تحمل این شوری سخت استدعوا، نمک زندگی است؛ قبول، اما گاهی شوری این نمک برای بچه ها غیرقابل تحمل است. زندگی سخت است؟ با همسرتان مشکل دارید؟ عادت دارید داد بزنید و دعوا کنید و بعد آشتی کنید تا اختلافات تان حل شود؟ همه این ها شاید برای خود شما مشکلی ایجاد نکند اما دعواها و جر و بحث های خانوادگی بدترین اتفاقی است که یک کودک می تواند در محیط خانه تجربه کند و یاد بگیرد.
بله کودک این دعواها را یاد می گیرد. بچه ها بسیار حساس هستند و تفکر جادویی و کودکانه شان هم آن ها را به آنجا می رساند که با خود بگویند: حتما من کار بدی کرده ام، همه این ها تقصیر من است و....
دعوای والدین در مقابل بچه ها می تواند اثرات بدی به دنبال داشته باشد. این ها فقط بعضی از چیزهایی است که پدر و مادر ها ناخودآگاه با دعوا کردن به بچه های شان منتقل می کنند:
به احساسات کودک آسیب وارد می شود: افسردگی ها و ناراحتی ها از عواقب این مسئله هستند. این حالت به خصوص زمانی تشدید می شود که کودک احساس کند علت دعوا به او ربط دارد.
احساس ناامنی: دعوا باعث می شود تا فضای خانوادگی و محیطی که کودک در آن رشد می کند، نامطمئن باشد. کودک هر لحظه احساس می کند که ممکن است اتفاق بدی بیافتد و به تدریج این احساس ناامنی به بقیه جنبه های زندگی شان هم منتقل می شود. در رابطه با دوستان در مدرسه، در رابطه با هر کار جدید یا هیجان انگیزی و...
بچه ها نسبت به هم پرخاشگر می شوند: آن ها الگوی دعوا را یاد می گیرند. اگر در خانه ای2 بچه وجود داشته باشد آن ها نسبت به هم پرخاشگر می شوند. تک فرزندهایی هم که شاهد دعواهای پدر و مادر هستند ممکن است نسبت به دوستان و همکلاسی های شان رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشند و الگوی دعوا پدر یا مادر را در محیطی دیگر اجرا کنند.
تنفر و بغض نسبت به یکی از والدین در بچه به وجود می آید: ممکن است کودک قضاوت و یکی از والدین را محکوم کند و نسبت به دیگری احساس تنفر پیدا کند. ایجاد این حالت به غیر از اثرات بلندمدت بعدی در زندگی آینده کودک، در زندگی فعلی هم می تواند سبب جدایی خانواده و تشدید مشکلات شود.
بچه های آسیب پذیر
به غیراز این ها از آن جا که کودک والدین خود را به عنوان الگو و نمادی از فرد بزرگسال می بیند، دیدن دعوا و مشکلات بین آن ها به خصوص اگر همراه با تهمت زدن ها و فحاشی باشد، در کودک ایجاد اضطراب و بی قراری خواهد کرد. مفهوم خانواده و احساس آن درکودک آسیب می بیند که خود اثرات بعدی و بلندمدتی به دنبال خواهد داشت.
کودکان در واقع نقش بزرگ ترها را بازی می کنند و دیدن مداوم دعوا می تواند موجب این تصور در آن ها شود که دعوا کردن و جروبحث، یک امر طبیعی در زندگی است و همین، یعنی قرار دادن نامناسب ترین الگو برای زندگی آینده کودک. اثرات این آموزش ناخودآگاه و غلط را می توان در همان کودکی و در بازی های کودکانه فرزندان و نحو تعامل آن ها بادوستان و همسالان شان مشاهده کرد.
سلامت روانی کودک
تصور آن ها از خانواده، احساس ناامنی در خانواده و در کنار همسرشان در آینده، روابط اجتماعی کاری و تحصیلی؛ همه می تواند در اثر مشاهده مستمر دعواهای بین والدین در کودک آسیب ببیند.
به غیراز این ها باید نگران اثرات جانبی این اتفاقات هم بود. کودکانی که دچار هرکدام از این عوارض می شوند بیشتر از بقیه همسالان خوداحتمال گرایش به رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن ها را دارند. این گروه از کودکان درصورت مواجه شدن با مشکل در زندگی هم اینطور احساس خواهند کرد که توانایی حل کردن آن را ندارند و در زندگی شان موفق نخواهند بود. ندیدن الگوی خانواده موفق، یکی از بدترین هدیه های ازدواجی است که یک پدر و مادر سال ها قبل از ازدواج فرزندشان به او می دهند.
نکات بالا شاید فقط گوشه ای از آسیب های روحی روانی و اجتماعی کودکی باشد که شاهد دعواهای والدینش بوده. اما همانطور که اول هم گفتیم، دعوا نمک زندگی است؛ اجتناب ناپذیر است، هر زندگی حتما دچار مشکلاتی خواهد شد که گاهی ممکن است در جریان حل کردن آن، بحث هایی هم بین پدر و مادر پیش بیاید. پس برای آنکه کودک از این ماجرا کمترین لطمه را ببیند چه باید کرد؟ سعی کنید حداقل حین دعوا نکات زیر را به یاد داشته باشید:
خشونت نه!
به رفتارتان فکر کنید. چه کار میکنید؟چه تصویری از رفتارتان دارید؟احساس کودکتان نسبت به آنچه دیده است چیست؟ به این فکر کنید که چرا خشونت میکنید؟هدفتان از تحقیر و توهین به همسرتان چیست؟آیا ارزشش را دارد که روابط خانوادگی تان را از تعادل خارج کنید؟آیا با خشونت پیروز میشوید؟آیا اصلا ارزش دارد که با این شیوه به هدف برسید؟ توهین، تحقیر، فحاشی و کتککاری رفتارهایی نیستند که بخواهید از آنها به عنوان ابزار بیان خشم و عصبانیت و یا حل و رفع مشکلاتتان استفاده کنید. تمام وقت حواس تان باشد که چند جفت چشم کوچک تماشاچی ماجرای شما هستند.خشونت یک آزار روحی کوچک نیست،اگر کودکتان آن را دید از او بخواهید تا عذرخواهیتان را بپذیرد و آن را فراموش کند.
بچه ها را آگاه سازید
وقتی که دعواها طولانی میشود، بچهها به این فکر میافتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید میخواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچهها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچهها دعوا میکنند و در موقع دعوا ممکن است که حرفهایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کمحوصله میشوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید.
**در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.
** خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود.
**روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید.
**از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند.
**اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید.
**اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود.
**درنهایت برای کودک توضیح دهید که عصبانی شدن و دعوا کردن تان اشتباه بوده و ممکن است شما چیزهایی گفته باشید که فقط ناشی از عصبانیت بوده و اصلا معنی خاصی نداشته.
**سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید.
** همیشه بعد از دعوا سعی کنید قهر نکنید و طبیعی رفتار کنید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 5-01-1394, 18:03 بازدیدها : 1058
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .