با عرض سلام و ادب و احترام .
اینجانب با تحقیقاتی که کردم متاسفانه دارای تیپ شخصیتی مهرطلب هستم . واقعا دارم از پا در میام . ویژگی هایی که یک شخصیت مهرطلب داره رو من واقعا دارم و روی خودم صددرصد احساس می کنم . و متاسفانه با خانمی در ارتباط هستم که اوایل با ایشون خیلی رابطه صمیمانه ای داشتم و بعدا آهسته آهسته ارتباطمان به ارتباط واژنی هم صورت گرفت . اما به خاطر اینکه ایشون توسط خود ارضایی شون باعث اذاله بکارتشون شده من بعدنا با ایشون ارتباط جنسی کامل داشتم. و بعدنا به خودم قبولاندم که تو باید این دختر رو نجات بدی و باید منجی این دختر باشی. اما الان خیلی چیزها بهم ریخته . ارتباطمان درحال خراب شدن هست. بک روز میگم میخوام یک روز میگم نمیخوام اما جلوی این دختر خانم جور دیگه ای تظاهر میکنم که انگار من قاطع هستم که باید باهاش ازدواج کنم .اختلاف اخلاقی من و ایشون رو الان دارم می بینم بعد از هشت ماه ارتباط. متاسفانه اگر ابراز احساسات کنم ناراحت میشم نکنم عذاب میکشم. قهر کنه بی نهایت عذاب میکشم که نکنه این رو ازدست بدم. بی نهایت در عذاب و رنج هستم. واقعا خسته شدم. خیلی خسته شدم در ارتباط با دختری که قبلا هم در ارتباط بودم هم همینطور بودم اما نه به این شدت و پیچیدگی . هی روی خودم دارم کار میکنم که بهتر بشم. ا الان جوری شده که خیلی زود ازم دلگیر و ناراحت میشه. کمی بی محلی کنم دیگه یک روز دو روز قهر میکنه و من در حال اذیت شدن هستم. ,وقتی که کنارش باشم خیلی خوشحالم. اما به محض اینکه دور بشم حس تنفر بهم دست میده . حس اینکه چرا با این آشنا شدی و ..... .
الان واقعا حالم خراب است و متاسفانه دلخور از خودم . هی خودم را سرزنش میکنم. به خدا خسته شدم از این زندگی طوری شده میگم کاش بمیره و زنده نباشه و .... . می دونم اینا بده خیلی بده اما خواهشا به داد من برسید.
از طرفی پافشاری ایشون برای ازدواج مان .از طرفی نداشتن شرایط مطلوب من برای ازدواج و .... . یک طرف خیلی مهم که شخصیت مهرطلبی و اسیدی هم دارم چون قبلا وسواس عملی داشتم اما الان وسواس فکری هم دارم خیلی شک می کنم یک وقتهایی.
تو رو خدا من رو کمک کنید و من رو نجات بدید. خواهش میکنم. نه توی درسم تمرکز دارم. نه توی زندگیم نه توی کارم نه توی رفتارهایم بادیگران.
