گام به گام در مسیر شکوفایی استعداد کودکان
شخصیت هر انسانی تحت تاثیر دوران کودکی وی شکل می گیرد. در روان شناسی رشد گفته می شود از آن جا که انسان در هر مرحله از زندگی خود به یک وضعیت روانی که خاص آن مرحله است، می رسد و سپس وارد مرحله بعد می شود، شناسایی این مراحل و تلاش برای به ثبات رساندن وضعیت کودک توسط والدین ، نقش موثری در سلامت روانی وی در دوران بزرگسالی خواهد داشت. طبیعی است که هر کودکی بنا به ویژگی های شخصیتی و الگوهای تربیتی که طبق آن بزرگ شده است، این مراحل را طی می کند. برای مثال در مرحله اول که از تولد تا یک سالگی است، نوزاد باید اعتماد پیدا کند یعنی بتواند به مادر و محیط اطراف خود اعتماد کند.
او باید از مهربانی و صمیمیت مادر مطمئن شود و بداند که در دنیای پرخطر اطرافش، کسی یا کسانی حضور دارند که از او حمایت می کنند. در این صورت این مرحله را با موفقیت طی می کند و وارد مرحله بعد که کارآمدی است،می شود.در غیر این صورت به بحران آن دوره یعنی بی اعتمادی دچار می شود و با این بحران پا به دوران کارآمدی می گذارد.
طبیعی است که عملکرد ۲ کودک دارای اعتماد و بی اعتماد در دوره کارآمدی با هم تفاوت خواهد داشت. اولی با تکیه بر اعتماد کسب شده به مادر و محیط پیرامون می تواند در محیط جست وجو کند و توانایی هایش را محک بزند. در مقابل کودک بدون اعتماد همواره نسبت به خود و محیط پیرامون دچار شک و تردید است و برای جست وجو در محیط تلاش چندانی نمی کند. در مرحله بعد که ابتکار است کودکی که توان به کارگیری توانمندی هایش را نداشته باشد، نمی تواند آن چه را در جوهره اش وجود دارد بیابد و به درستی به جست و جو در محیط پیرامونش بپردازد.این مبحث بسیار گسترده و پردامنه است و ما در این جا قصد داریم فقط به بیان یکی از این توانمندی ها که ابتکار است، بپردازیم؛ این که چگونه می توان قوه ابتکار را در کودکان ۳ تا ۶ ساله تقویت کرد، به چه چیزهایی ابتکار می گوییم و چگونه می توانیم کودک مبتکری داشته باشیم.
استعداد به مثابه ابزار
خداوند در وجود تمام انسان ها استعدادهایی به ودیعه گذاشته است و هم چنان که جانداران دیگر را به ابزارهای قدرتمندی مجهز کرده، انسان را به قوای عقلانی و ذهنی و استعداد تجهیز کرده است. حامد اکبری کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و دانشجوی دکترای این رشته با بیان این مطلب به خراسان می گوید: به عقیده من بهتر است نظریه های روان شناسی غرب را بومی و سعی کنیم با بومی سازی این نظریه ها، آن ها را کاربردی تر کنیم.بنابراین در بحث ابتکار از این زاویه وارد بحث می شویم که افراد به ۴ دسته تقسیم می شوند. انسان هایی هستند که علایق شناخته شده ای را نسبت به استعداد خود دارند. در واقع استعداد آن ها به دلیل وجود علاقه به سرعت شکوفا می شود و زندگیشان تحت تاثیر شکوفایی این استعداد قرار می گیرد.دسته دوم افرادی هستند که استعداد خود را در طول زمان می شناسند و کم کم نسبت به آن علاقه پیدا می کنند دسته سوم افرادی هستند که طی یک اتفاق یا حادثه ای یا توسط افراد دیگر مثل معلم پی به استعداد خود می برند و دسته ای هم هستند که تا آخر عمرشان علاقه و استعداد خود را شناسایی نمی کنند و هرگز نمی دانند دنبال چه چیزی باشند.
استعدادیابی
به گفته اکبری راه شناسایی استعدادهای افراد چه در دوران کودکی و چه در دوران بزرگسالی این است که افراد علایق خود را بشناسند.زیرا علاقه در بیشتر موارد همپوشانی با استعداد فرد دارد و بدین طریق فرد می تواند گام های موثری را در مسیر رشد و تکامل بردارد. بنابراین والدین می توانند در گام اول علاقه کودک را شناسایی و سپس استعدادیابی کنند و دریابند استعداد کودک در کدام زمینه نهفته است. در این جاست که ظرفیت ابتکار در کودک ایجاد می شود و وی با پس زمینه ای که پیدا کرده است، می تواند ابتکار به خرج دهد.اکبری با اشاره به این که معمولا در موضوعی که استعداد نداریم، خلاقیتی هم نداریم، تصریح می کند: بنابراین ابتکار وقتی موضوعیت پیدا می کند که کودک زمینه مورد علاقه اش را کشف کرده باشد.
ضعف اطلاعات والدین
خوب است بدانید که بیشتر کودکان ما از ضعف اطلاعات و آگاهی والدین ضربه می خورند. در واقع ضعف اطلاع رسانی و تطابق نداشتن بین اطلاع رسانی و سن و نیاز مخاطب باعث شده است با وجود کثرت اطلاعات افراد به دانش کافی در حوزه های مورد نیاز خود مجهز نباشند.به عبارت دیگر اطلاعات به صورت طبقه بندی شده و مفید در اختیار مخاطبان قرار نمی گیرد بلکه به صورت کلی ارائه می شود.در چنین شرایطی بیشتر والدین نمی دانند چگونه باید درباره تکامل و رشد کودک خود اطلاعات و دانش علمی و کارآمد به دست آورند و از سوی دیگر آن چه به دست آورده اند، به آن ها در شناسایی علاقه و استعداد کودک کمک نمی کند از این رو نمی توانند قوه ابتکار کودک را تقویت کنند.پس می بینید که پرداختن به بحث ابتکار و خلاقیت بدون در نظر گرفتن مقدمات آن بیهوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که والدین تلاش کنند ضمن دسترسی به اطلاعات و دانش مفید از رشته های مختلف علمی آگاهی یابند و سعی کنند علاقه کودک خود را تخمین بزنند، زیرا در درجه اول نبود آگاهی باعث می شود که زمینه مورد علاقه کودک و استعداد وی نهفته بماند. بنابراین والدین باید با دیدی باز و پردامنه اکثر رشته های علمی و ورزشی را مدنظر قرار دهند و ضمن کسب آگاهی در این باره ترجمان ساده ای از آن را در اختیار کودک قرار دهند.
ممکن است استعداد کودک در زمینه ای که والدین هیچ علاقه ای به آن ندارند نهفته باشد.فقط آگاهی والدین است که به کودک کمک می کند استعداد خود را پیدا کند.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 25-11-1393, 15:12 بازدیدها : 1717
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .