تردید و ترس از آینده ی ازدواج

Question

با سلام من دختری 26 ساله هستم دانشجوی فوق لیسانس مدیریت  که حدود 7 ماه است که ازدواج کرده ام.آشنایی ما سنتی بود. شوهرم متولد 67 هست و دانشجوی فوق لیسانس مهندسی مکانیک. خواستگاری اول شوهرم بر می گرده به 1 سال پیش اون موقع یکی دوماه رفت و امد داشتیم و بعد به علت این که من خواستار مهاجرت به خارج کشور بودم و خانواده اون مخالفت کردند به هم خورد. بعد از 6 ماه مجددا تماس گرفتن و قرار بر این شد که فرصتی به هم بدهیم.دو ماهیی نامزد بودیم و بعد ازدواج کردیم. بعد از ازدواجمان متوجه شدم که اون توی این مدت با یک نفر در رابطه عمیق و احساسی بوده و وقتی خانواده اش مخالفت کرده دوباره به من بازگشته. این مورد باعث به وجود امدن حس واقعا بدی در من شده. به طوری که دنباب هر فرصتی هستم که اونو ناراحت کنم  و بهش طعنه بزنم. حس میکنم از اول نفر سوم رابطه ی اون بودم. شوهرم پسر بدی نیست و مهربان و با ملاخظه هست. ولی من حس میکنم این که اون بعد من راحت وارد یه رابطه شده و بعد به عنوان یه افسرده و شکست عشقی خورده وارد ززندگی من شده منو آزار میده. احساس میکنم میهربونیاشو نمیبینم. رفتارش برام مثل تظاهره. احساس میکنم تو رابطه هی از هم دور و نزدیک میشیم. احساس میکنم با دروغ با من ازدواج کرد چون به من گفته بود تو این چند ماهه هیچ جای دیگه ای نرفتم. من حتی عکسی که از اون دختر نگه داشته بودو توی کامپیوترش دیدم. احساس کردم واقعا فقط از روی منطق با من ازدواج کرده و اگر احساسی بوده یه حس سطحی بوده. لطفا راهنمائییم کنید. شوهرو قبل از ازدواج از امدن به مشاوره خود داری کرد و بهانه گیری کرد. الان پشیمونم که نتونستم رااضیش کنم و مشاوره بریم. من اگه این حقایقو راجع بهش میدونستم باهاش ازدواج نکرده بودم. من قبل ازین که این حقایقو راجع بهش بفهمم واقعا احساس خوشبختی می کردم. اما از وقتی فهمیدم همش دارم خودمو سرزنش میکنم حس میکنم اگه میرفتم خارج خوشبخت تر می شدم. با تشکر فراوان

Comments

جوان گرامی ، اگر حضوری خود به یک متخصص مراجعه کنید پاسخ مفیدتری دریافت می کنید ، به صورت نوشته نمی شود به مشکل شما پرداخت .

دلیلش این نیست که مشکلتان پیچیده است خیر ، موضوع مطرح شده شما نیاز به توضیحات و گفتگوهای زیادیست که با ارتباط متنی نمی شود به آن پرداخت و شما  نیزحوصله خواندنش را نخواهید داشت چون متنی طولانی ای نیاز است تا واقعا مفید واقع بشود.

هر چه زودتر اقدام کنید تا تصمیمات اشتباه نگرفته اید .

Answer 1

سلام

در مورد مواردی که فرمودید تا چه میزان یقیین دارید ؟

احساس میکنم میهربونیاشو نمیبینم. رفتارش برام مثل تظاهره. احساس میکنم تو رابطه هی از هم دور و نزدیک میشیم. احساس میکنم با دروغ با من ازدواج کرد

ایا تابحال در مورد این ناراحتی خود با او صحبت کرده اید ؟ شرح حالی که نوشته بودید بیانگر دل چرکینی شما از همسرتان میباشد , در مورد ان سالی که فرمودید با یکدیگر در ارتباط نبودید شما نمیتوانید توقع کنید که نباید با فرد دیگری هم اشنا میشد . اما در حال حاظر برای حل این تعارض و جلوگیری از بروز اختلافات بیشتر توصیه ما به شما این هست که با حضور همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کرده و بیان مسله نمایید چرا که حضور ایشان و پاسخ به پرسشهایی که ذهن شما را درگیر افکار ناراحت کننده کرده , در جلسه مشاوره , میتواند حس بدی که در شما ایجاد شده را از بین ببرد.

همچنین پیشنهاد بنده به شما ایندهست که در مورد مبحث تحلیل رفتار متقابل و کاربرد ان در خانواده و روابط زناشویی حتما مطالعه بفرمایید.

موفق باشید