افسردگی بعدازطلاق

430 بازدید
سوال شده اردیبهشت 15, 1394 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
باسلام حدود چهارماه است که ازنامزدم طلاق گرفتم من باایشان یکسال عقد بودیم ولیل جداییمان خیانت ایشان بود والان بعدازسه ماهه هرکاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم وشدیدا به او وابسته هستم امکان برگشتن هم وجود ندارد چون من را دوست ندارد لطفا راهنماییم کنید خیلی درعذابم اصلا روحیه ندارم زندگی برام تلخ شده خواهش میکنم کمکم کنید دیگه خسته شدم حتی بعضی وقتها فکرخودکشی به سرم میزند اماچون نمازمیخونم پشیمون میشم کمکم کنید چی کارکنم دیگه خسته شدم بریدم

2 پاسخ

پاسخ داده شده اردیبهشت 15, 1394 توسط qasdi
باسلام و درود
دوست عزیز روانشناسان زمان بعد طلاق را زمان سوگواري مي‌نامند و نياز به اين زمان سوگواري را یکی از نیازهای این بحران می دانند.

این زمان سوگواری دارای 18 مرحله هست که از نظر می گذرد:

1 - انکار : نمیتوانم باور کنم چنین اتفاقی برای من افتاده است.

2- ترس : ترسهای زیادی دارم

3- سازگاری : اما وقتی بچه بودم این روش موثر بود.

4- تنهائی : هرگز انقدر احساس تنهائی نکرده ام .

5 - دوستی : آن همه دوست و آشنا کجا رفتند؟

6 - گناه و طرد شدن : برنده (1) بازنده (0)

7 - غم : فقدان بزرگی را احساس میکنم

8 - خشم : ای لعنتی

9 - رها کردن : کندن و رها شدن کار مشکلی است

10 - خود ارزشمندی : هر چه باشد ؛ من آن قدر هم بد نیستم

11 - انتقال : بیدار شده ام و میخواهم آثار گذشته را از زندگیم پاک کنم

12 - صداقت : خود را پشت نقاب قائم کرده بودم

13 - عشق : آیا ممکن است کسی مرا واقعا دوست داشته باشد؟؟

14 - اعتماد : زخمهایم در حال التیام است

15 - تمایلات جنسی : مایلم اما میترسم

16 - استقلال : آیا به نظر شما اشکالی ندارد؟؟

17 : هدفمندی : حالا برای آینده ام اهدافی دارم

18 - آزادی : از پیله تا پروانه

بهترين راه کنار آمدن با آن چيزي است كه به جايگزين‌ درماني معروف است. به اين معني كه فقدان يا كمبود عشق و محبت را با فعاليت يا كار دوست‌داشتني ديگر جايگزين كرد. براي مثال، با تغذيه مناسب و رفتن به سالن‌هاي ورزشي و انجام فعاليت‌هاي ورزشي

در راستای جایگزین درمانی روشهایی که برای رسیدن به این امر موثر هستند  که به آن اشاره می شود:

ورزش
گسترش روابط دوستانه
اندیشیدن به خود

در حالت کلی طلاق را یک بحران می دانیم که برای طی شدن این بحران تا کسب حالت مطلوب باید اقدامات زیر صورت بگیرد:
1-اجازه دادن به فرد  تا مي تواند غصه بخورد و زاري کند.
خيلي وقت ها، افراد از احساسات ناراحت کننده مثل افسردگي، غصه، عصبانيت، و امثال آن وحشت دارند. شدت اين احساسات آنقدر زياد هست که بتواند تا آخر عمر فرد را اسیر کند.  بااينکه اين احساسات خيلي قوي هستند اما براي هميشه ماندگار نيستند. خيلي وقت ها اگر اجازه بدهيم که اين احساسات را تجربه کنيم، احساس خيلي خيلي بهتري پيدا مي کنيم.

