سوظن ومنفی بافی

728 بازدید
سوال شده تیر 10, 1396 در اختلالات روانی توسط بی نام
سلام عطیه هستم نوزده ساله از کاشان

پیش دانشگاهی رشته ی هنر خوندم وپانزدهم این ماه کنکور قراره بدم ..دوست دارم کارگردانی بخونم..

قبلا درگروه تئاتردر کاشان اجرا رفتم ولی از نظر اونا من ادمی بودم که سو ظن داشتم

خانواده مم میگن منفی برداشت میکنی..خودمم از دست حرفهاورفتار دیگران زود ناراحت میشم البته هفت ساله پیش مبتلا به کم خونی مگالو بلاستیک شدم که دچارسردر د میشدم وگاهی حمله ی پانیک بهم دست میداد که داروی اعصاب تجویز کردن برام وبعد پنج سال مشخص شد هموگلوبین خونم چهار بوده وشش تا کیسه خونم زدن الان خوبم خداروشکر وهموگلوبینم سیزده شده فقط تنها مشکلم  اضطراب و منفی بافی و به ندرت حملات پانیکه

دوست دارم واسه زمانی که دانشگاه میرم خوب باشه حالم البته روزی ده نوروتریپتیلین ده، ودو گاباپنتن صد میخورم واگه نخورم غم واندوه بهم دست میده..باوجودداروها بازم خانواده ام میگن کم حوصله ای...میخوام نظرتونو بدونم وسپاس.
دارای دیدگاه تیر 11, 1396 توسط Basic
**************************

ولی ما دوست داریم توطول زندگی خوب باشید نه در طول دوران دانشگاه و نه برای دوره دانشگاه برای تمام لحظات..

پس ملاک خوب بودنتان را بزرگتر در نظر بگیرید .
 


ببینید جوان هنر اندیش ، بدن فیزیکی انسان به صورت نا معلوم و پیچیده ای با هم در ارتباط است  درست اما..


اما تاثیرات افکار بر فیزیک همان شبیه کار معجزه را می کند از بس عجیب است !!  موضعات افکاری به دلایل عجیبی رو فیزیک ««  سالم و‌تن درست »» نه تنها تاثیر دارد بلکه روند رشد اش را هم تا حدودی معیین می کند.


پس موضوع بیماری تان که خدا را شاکر که بهبود پیدا کرده اید را جای خود ،  اما موضوع شما الآن بیشتر  به «« بینش و طرز فکر محیطی »» بستگی دارد .


بعضی از « بینش ها و طرز فکر »»  های شما در روند زندگی باعث ایجاد اختلال می شوند  و نمی گذارد فیزیک انرژی ای که مصرف می کند به نتیجه مطلوب ختم شود.


پس اولین قدم   اصلاح  و جایگذین    بعضی از «« بینش ها و طرز فکر نسبت به اطراف و اطرافیان »»  است .

که کار سختی نیست فقط کمی « زمان می برد و‌ باید به صورت مرتب به این موضوع بپردازید »»


مخصوصا شما که هنر را برگذیدید که سر تا پا روابط عمومی و درک و همکاری  با اطرافیان جزو واجب ترین توانایی هاست.

 
رشته ای که انتخاب کردید بسیار لذت بخش است اما انعتاف بسیاری را باید در خود داشته باشید تا همکاری مفیدی در کارها و پروژه های آینده داشته باشید.


اگر مایل بودید اطلاع دهید تا ادامه دهیم ..


آرزوی قبولی در تمام امتحانات زندگی که هر روز برگذار می شود ...


