم فعلا ازدواج شده دغدغه من چون هر چند وقتی خواستگاری میاد حالا ب هر نحوی نمیشه باعث شده ذهن همیشه درگیر باشه .. گاهی شبا میخابم میگم کاش صبح نمیشد کاش امشب طولانی بود چون روز بروز داره میره تو سنم . منم تو شهری هستمکه تقریبا هم سن ال های من اکثرا ازدواج کردن نیستم تو شهر بزرگی بگم حالا همه دخترا سن بالا ازدواج میکنن