سلام.من دختري ٢٣ ساله هستم.در ٢٠ سالگي عاشق مردي شدم كه ١٤ سال از من بزرگتر بود،و بعد از ديدن اون ديگه كاري نبود كه براي خوشحالي و جلب توجهش نكرده باشم .١سال دوست بوديم اما بهم خيانت كرد و رفت.بعد مدتي با يك پزشك دوست شدم اما اولش خوب بود همه چي ١ماه بعد گفت من قصد دارم از ايران برم باي.چند ماه بعد يا حميد اشنا شدم خيلي خوب بود اخلاقاش كلا هم عجول براي ازدواج حتي اصرار كه با خانوادت اشنا بشم اما يه شب زنگ زد گفت من ٨ ماه نامزد داشتم قطع كرد حتي دليلشو نگفت حتي نخواست ديگه بمونه.من با وجود موقعيت خوب خانوادگي،تحصيلي و ظاهري كه هميشه مورد تاييد بودم و زيباييم معروفه بين فاميل اما انقدر اعتماد بنفسمو از دست دادم كه حس ميكنم هيچ وقت حالم خوب نميشه هيچكس منو نميخواد.واقعا حالم خوب نيست نميدونم چيكار كنم.