با سلام و خسته نباشيد.كارشناس ارشد روانشناسي باليني هستم خانمي از آشناها به من مراجعه كرده و عنوان مي كند كه دوساله ازدواج كرده و صاحب فرزندي 10 ماه است. الان مشكلي كه دارد در مورد نگهداري كودك مي باشد كه مدام ترس از تب كردن و تشنج وي داشته و روز و شب مراقب هست كه مريض نشود و عنوان مي كند كه اين مراقبت هاي من باعث دلخوري ااطرافيان حتي شوهرش هم شده چون همه بايد هميشه مراقب بهداشت خودشان در برخورد با فرزند ايشون باشند ولي در زندگي فردي وي هيچگونه وسواسي ندارد .اگر كسي كودك را مي بوسد با خودش فكر مي كند كه آن شخص سرماخوردگي داشته و حتما فرزندم مريض خواهد شد. و مدام افكار منفي با خودش عنوان مي كند. حال از شما عاجزانه خواهشمندم بفرماييد چه راهكارهايي را مي توان در مورد ايشون به كار برد چون خودش هم از چنين رفتاره خسته شده .ممنون