سلام بر شما
شما همه چیز را کنار هم می چینید... تحلیل می کنید و به این نتیجه میرسید که یا باید از خودگذشتگی کنید و ازدواج نکنید یا اینکه قید احساس مادر را بزنید.
ببینید شما لازمه که ارام ارام مقدماتی را اماده کنید.
کم کم خلوت بیشتری داشته باشید.
خیلی دل به دل مادرتان ندهید.
چون متقابلا کسی ننشسته به شما فکر کنه و تحلیل کنه.
این رسم روزگار است... بچه ها بزرگ شده و آشیانه را ترک کنند.
درضمن کاربر عزیز، یادتان باشد همه چیز دو طرفه است. پدر شما که یکطرفه مقصر نیست. مادرتان چیزی را درو میکند که کاشته است.
شما نیز در آینده چیزی را درو خواهید کرد که امروز می کارید.
چیزی می کارید که بتوانید برداشت کنید؟ مادر و پدرتان با سواد و سطح پایین خانواده، حداقل امروز همسر و فرزندانی دارند.
شما که سطحتان بالاتر است در آینده چه خواهید داشت؟
به آن عمیقا فکر کنید.
کسی از رودی که خشک شده به خاطر اینکه یک روزی به مزارع آب میرسونده تشکر نمیکنه.
پس تا خشک نشدید... جاری شوید.
مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید