مشکل درحفظ ارتباط با مردان

999 بازدید
سوال شده مهر 14, 1396 در ارتباط توسط بی نام
با عرض سلام و خسته نباشید.

من دختری هستم 34 ساله و مهندسم و ظاهر و تیپ مناسبی دارم.خواستگارای زیادی هم داشتم ولی هر کدوم رو به یه دلیلی رد کردم.دلایلم هم منطقی بوده .مثلا از نظر اعتقادی به هم نمی خوردیم .اقا مصرف مشروب داشت و یا می خواستن که من حجاب نداشته باشم یا از نظر مالی و فرهنگی در یه سطح نبودیم.ولی کلا هم دوست داشتم ازدواج کنم هم این گروه از مردان رو میدیدم اصن خوشم نمی یومد.چون احساس می کردم با جنم و قابل تکیه نبودن.یه اخلاقی که دارم اصلا نمی تونم یه مردی که ازش خوشم میاد رو جذب کنم وقتی هم که مردی ازم خوشش میاد همش میخوام بی اعتنایی کنم بهش یا به قول معروف طاقچه بالا بزارم براش.مهارت حفظ رابطه رو ندارم و کوچکترین موردی که باب میلم نباشه چه در برخورد طرف و چه در ویژگی هاش سریع رابطه رو کات می کنم.میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم که چه جوری میشه یه رابطه خوب و دارای فرجام داشته باشم این قد رابطه زود  تموم نشه؟چون همش اطرافیان هم میگن یه فکری برای خودت بکن که تنها نمونی همین مسئله ازارم میده و از طرفی از تنهایی میترسم و از طرف دیگه از این اجتماع و مرداش که  دارم میبینم اصلا مسئولیت پذیر و متعهد نیستن  خیلی هاشون کار درست و حسابی ندارن و بیشتر هم اعتقادات ندارن  کلا یه مورد خوب توشون پیدا نمیشه.
دارای دیدگاه مهر 21, 1396 توسط Basic
**************************

جوان گرامی ، این مبحث اصلاح ذهنیت و معیار ای که در روانشناسی مطرح می شود ، نه بحث پبچیده ایست نه آنقدر وحشتناک و عجیب ای.

یک سری اصلاعات و مطالبیست که با شنیدن و تفکر بر آنها بعضی از بینش هایتان که مانع پیشرفتتان می شود اصلاح می شود .

حالا چه مطالبی اگر مایل بودید ارایه می شود .


*******

پاسخ اولین سوالتان که در مورد رابطه با فرجام و اشاره به مدت زمان ارتباط بود.


بسیار ساده ، چه چیزی باعث یک فرجام با ارزش می شود ؟

دوام و در حین دوام رشد دادن اش !!

انگار پرسیده اید چگونه یک درخت به فرجام میوه دهی می رسد .
باید از مواد و املاح مغذی تغذیه کند و رشد کند .

نه این که فقط دوام آورد ، این کافی نیست.

رشد که صورت گیرد یعنی اصول رعایت شده .

یعنی مهارت های لازم وجود داشته .

یعنی خاک و دانه با هم هماهنگ بودند و شرایط نیز متناسب آنها بوده .


پاسخ سوال اول خود را دریافت کردید ؟ یا خیر ؟


**************************
دارای دیدگاه آبان 18, 1396 توسط بی نام
سلام ومرسی از پاسختون.ولی این دوام و رشد دادن چه جوریه،کمی از مهارتهایی که باید داشته باشم بهم توضیح بدید.من موندم چرا همه ی آقایون قبل از اینکه ملاقات حضوری داشته باشیم کلی برای دیدن من مشتاق هستن و کلی پیام میدن و ابراز علاقه می کنن که زودتر ببینن منو ولی بعد از اولین دیدار میرن و ازشون خبری نمیشه.گرچه من از نظر ظاهر خوش قیافه و از نظر برخورد سعی کردم که سنگین و موقر باشم.از نظرسطح  تحصیلات و موقعیت خونوادگی و شغلی هم خیلی خوب هستم.با اینکه در خیلی از موارد هم که کیس هایی بهم معرفی شدن که از نظر خودم در سطح من نبودن ولی به اصرار خونواده و صرفا به این خاطر که گفتن ادم معتقدی هست رفتم و طرف رو دیدم ولی بعد هیچ خبری نشده البته از این ناراحت نیستم که خبری نشده چون خودمم از شرایط شون بعضا خوشم نمی یومده ولی میگم چرا باید اینطوری باشه درسته میگن که سطح توقعتون رو بیارید پایین خوب من که اوردم پس چرا پسرا میرن و بدون هیچ اطلاعی که اخر نتیجه ی این دیدار چی شد و بدون اعلام نظرشون ماجرا رو تموم میکنن.میگم پس اون همه شور و اشتیاق قبل از دیدارتون و مکالمه های تلفنی تون یه دفعه کجا میره که بعد از دیدار حضوری یه دفعه غیب میشن.من الان از شما مشاور گرامی و دلسوز می خوام بپرسم کجای کار ایراد داره.و ایا مهارتی باید یاد بگیرم یا اگه موردی هس بفرمایید.
دارای دیدگاه آبان 24, 1396 توسط Basic
**************************

جوان گرانقدر قبل از توضیح راه حل برای «« دوام »»  و «« رشد یا همان فرجام »» ارتباط ایجاد شده، پاسخ سوال هایی که در متن با زاویه های متفاوت به آن اشاره کردید بپردازیم .


اینکه چرا قبل از دیدن اسرار بسیار است و اینکه آن همه شور و اشتیاق چه می شود و چرا بدون اطلاع غیب می شوند و انگار که اصلا دیداری نبوده !!


پاسخ بسیار ساده تر از آن است که می پندارید و موضوع ارتباطی به چهره و زیبایی ندارد ..

اتفاقأ هر چه زیباتر امکان فرار نیز بیشتر !!

تعجب نکنید ، بله ترس در آن مرد جوان بیشتر می شود که چگونه باید از توقع های یک خانم زیبا بر آیند ..

مردان می پندارند هر چه زیباتر توقع ها حتمأ بیشتر است ..

که در اشتباه اند چون توقع به شرایط ارتباط دارد نه زیبایی ظاهری...شاید در بعضی ها توقع نشان داده نشود اما به معنی نبودن اش نیست.


بعد فرمودید موقعیت کاری خوبی دارید و موقعیت خانوادگی تان نیز خوب است..

پس موضوع ترسناک تر می شود ! و درصد فرار باز بالا می رود...


بعد یک سوال  از شما ! چرا  می پندارید همه ی آنهایی که ملاقات داشته اید ، همه قصدشان واقعا شناخت برای ازدواج بوده؟


همه با نییت ازدواج و آشنایی برای ازدواج پا پیش نمی گذارند ، شاید ظاهر این را نشان دهند اما قصد چیز های گوناگونی ای می تواند باشد ..

اما وقتی با برخورد جدی و قاطع یا سنگین شما موجه می شوند  ،  می فهمند که نه شما قصدتان ازدواج است !!! ولی خودشان در ذهنشان کو تا ازدواج !!


هر چه قدر یک خانم نسبت به ازدواج قاطع و جدی باشد این حس مردان را می ترساند ، چون ازدواج آخرین چیزیست که نصف مردان به آن می پردازند نه اولین !! بر خلاف زنان.


اون قسمت شور و اشتیاق قبل از دیدار هم که اصلا نباید جدی بگیرید ، اصلا ذهن خود را با این پیش گفتار ها و احساسات بی اساس مشغول نکنید ..

ملاکتان را فقط ««  کارهایی »» که آن فرد برایتان واقعا بدون
 «« چشم داشت و جبران!! »»  
انجام می دهد قرار دهید ، الباقی را زیاد جدی نگیرید.


اصلا چگونه می شود کسی تا حالا کسی را ندیده و چیزی از او نمی داند و بعد اشتیاق و شوق زیادی برای دیدن شما داشته باشد ..


اشتیاق دلایل مختلفی دارد جوان گرانقدر ، این را همیشه مد نظر بگیرید .




پس نه به احساسات و گفته های قبل از دیدار دل ببندید و حساب کنید..

و نه مشکل چهره شماست که پسر ها ناپدید می شوند ..

موضوع می تواند ترسیدن از ازدواج باشد ، موضوع می تواند مسئولیت پذیری باشد و هر چه قدر شرایط و ظاهر دختر خانم بیشتر باشد مردان مس پندارند که کار و مسئولیت سخت تری در آینده باید قبول کنند .


البته یک چیز دیگر در بحث دیدار ، احتمال دارد جدییت و قاطع بودن شما را پای خود پسندی بگذارند ، اینکه آنها را پایین تر از خود می بینید ..

این حسیست که هیچ مردی تحمل نمی کند که یک زن او را از بالا ببیند ، البته خانم ها تحمل نمی کنند و این یک بحث کلی ست اما واکنش مرد شدید تر از زن است .


پس دلایل  یا ترس از ازدواج و مسئولیت است .

یا قصد در انتها ازدواج است .

یا اصلا قصد ازدواج نیست .

یا برخورد ای با فرد داشته اید که فردداحساس می کنید شما خود پسند یا او را از بالا نگاه می کنید وپخود را موفق تر از او می دانید...

 

********

اما حالا راه حل چگونه است  ، این ها همه درست اما راه حل برای شما نشد که !!


دوام رابطه یک بحث است ..

فرجام یک رابطه یک بحث دیگر .



حالا فرق این دو چیست و اصلا چرا دانستن تفاوت این دو مهم است ؟


دوام مفهوم زمانی دارد ، ۳ سال ، ۱۰ سال ۳۰ سال....و مفهومی جز یک  مدت زمان ، مدت زمانی که بر حسب شروع تا پایان محاسبه می شود و بس ،  و جز این چیز دیگری نیست فقط مقدار گذر زمان است.


اما فرجام یک بحث زمانی نیست  یک اتفاق است ، عدد نیست یک تصویر است یک نتیجه به حساب می آید .


درخت هایی که ملاک میوه دادنشان باشد نه سایه افکندن ، اگر میوه ندهند  برای ما جزو درختان با فرجام نیستند ، اما آنها هستند و دوام آورده اند.


فرجام یا یک اتفاق است ، یا جمع یک سری اتفاق ها ..

بلوغ جسمی یک انسان را در طول زندگی خود را می توان مثال فرجام اش دانست و سن و سالش را دوام او را به حساب آورد .

یعنی تک تک تغییرات در بلوغ یک فرجام برایمان به حساب می آید و نشانه هماهنگی بدن ما و خوراک و مواد مغذی ای که تغذیه کردیم است .



تا اینجا تفاوت و مفهوم هر کدام دانستید که دوام که یک عدد و مدت زمان است ..

و فرجام یا «« رشد »» یک اتفاق است یا جمع اتفاق هاست .


*******


حالا دانستن تفاوت این دو با یکدیگر  چه کمکی می کند!!

با دانستن «««  ماهیت »»» هر کدام و شناخت آن تازه با « کارایی » هایش آشنا می شود و بعد می توانید با علم از آنها
 « استفاده » کنید.


حال که فهمیدید دوام بخشیدن یعنی همان  زمان بیشتری سپری کردن است پس نباید هر نوع برخوردی یا لحن یا صحبتی را که به صلاح  خود دیدید انجام دهید !!

به خاطر داشته باشید در دیدار اول همه ی ایده آل هایتان را در فرد نخواهید دید ، اگر به نظر تان جوان معقولی آمد باید به او زمان دهید .

البته دلیل نوع برخورد های شما در دیدار اول این است که شما به شدت معتقدید که در ازدواج نباید اشتباه کرد  ، چون اگر اشتباهی صورت گیرد جای جبرانی نیست ، درست است ؟

برای همین اینقدر سخت گیرانه و موشکافانه برخورد می کنید ..

برای همین قبولی زیر نمره ۱۸ ، ۱۹ را قبول ندارید.

 
البته حساسیت شما خوب است اما نهوه ابراز آن کمی اشتباه است همین  ، چون  ارزشی که برای خود می گذارید به هیچ وجه اشتباه نیست ، بلکه زیباست و خردمندانه است .