 2-فکر کردن به آينده اي که آن  رابطه قبلی ممکن بود داشته باشد، و الان ديگر نخواهد داشت.

 3-پیدا کردن کساني  که در طول زندگي مي دانستند چطور با عشق و علاقه به احساسات آن افراد توجه کنند.

بايد کسي را پيدا کرد که فقط به حرفهاي فرد گوش کند، حرفهایش را قطع نکند و سعي هم نکند که نصيحت کند. حرف زدن بهترین راهی است که حال فرد را بهتر مي کند

4- اندیشیدن به این که چه اتفاقي براي رابطه افتاد

 در اين قسمت از کار بايد  فرد واقعاً با خود صادق باشد و دیگران را متهم نکند.

 5-اندیشیدن به دلایل انتخاب همسر سابق
افراد روابط مختلف را بنا به دلايل مختلف شروع مي کنند که متداولترين آن "عشق" است و باید در این مرحله خوب به فرد گفته شود تا دلایل انتخاب همسر خود را بیان کند.

6-بخشیدن همسر سابق
 درک این که فرد و همسرش هر چه  از دستشان برمي آمد براي حفظ رابطه انجام دادند و  راهی جز طلاق نبوده است اکنون نوبت بخشش هست تا فرد به آرامش برسد

 7-انداختن فاصله بین خود و همسر سابق
سه تا شش ماه هيچ نوع رابطه اي با همسر سابق نداشته باشد. اين به فرد اين فرصت را می دهد تا درباره خود بیندیشد واتفاقی که افتاده است را بپذیرد

8-پیدا کردن افراد حمایتگر

9-ترسیم اهداف جدید بجای فکر کردن به ناکامی های گذشته

موفق باشید...

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
دارای دیدگاه اردیبهشت 15, 1394 توسط بی نام
ممنونم.از راهنماییتون فقط خانوادم اصرار دارن که زود اازدواج کنم تا راحت با این مسءله کناربیام وگذشته رو فراموش کنم اما به نظرمن با این روحیه ازدواج مجدد خیلی سخته اگه ممکنه بازم راهنمایی کنید
پاسخ داده شده اردیبهشت 16, 1394 توسط qasdi
باسلام مجدد
به‌نظر من در ازدواج دوم كسي موفق‌تر است كه بتواند فارغ از ازدواج اول با انگيزه‌هاي سالم و بهتري دست به انتخاب بزند. آنچه تجربه من از مراجعانم نشان مي‌دهد اين است كه بسياري از افراد در ازدواج دوم براي فرار از تنهايي، فشار‌هاي خانوادگي و اجتماعي يا براي رو كم كني همسر سابق و خانواده‌اش يا رفع نياز‌هاي عاطفي، جنسي، مالي و.. بدون درنظر گرفتن معيارهاي مناسب فقط براي فرار از شرايط موجود تن به ازدواج مجدد مي‌دهند. تجربه نشان داده، بسياري افراد بعد از طلاق بيشتر به‌دنبال بيان عيب و ايراد‌هاي طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و كم و كاستي‌هايي كه در انتخاب همسر و در زندگي مشترك داشته‌اند توجه چنداني نمي‌كنند. به اصطلاح بيشتر نقش قرباني و كسي كه مظلوم واقع شده به‌خود مي‌گيرند و همين موضوع باعث مي‌شود، دوباره در انتخاب خود دچار اشتباه شوند. برچسب زن مطلقه محدوديت زيادي براي ازدواج مجدد يك زن ايجاد مي‌كند و احتمال پيشنهاد‌هاي مناسبي كه دريافت مي‌كند تا از ميان آن‌ها دست به انتخاب بزند به‌طور قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌يابد. بنابراين اگر انگيزه‌هاي سالم و معيارهاي مناسبي براي انتخاب بعدي داشته باشند مي‌توان اين احتمال موفقيت آن‌ها را بيشتر در نظر گرفت.
با احترام

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...