سلام..خسته نباشيد
من چند ماهي ميشه ازدواج كردم...و خواهر و برادر بزرگتر از خودم دارم..من فرزند اخر خانواده هستم و همه ازدواج كردند و هر كدام در شهرهاي ديگه زندگي ميكنن منم كه پيش مادرم هستم..كار همسر من هم يه استان ديگه ست و ٢٣ روز سر كار هست و فقط ٧ روز در ماه مرخصي دارد...پدرم هم موقعي كه من خيلي كوچيك بودم بر اثر تصادف فوت ميكنن..منم بخاطر تنهايي مادرم همراه همسرم نرفتم استاني كه كار ميكنه..اما الان واقعا تحمل اين شرايط براي من و همسرم واقعااا دشوار شده..از طرفي هم ذهنم درگير شرايط مادرمه..نميدونم بايد چيكار كنم..لطفا اگه ميشه راهنماييم كنيد...خواهر برادراي ديگه م هم هيچ فكر يا كمك يا دلسوزي نميكنن و حتي شرايط منم درك نميكنن..تو شرايط بدي هستم...به راهنماييتون نياز دارم...من ٢٢ سال دارم و فوق ديپلم نرم افزار هستم