.
.
.
.
*******

نکته ای در مورد سوتفاهم بزرگ به نام کم کردن توقع !!


جوان گرانقدر ایده آل هایتان را پایین نیاورید  
توقعان را پایین نیاورید کاملا اشتباه است.

جوانان عزیز ما اصلاح کردن و منطقی کردن انتظاراتشان را با «« پایین آوردن سطح توقع »» اشتباه می گیرند.


توقعاتی که واقعا می بینید پایه و اساس ندارد از وجودتان بیرون کنید ، ( در ادامه مثالی در این باره ارایه می کنیم  )

پس توقعات را هرگز پایین نیاورید ، اصلاحشان کنید..

پایین آوردن سطح توقع اشتباه است و پشیمانی به بار می آورد !!!

جوانان گرامی ما باید اساس توقع هایشان را علم و حساب و کتاب قرار دهید نه دلبخواهی و آرزو و تصور ...

اگر توقعی اشتباه است پس باید از ذهن بیرون رود ..

و اگر توقعتان درست و صحیح است چرا باید از آن بکاهید به چه علتی !؟؟

خواستار چیز معقول و با حساب و کتاب کجایش می تواند اشتباه باشد ..

پس اصلاح کنید نه پایین آورید.

شما باید رشد کنید نه پس رفت ، پس از خواسته های معقول و با اساس خود نکاهید .

**************************


اگر تمایل به ادامه مطالب داشته اید اطلاع دهید ، و اگر سوالی در خصوص توضیحات نیز دارید ارسال کنید .


**************************
دارای دیدگاه آبان 28, 1396 توسط بی نام
سلام مشاور محترم.از اینکه وقت شریفتون رو میزارید و دلسوزانه راهنمایی می کنید سپاسگزارم.اجرتون با خدای متعال باشه
دارای دیدگاه آبان 28, 1396 توسط بی نام
مشاور گرامی می خواستم این برداشتتون رو که گفتید ( جدییت و قاطع بودن شما را پای خود پسندی بگذارند)و (بشدت معتقدید که در ازدواج نباید اشتباه کرد  ، چون اگر اشتباهی صورت گیرد جای جبرانی نیست ،) در مورد خودم بگم که کاملا درست هست.میشه راهنمایی بفرمایید که چه جور این خودپسندی و ترس از اینکه نباید اشتباهی در ازدواجم  که  قرار هست  داشته باشم ،رخ بده رو چه جوری درستش کنم .ممنونم
دارای دیدگاه آذر 1, 1396 توسط Basic
**************************

(( خود پسندی ))


جوان گرانقدر ، مشکل خود پسندی هم دقیقأ مانند بحث کم کردن توقع است ، یک سوئتفاهم درکی از کلمات .

به جای اصلاح توقع ها و هماهنگ کردن با علم و حساب کتاب از آن می کاهند .

حالا همین اشتباه و سوئتفاهم  در مورد خودپسندی رخ می دهد!

  
یعنی به جای این که (( افکار یا ذهنیت ))  و  (( رفتار ها یا مهارت های ))  شخصی مان را بپسندیم و تایید کنیم و‌ کماکان در حال رشد دادنشان باشیم ....


به جایش فقط آن را (( بر اطرافیانمان تاکیید غیر مستقیم  یا حتی مستقیم می کنیم )).




***************************



شما باید ، به دنبال تایید کردن ذهنیت و مهارت ها و اهداف خود باشید ، این یکی از حیاتی ترین قوانین  پیشرفت است و کار اشتباهی نیست .



مانند آشپزی که دست پخت خود را تایید می کند ، اما غرق تایید اش نمی شود و بر تایید اش تکیه نمی کند ، چون می داند که کافی نیست و باید بیشتر پیشرفت کند!

پس تایید کردن خود یک بحث است ، غرق در تاییدیه یک بحث جدا.



**************************



نکته مهم :  تایید کردن و پسندیدن یک بحث ماندگار نیست ، منظورمان چیست ؟


مانند شاگرد کلاس هفتمی که معدلش ۲۰ شده اصلا ، اما کلاس هشتم چی ؟ به آن نیز بیست می دهند چون سال قبلش بیست شده !! هر سال امتحان های خود را دارد هر مقطع از سال قبل سخت تر می شود ....


