کمرویی در کودکان
کمرویی وانزوا طلبی از جدی ترین مشکلات کودکان است که می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد، انزوا و دوری از دوستان و همسالان در اوایل زندگی کودک را در معرض خطر ناسازگاری های بعدی قرار می دهد. کودکان انزوا طلب هر چند برای والدین ومعلمین خود هیچگونه ناراحتی ایجاد نمی کنند ولی به سبب رنجش ناشی از احساس ناامنی به دنیای درون خویش پناه می برند واز اجتماعی شدن فاصله می گیرند چه بسا بعضی از آنان به بیماری های روانی هم دچار می شوند.
تمام ناراحتی های روانی مثل خجالت، عقده ی حقارت وترس نتیجه ی مستقیم احساس گوشه گیری یا تنها زیستن است. شخص کمرو به دلیل خجالت است که میل دارد تنها وجدا از اجتماع باشد. بسیاری از افراد خجالتی تظاهر می کنند که این شیوه زندگی کردن برای آنها راحت است وکمترین زحمتی دارد. اما به طور مسلم آنها از گوشه گیری رنج می برند وفقط برای توجیه خود چنین ادعایی را مطرح می سازند. آنها با تنهایی خویش می سازند، چرا که با اجتماع سازش ندارند.
به اعتقاد زیمباردو، خجالتی بودن یک معلولیت اجتماعی و روانی است.
کمرویی یک توجه غیر عادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه ی آن فرد دچار نوعی تنش روانی عضلانی می شود، شرایط عاطفی وشناختی اش متأثر می گردد وزمینه ی بروز رفتارهای خام ونسنجیده و واکنشهای نامناسب در وی فراهم می شود.
به عبارت دیگر پدیده ی کمرویی به یک مشکل روانی اجتماعی وآزاردهنده شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی اجتماعی ظاهر می گردد.
به بیان ساده کمرویی یعنی خود توجهی فوق العاده وترس از مواجه شدن با دیگران.
بنابراین کمرویی:
۱) روبه رو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار می کند.
۲) وارد شدن به اماکن جدید، کسب وکار وفعالیت ساده را برای فرد سخت می نماید.
۳) مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می شود.
امروزه خیلی بیشتر از آنکه به ارزش هوش برای رشد و ترقی شخصیت بها دهیم ،ارزش درک ارتباطات میان فردی و مهارت های اجتماعی را بعنوان سرمایه ی فعال حیات روانی انسان ها ارزیابی می کنیم. یعنی کسی توانایی این را داشته باشد که روابط بین فردی خود را که ابتدا از توازن وتعادل روابط او با خودش تغذیه می شود، بهبود بخشد. اگر کسی از این سرمایه محروم باشد مسلماً با تجارب منفی در سطح همه ی ارتباطاتش برخورد خواهد کرد. از ارتباطات بسیار خصوصی گرفته که در آن شخص همیشه احساس حقارت و فهمیده شدن دارد تا آنجا که مسئله ی جرأت ورزی و حق طلبی در سطح ارتباطات رسمی و یا کلان اجتماعی مطرح می شود، دسترسی نداشتن به رفتارهای مناسب که کمرویی یکی از تظاهرات جدی آن است، مانع احساس تعادل روانی و مؤفقیت اجتماعی می شود.
باوری که از خود داریم اثرات عمیق بر روی همه ی جنبه های زندگی ما می گذارد. افرادی که دید آنها مثبت است معمولاً از اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری در زندگی خود برخوردارند و هیچگاه منتظر تعریف و تمجید اطرافیان خود نیستند و در مقابل آن افرادی که حس اعتماد به نفس کمتری دارند همیشه زیر سؤالات و انتقادهای دیگران قرار می گیرند و هیچگاه نمی توانند مؤفق و سربلند باشند.
یکی از مشکلاتی که افراد کمرو با آن روبرو هستند این است که آنها تمایل ندارند به راحتی احساسات، افکار و رفتار خود را نشان دهند که می توان آن دلیل آن را ترس ناخودآگاه از این موضوع دانست که ممکن است سایرین رفتار، افکار و احساسات آنها را تأیید نکنند وحتی اگر رفتار، افکار و احساسات خود را بروز دهند واقعیت آنها را آشکار ننمایند بلکه به دنبال جلب تأیید دیگران هستند.
این موضوع می تواند مشکلات دیگری از قبیل ناتوانی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، ناتوانی در تصمیم گیری و ناتوانی در بروز احساسات را ناشی گردد.
نیاز به پیوند جویی یکی از ویژگی های افراد کمرو است. بنابراین مقبولیت، تأیید و اطمینان خاطر اجتماعی شرایط ارضاء کننده ی نیاز برای افراد دارای نیاز به پیوندجویی زیاد است.
مشکلات بین فردی آنها باعث می شود برنامه ریزی درستی برای زندگیشان نداشته باشند و از نیروهای بالقوه خود درست استفاده نکنند. به حدی که حتی از ایجاد ارتباط با دیگران به نحوی سرباز می زنند. آنها اغلب از سوی افراد چیره تر مورد سوء استفاده قرار می گیرند و به همین دلیل عزت نفس کمی دارند.
تقریباً در همه ی اوضاع جمعی به نحوی ناراحت و مضطرب هستند. عدم توانایی آنها در ابراز حقوق شخصی خود منجر به نفرت و خصومت می گردد که به نوبه ی خود گاهاً احساسات نامتناسب، گناه و پشیمانی به بار می آورد. گاهی اوقات خشم و ناراحتی ناشی از مشکلات فوق باعث می شود فرد بطور غیرمنطقی عمل کرده و به پرخاشگری دست بزند.
کاهش اعتماد به نفس یکی از عواقب کمرویی است. ناتوانی در بیان صریح احساسات و عواطف موجب تصور منفی فرد از خود و در نهایت کاهش اعتماد به نفس می شود.
رابطه ی کمرویی و اعتماد به نفس
مهمترین علت کمرویی در مقابل دیگران یا موقعیتهای تازه این است که فرد بیش از حد محدودیتها، کمبودها و نقطه ضعفها فکر می کند، یک فرد کمرو قبل از روبه رو شدن با کسی که او را نمی شناسد بطور مرتب با خود فکر می کند که اگر از من چیزی بپرسد که ندانم چه بگویم؟ اگر از من کاری را بخواهد که بلد نباشم چه کنم؟ و...
به این ترتیب می بینیم که تمام فکر شخص خجالتی روی عدم توانایی ها متمرکز می شود آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی به تأیید دیگران وابسته هستند، آنها معمولاً از ریسک کردن اجتناب می کنند به خاطر اینکه از شکست می ترسند، معمولاً انتظار مؤفق ندارند، معمولاً خودشان را دست کم می گیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک جلوه می دهند یا رد می کنند، برخلاف این افراد افراد با اعتماد به نفس بالا ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول می کنند به خاطر اینکه به توانایی های خودشان اعتماد دارند. آنها خودشان را می پذیرند و این حس را ندارند که باید خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند.
اعتماد به نفس الزاماً خصوصیتی نیست که در همه ی ابعاد زندگی فرد تبلور داشته باشد، معمولاً افراد در بعضی جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند: درس یا ورزش) اما در بعضی از جنبه ها اصلاً اعتماد به نفس ندارند (مثل: قیافه یا روابط اجتماعی).
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 24-11-1393, 00:10 بازدیدها : 1352
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .