با سلام محمد هستم ۳۴ ساله،
دیپلمه هستم
۸ سال هست ک ازدواج کردم و دختر ۷ ساله ای دارم
متاسفانه به علت اطلاعات کم و دنبال نکردن علت حسم و بر اثر اصرار خانواده و عرف جامعه تن به ازدواج دادم در حالی که قبل از ازدواج از همان کودکی کشش خاصی به همجنس داشتم و اندام همجنس خیلی بیشتر از اندام جنس مخالف تحریکم میکرد
ورابطه هایی هم داشته بودم تا ۲۲ سالگی
بعد از ازدواج احساس کردم خشم سنگینی درونم هست حالمو نمیفهمیدم
تا اینکه با این شبکه های اجتماعی آشنا شدم
و رفته رفته به سمت همجنس کشیده شدم
دوبار ارتباط گرفتم هر دوبار حدود ۶ ماه بطول انجامید ولی بدلیل ترس از افشا شدن حسو حالم کات کردم و تصمیم گرفتم ارتباط نگیرم الان دو سالی هست ک مقاوت کردم ولی الان احساس میکنم دارم دچار افسردگی میشم البته این رو هم بگم ک رابطه زناشوییمون هم از همون اول اصلا خوب نبوده و الان هم بدتر شده
ولی در کل کنار هم زندگی آرومی داریم
سوال من خدمتتون اینه ک چه راهی رو در پیش بگیرم ک دخترم کمترین آسیبو ببینه و من نیز دچار افسردگی نشم وبا امید به زندگیم ادامه بدم در حال حاظر در کنار همسرم اصلا احساس خوشحالی ندارم و فقط در کنار دوستانم انرژی میگیرم ک جدیدا همسرم منع کرده ک با دوستانم فان با همون تفریح رو هم داشته باشم
ممنون میشم از راهنماییتون