اصلا هر روز یک چالش است ، اصلا صبح یک چالش و ظهر یک چالش دیگر ، زندگی در ««««« جریان »»»»» است ، توجه کنید جریان از جاری بودن است .

امروز تایید می کنید اما اگر تلاش نکنید و بر آن نیفزایید شایددفردا مانند دیروز پسند نکنید .




بله «« پسندیدن خود »» نیک است اما نه تبلیغ کردنش و یا نشان دادنش.

سوئتفاهم نشود منظورم به همه ما ها بود نه شخص شما ، همه ی ما باید در مسیر اصلاح قدم برداریم.




**************************


اصلا این پسندیدن چگونه به وجود می آید ؟




 تایید کردن یعنی این که کارهایتان و رفتارهایتان در مسیر درستی می باشد .

 تایید یعنی اینکه نظم در کار است و نظم نیز پسندیدنیست.

تایید یعنی اهمیت از پیروی یک سری قوانین یا اصول هایی  که برای خود گذاشته اید و اگر خلاف آن را انجام دهید ناراضی می شوید و تاییدی در کار نخواهد بود .

پس پسندیدن همان اجرای
 (( قوانین و اصول )) هاست.



پس خود پسند باشید اما بروز و به نمایش اش نگذارید .

جلوی آینه خود پسند باشید ، به خود بروز دهید و تاکیید کنید نه اطرافیان ، اجازه ندهید هرگز ارزشی که برای خود قائل هستید از خاطرتان کمرنگ بشود .


پس رضایت خود را باید جلب کنید تا این پسندیدن ماندگار باشد .


شاید لازم باشد بعضی از قوانین یا اصول هایتان را اصلاح کنید اما پسندیدن خود را خیر .


**************************

وقتی می گویند خود پسند یعنی خود را می پسند می کنید و پسندیدنی که ملاکش «« نظم و روراستی »» باشد
 



بله رفتار های شما طرز تفکر شما باید مورد پسند و تاییدتان باشد ، جز این نیست ، اما !! (( نباید آن را ابراز کنید و یا به یک نمایش تبدیل کنید تا اطرافیان بفهمند !! ))


بگذارید از نمونه کارهایتان بفهمند که چقدر به خود ایمان دارید ، بگذارید از تاثیرات کارهایتان متوجه اساسی بودن ذهنیتتان شوند نه جوری دیگر.


مشکل خود پسندی یا اهمیت بسیاری که برای ارزش های خود قايل هستید نیست ، مشکل فقط ابراز آن است.

چون ابراز کردنی نیست همه چی بستگی به مشاهده و درک طرف مقابل دارد .


مانند همانطور که می دانید جدییت که با اخم یا یک ابرو بالا بودن نبست ، یا با کم صحبت کردن !! فقط در نهوه کار کردن در حفظ قوانین و‌اصول داخل کار است.



**************************


با زبان ساده و‌ در یک جمله می شود گفت .

«« مشکل خود پسندی در نشان دادنش است»»


**************************


جوان گرانقدر هر روز به پسندیدن خود بیفزایید .

دانه ای که قابل رشد است ، اگر داخل شرایط مناسب کاشته و‌رسیدگی های لازم نیز صورت بگیرد و نور خورشید نیز بتابد ، قطعا رشد خواهد کرد ، قطعا ثمره خواهد داد و قد خواهد کشید ، این شگفتی نیست ، قوانین یگانه هستیست .

پس هر قدر که رشد کنید ، از ذاتتان است ، از ماهیت رشد پذیرتان است .

پس مغرور بودن بی اساس است ، فقط سود ببرید و قدر دان والدین خود باشید ، آنها وسیله هایی بودند که این زندگی به شما هدیه شده .

نظم و اساس را جدی بگیرید چون قوانین یگانه هستی پایدار است.


شما جوان خردمندی هستید ، چرا ؟  

چون که برای آینده خود و برای رسیدن به آنچه لیاقتش را دارید هم کسب آگاهی می کنید هم سعی و تلاش ، ادامه دهید.


اگر سوالی از این مطالب است ، ارسال کنید.

و اگر مایلید به ترس از ازدواج نامناسب بپردازیم .


**************************
دارای دیدگاه آذر 3, 1396 توسط بی نام
سلام مجدد دارم خدمتتون مشاور گرامی .ممنونم توضیحات مکفی بود و تمایل خودم رو برای ترس از ازدواج نامناسب ابراز می کنم.یه دنیا ممنون.
دارای دیدگاه آذر 4, 1396 توسط Basic
**************************

(( بخش اول : آشنایی با ماهیت « ترس در ازدواج »» و آنچه نباید انجام دهید تا به ترس افزوده نشود ))


جوان گرانقدر ،  ترس از انتخاب اشتباه    چیزی نیست که خودتان مستقیم به وجودش آورده اید ، پس به صورت مستقیم نیز از بین نمی رود !!


یعنی هر بار که تلاش کنید ترس از انتخاب را از بین ببرید ، بدون شک شکست می خورید.

چرا این گونه است ؟

مثالی روشن می زنیم .

مثلا درختی که هر چند روز می بینید تعدادی از برگهایش به صورت عجیب خشک می شود !  و‌شما آن برگ ها را جدا می کنید تا مبادا به دیگر برگ ها آسیب بزند ، بعد چند روز دوباره می بینید که برگ ها دوباره خشک شده اند ، بیشتر عصبانی می شوید ! (( چون یک بار برایش قدم برداشته اید ولی دوباره همان مشکل وجود دارد !! ))

یعنی هر بار تلاش هم شما را بیشتر خسته و هم از امیدتان می کاهد و هر بار نیز بیشتر عصبانی می شوید ..


بعد از چندین بار تکرار و مشاهده این که راه حلتان فایده ای نداشت ، این دفعه شاخه ها را قطع می کنید ، اما باز مشکل سرجایش است ..

نکته اینجاست که نه این درخت دگر آن درخت است ، نه احساس شما به این درخت مانند قبل است ، بدتر از همه احساستان نسبت به خودتان نیز کمی تغییر می کند و اعتماد به توانایی نیز کاسته می شود.


این مثالی بارز و واضح از مراحل قدم ‌برداشتن در جهتی اشتباه و نتایجی که به وجود می آورد.


حالا روش درست حل این مشکل چه بود !

ببینید درختی که برگ هایش خشک می شود  یا یک چیزی را زیاد تغذیه کرده یا از کمبود یک املاحیست که باید تغذیه می کرد، درست؟

درخت نیز از ریشه تغذیه می کند
 و انرژی را از بیرون دریافت می کند ( نور خورشید ) .


پس یا مشکل مقدار انرژی دریافتی اش است ( یا کم دریافت می کند یا به شدت دریافت می کند )

یا مشکل از املاحیست که یا زیاد دریافت کرده یا کم دریافت کرده.



برای یافتن راه حل یک مشکل یا علم خودتان است که با مطالعه و تجربه بدست می آید یا باید به متخصص مراجعه کنید.



پس با چیدن برگ و شاخه حل که نمی شود هیچ از ارزش آن درخت نیز کاسته می شود.


**************************


در مورد ترس از انتخاب اشتباه نیز همین است ، هر چه بیشتر به صورت مستقیم برای حل از اقدام کنید ، هم درصد انتخاب اشتباه در آینده بیشتر می شود ( به دلیل از دست دادن انرژی ) و هم انگیزه برای حل کردن مشکلتان نیز کمتر می شود.(چون برگها هنوز زرد و خشک می شوند ) ( جملاتی  مثل قسمت همین است و کاریش نمی شود کرد )



این یکی از رایج ترین اشتباه هات است و فقط شما و ‌یک عده بخصوص نیستید که گاهی اوقات اینگونه برخورد می کنند ، مانند سرما خوردگیست ، سالانه در دنیا چند نفر و چند بار دچار می شوند !!


این را عرض کردیم که از اعتماد به خودتان کاسته نشود چون همه ی ما اینگونه ایم .

اعتماد به خودتان اولین چیزیست که باید به دست بگیرید  و آخرین چیزیست که باید در از دست بدهید .

