رابطه

294 بازدید
سوال شده بهمن 18, 1395 در ازدواج و طلاق توسط شيده

سلام.من دختري ٢٣ ساله هستم.در ٢٠ سالگي عاشق مردي شدم كه ١٤ سال از من بزرگتر بود،و بعد از ديدن اون ديگه كاري نبود كه براي خوشحالي و جلب توجهش نكرده باشم .١سال دوست بوديم اما بهم خيانت كرد و رفت.بعد مدتي با يك پزشك دوست شدم اما اولش خوب بود همه چي ١ماه بعد گفت من قصد دارم از ايران برم باي.چند ماه بعد يا حميد اشنا شدم خيلي خوب بود اخلاقاش كلا هم عجول براي ازدواج حتي اصرار كه با خانوادت اشنا بشم اما يه شب زنگ زد گفت من ٨ ماه نامزد داشتم قطع كرد حتي دليلشو نگفت حتي نخواست ديگه بمونه.من با وجود موقعيت خوب خانوادگي،تحصيلي و ظاهري كه هميشه مورد تاييد بودم و زيباييم معروفه بين فاميل اما انقدر اعتماد بنفسمو از دست دادم كه حس ميكنم هيچ وقت حالم خوب نميشه هيچكس منو نميخواد.واقعا حالم خوب نيست نميدونم چيكار كنم.

دارای دیدگاه مرداد 12, 1396 توسط ي دوست
سلام و درود .، سعي كنيد بدون تحقيق و بدون شناخت وارد رابطه اي نشيد و از اونجايي كه موقعيت تحصيلي و خانوادگي و ظاهري خوب داريد خيلي راحت ميشه ازتون سو استفاده كرد كه از اين به بعد حواستون رو بيشتر جمع كنيد و بجاي اين دوستي هاي بي پايه و اساس و صرفا تو خالي به فكره ازدواج باشيد .،هيچوقت شخصيت خودتون رو با رفتار طرف مقايسه نكنيد.، و نگيد اره من حتما بدم كه اون باهام اينجوري كرد .، و از طرفي در اين جامعه اكثر دوستي ها يا اخرش خيانت هست و يا رفتن هاي يهويي .، پس بجاي تلف كردن وقتتون با اين جور دوستي ها به فكره شخص مورد نظرتون براي ازدواج باشيد .،و كلام اخر اكثر پسر ها كسي رو كه باهاش دوست هستن رو براي ازدواج نميخوان .، شاد باشيد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...