خانواده همسر

Question

سلام علیکم
من دوازه ساله که ازدواج کردم پدر و مادرِ خانومم از هم طلاق گرفتن و پدر زنم مجدد ازدواج کرده و بچه دار شدن
خانواده همسرم از بچگی دخترشونو دوست نداشتن یه جورایی همسرم رو یادآور خاطرات بد زندگیشون میدونن . خونه مادرش که میریم مادرش ناراحتش میکنه خونه پدرش هم که میریم نامادریش
پدرش هم با سکوتش بیشتر اذیتش میکنه
همسرم اصلا نمیتونه از فکر خانواده ش بیرون بیاد و روز به روز افسرده تر میشه و منو هم افسرده کرده . وضع زندگیم طوری شده که از همسرم متنفر شدم
خواهش میکنم راهنماییم کنید چطور میتونم هم به همسرم کمک کنم هم زندگی خودمو سامان بدم

Answer 1

با سلام دوست عزیز پاسخ هایی که در سایت داده میشوند جنبه کلی دارند و بهتر است اگر می خواهید نتیجه مطلوب بگیرید حتما به جلسات مشاوره بروید...

بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که ازهمسرتان بخواهید راجع به احساساتش نسبت به پدر و مادر و خودش صحبت کند و به نوعی تخلیه هیجانی انجام دهد....

و یا اینکه میتواند نامه ای خطاب به پدر و یا مادر ش بنویسد و در آن احساساتش و حرف های ناگفته اش را بگوید االبته باید توجه داشت نامه صرفا جهت تخلیه عواطف و حل کردن عواطف حل نشده است و نباید به دست پدر و مادرش برسد جنبه سمبلیک دارد و میتواند بعد از نوشتن نامه آن را بسوزاند

در این زمان همراهی کردن و درک شما و بودن شما در کنار ایشان کمک زیادی به ایشان می کند