اعتماد به خود ، مثالی ار یک کلید نیست دسته ی کلید است که پر از کلیدهای متفاوت برای باز کردن درهای متفاوت.

پس دسته کلید خود را همیشه با خود داشته باشد تا پشت در نمانید .


***

با توضیحاتی که خواندید یک بخش تکمیل شد .


کدام بخش ؟

بخش ، فهمیدن اینکه چه کارهایی نباید انجام دهید .


نکته ای بسیار کارآمد :  برای حل مشکل فقط دانستن آنچه باید انجام دهید کافی نیست ، دانستن آنچه نباید انجام دهید الزامی که هست هیچ ، بلکه آن را اول باید بیاموزید .

به دلیل بدتر نکردن شرایط .

قبل از حل کردن باید بدانیم که چه کاری را نباید انجام دهیم که کم کم اوضاع بدتر نشود.


( پیشنهاد می کنیم یک بار دیگر تا اینجا بخوانید و بعد ادامه را مطالعه کنید )


**************************


(( بخش دوم : ذهنیت های کارآمد و افزودنی های مجاز ذهنی ))



جوان گرانقدر زندگی بسیار بسیار نکته آموزنده دارد ، و باور کنید بدون کسب علم و همت و تلاش واقعا نمی شود انتظار آرامش درون داشت .


تا آنجا که ممکن است برای رهایی از چیزی و جایی به ازدواج روی نیاورید ، مخصوصا خارج شدن از تنهایی !!!!!

بگذارید فرد مناسب ، کسی که باعث رشدتان شود و شما نیز باعث رشد او شوید ، پیدا می شود نگران نباشید ، لطفأ عجله نکنید حیف انگیزه جوانیتان  نیست که با یک انتخاب اشتباه از آن بکاهید.


برای خود مدت زمان معیین نکنید که تا سن .. باید حتما ازدواج کرده باشید ، این خودش باعث وجود استرس می شود.

نمی گوییم مجرد بمانید خیر فقط خود را تحت فشار نگذارید .



وجود شما با ارزش ترین چیزیست که در دست و اختیار دارید ، حیف است از جلأ اش کم شود ،نیست ؟


اگر توضیحات طولانیست چون می خواهیم از هر جهت نکته های تازه و دیدگاه های کارآمد به شما اضافه شود ، نمی شود کم کاری کرد یا باید تمام و کمال توضیح داد یا سکوت کرد ، پاسخ های خلاصه شده بیشتر مشکل ساز می شود و کلی گیجی و سردرگمی برای فرد به وجود می آورد .



یک نکته دیگر : دیگر نگویید «« مجردم »»  انگار در مورد یک عیب و ایراد صحبت می کنید ، بگویید شخص مناسب هنوز پیدا نشده.

 

**************************

(( بخش سوم : آنچه باید انجام دهید ))
.
.
.
.


فاصله مابین درک هر مطابی لازم است ، باعث تفکیک و نظم در ذهن می شود ، و اگر تا اینجای مطالب برایتان قابل قبول بود ادامه را نیز خدمتتان ارائه می شود .


از اطمینان شما به سایت نیز متشکریم .


**************************

1 پاسخ

پاسخ داده شده مهر 15, 1396 توسط روانشناس
سلام

این مشکلی شایع در نسل شماست.
شرایط به طرز شگفت انگیزی با آموزشهایی که داشتید متفاوت شده.
آموزشی مبنی بر محل ندادن....سخت گیر بودن

زمان زیادی را از دست دادید....
بنابراین فرصت نیست که ارام ارام خودتان را تغییر بدهید.
لازمست خیلی سخت و فشرده روی خودتان کار کنید تا جواب بگیرید.
شما از یک اصل دور بودید... سرمایه گذاری روی کیس متوسط.
شما به دنبال جذب شخصی اماده با شرایط دلخواه هستید.
چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
ابتدا باید معیارهایتان برای ازدواج را اصلاح کنید.
نقاط ضعف خود را نیز اصلاح کنید.
نقاط قوتتان را در ارتباط پررنگ نشان دهید.
به باورهای قبلی ذهنی خودتان نه بگویید و تعصباتتان را به چالش بکشید.

مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...