**************************
دارای دیدگاه تیر 15, 1396 توسط بی نام
سلام ....
دوست دارم ادامه بدیم..جوابتون تاالان برام خیلی جالب بود..اگه دوست دارم برای دانشگاه خوب باشم بخاطر  علاقه ی من نسبت به هنره...من حتی دیپلمم رو دررشته ی نقاشی گرفتم چون میخواستم به هنر نزدیک باشم..وچون میخوام از شهرستان کاشان بیام بیرون و پیشرفت کنم میخوام خوب باشم...ممنون
دارای دیدگاه تیر 18, 1396 توسط Basic
**************************


جوان ارزشمند  برای
«« درک مفهوم کلمه هنر »»  
و داشتن ذهنیت «« مناسب »»

برای قدم‌گذاشتن در این جاده موضوعاتی را دردخدمت شما می گذاریم.


**************************

«« هنر »»                      

هنر واقعا چیست ؟ ماهیتش چیست ؟ اصلا از کجا آمده ؟ واقعا مفید است یا ویرانگر ؟

««««هنر زیباست یا زیبایی های اطراف را بی مفهوم می کند ؟؟»»»

((این آخریه بحث مفصلی دارد اگر مایل بودید اطلاع دهید تا جداگانه به آن بپردازیم .))


آیا برای قدم گذاشتن در مسیر هنر ذهنیتی لازم است  یا خود هنر خالق ذهنیت هاست ؟

««« هنر سازنده است یا مخرب ؟؟»»»


این ها همه سوالات مهم و‌اساسی  نگرانی از. «« ماهیت و  ذات »» هنر است  که تا به هر کدام جداگانه نپردازید کمی ناقص کار کرده اید در این جاده عجیب و‌غریب « هنر »!!


**************************
«« اولین درس »»                
  

اولین درس زندگی در مسیر هنر !

«« هیچ هنری بالا تر و  مفید تر و کارآمد تر از ««« هنر تعادل در زندگی واقعی  »»»  نیست !!

این اولین درس از  کلمه هنر است !


**************************
 «« هنر تعادل »»                   


هنر تعادل در زندگی ،  هنریست  که جایی نیست. که به کار نیاید در هر مجلسی و محل و منطقه و در هر دوره زندگی در هر سبکی!!

پس از  «« تولد هنر »» آگاه شدید ، بله هنر  از «« تعادل »» متولد شد .

 این که در  هر شرایط یا در اکثر اکثر شرایط  فرد بتواند «« تعادل »» خود را نگه دارد (( حال با موسیقی ، بازیگری ، شعر ، ......))  که از افکارش سقوط نکند!!!


**************************

«« تصور اشتباه در مورد هنر !!»»       

هنر مرهم  بر درد نیست و این تصوری ویرانگر است  !!هنر به وجود آوردن  تعادل در زندگی واقعی است ، این ماهیت اصلی هنر است .


مثال :  زمانی که دور از جان مریض می شوید  «  قرص »  ای که میل می کنید تشبیه ای از هنر نیست !     هنر را می توان تشبیه کرد به  «« فاصله زمانی هشت ساعت بین خوردن قرص ها !! همان فاصله زمانی ای که شرایط تاثیر گذاشتن تک تک قرص ها را فراهم می کند .
  و ««هنرمند »» تشبیه کسی است که این هشت ساعت را نگه می دارد تا تعادل بدنش حفظ شود و‌قرص تاثیر خود را بگذارد.


**************************


سوال مهم :

حالا هنر از تعادل متولد شد ، درست؟
تعادل از چه متولد می شود ؟؟؟

اگر مایل بودید فکر کنید و پاسخ دهید.

**************************

«« باید.  های  مفید »»         

* هنر  باید «« تعادل اخلاقی »» بین خود و‌خانواده تان باید بنا کند نه از آنها دورتان کند و خود را جداگانه حس کنید ..

* هنر باید««  تعادل برخوردی »»  بین خود و « اطرافیان »  را بنا کند نه دوری و گوشه گیری از آنها .

نکته کوچک :  مفهوم‌از اطرافیان آن کسانی است که به طور روال یا معمول با آنها در ارتباط هستید ، نه با همه ی انسان ها ، هر اخلاقی با هر خلق و‌خویی که  سازگار نیست .


* آن زمان که با هنر شادی را هم به شخص خود و هم تعدادی از اطراف خود بخشیدید آن موقع  مفهوم «« هنرمندی را خواهید آموخت و درکش خواهید کرد »» .


پس یک چیز دیگر را نیز آموختید   :

«« که   با  قدم  گذاشتن  در مسیر هنر ! هنرمند نخواهید شد تا    با هنر خود  یک  تعادل بین خود و والدینتان و اطرافیان خلق نکنید .

* هنر را برای  متفاوت زیستن انتخاب نکنید. برای تحول در زیستن انتخاب کنید تا  از «« تاثیرش در زندگی »» تان   لذت ببرید و خرسند باشید..




**************************

سوءتفاهمات احتمالی :


البته سوءتفاهم نشود جوان گرامی. نمی گویم الکی این رشته را انتخاب کرده اید .

قصد زیر سوال بردن دلایل انتخابی شما  نیست!!  قصد فقط پیشرفت شماست  ، احساس رضایت شما از انتخابتان و‌آگاهی برای ادامه در مسیر انتخابیتان ، همین .


احساس خوشبختی تمامی شما مرجعه کنندگان سایت برایمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اگر نبود. هیچ کدام از مشاوران وقت و «« انرژی »» خود راصرف نمی کردنند ، پس قصد  رسیدن شما جوانان به خواسته هایتان است. البته با تلاش در راه و روش درست ..


**************************

آموزنده :

خیلی ها هنرمندن فقط نه در لباس نوازنده و موسیقی دان و شاعر و بازیگر !! بلکه در لباس مادران و پدران برخی برادر و برخی خواهر و دوست صمیمی یا معلم و غیره...دیده می شوند.



**************************

«« نکته ای در جمله شما »»         


یک نکته جالب در مورد جمله ای که عنوان کردید «« من حتی دیپلم ام رو در رشته نقاشی گرفتم تا به  ««« هنر نزدیک باشم »»»



مثال : اگر کسی قصد مهاجرت و سکونت در کاشان را دارد ، نباید بگویید هدفم رسیدن  به کاشان است !!  باید بگویید. هدفم ««  زیستن در کاشان »»  است این دو جمله تفاوتشان از زمین تا آسمان است !!

پس شما انتخاب رشته درسی نکردید ، «« زیستگاهتان »» را انتخاب کردید.



پس خودتان را غرق در هنر نکنید زندگیتان را غرق در تاثیرات هنر کنید !!
و «« زمان و  انرژی خود را صرف  هنرمندی کنید نه هنر!! »»


هنر انتخاب رشته درسی نیست  ،  مفهومش عجیب تر از این حرفهاست پس با آگاهی قدم بردارید جوان ارزشمند .


و‌خیلی توضیحا‌ت دیگر  در مورد هنر و هنرمندی ...


ٱمیدواریم تا اینجا مطالب تاثیرات مفیدی گذاشته باشد .



آرزوی سلامتی افکار و بدن برای تک تک جوانان..


**************************
دارای دیدگاه تیر 21, 1396 توسط بی نام
سلام ممنون...دوست دارم بحث رو ادامه بدیم...

1 پاسخ

پاسخ داده شده تیر 10, 1396 توسط sahar.va
با سلام دوست عزیز شما بخاطر مشکلتتان به متخصص مراجعه کرده اید یا صرفا بخاطر حرف اطرافیان و خانواده این نظر را در مورد خود دارید؟
دارای دیدگاه تیر 13, 1396 توسط بی نام
سلام دوست عزیزم...من از12سالگی دکترمتخصص زیاد رفتم بخصوص اعصاب و روان ومغزواعصاب چون سردردهای شدیدی داشتم ک مسکن هم جواب نمیداد...ولی الان دوستام،گروههای مختلف منو ادمی که شک داره میبینن...یه خورده هم حس میکنم حساسیت بیش ازاندازه نسبت به مشکلا ت دارم...
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...