ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » چرا روابط سرد می شود؟

چرا روابط سرد می شود؟


حتما شنیده‌اید که عشق، مانند یک گیاه نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد و بدون آن پژمرده می‌شود. اما شاید ندانید که این رسیدگی کار چندان پیچیده‌ای نیست و تنها چند قانون طلایی دارد. اولین و مهم‌ترین آنها این است که هیچ‌گاه رابطه عاطفی و عاشقانه خود را امری مسلم و همیشگی فرض نکنید، زیرا این رابطه بسیار شکننده‌تر از چیزی است که تصور می‌کنید. به محض آنکه وجود چیزی را بدیهی بدانید و تصور کنید کسی که دوستش دارید همیشه با شما خواهد ماند و همین طور دوستتان خواهد داشت؛ یعنی که در مسیر از دست دادنش قرار گرفته‌اید.

رابطه‌هایی که یخ می‌زنند
 
شما پیش از ازدواج، در بهترین حالت، درمورد موضوعات مهم و کلی با همسرتان به توافق رسیده‌اید و تصور می‌کنید همه چیز را تحت کنترل دارید. اما اوضاع همیشه مطابق انتظار پیش نمی‌رود و هر قدر هم که خود را آماده کرده باشید، زندگی مشترک، شگفتی‌هایی برایتان خواهد داشت. شاید این دست اندازها حتی در دوران عقد مقابل شما قرار گیرند و کم کم شما را از زندگی مشترک دلزده کنند. بخصوص اگر این دوران برایتان طولانی شده باشد.
 
شما جزو کدام دسته‌اید؟
 
از دست دادن علاقه یا کمرنگ شدن آن، به دلایل زیادی اتفاق می‌افتد. قبل از آنکه تصمیمی بگیرید به خودتان زمان بدهید و خوب فکر کنید که مشکل دقیقا کجاست؟ آیا مسائل جانبی رابطه شما را تحت تاثیر قرارداده یا مشکل جدی‌تری وجود دارد؟ احساس کینه و خشم می‌کنید یا صرفا مشکلات معمول روزمره مثل استرس، خستگی، فشار کار، دردسرهای عروسی و رابطه با خانواده همسر و... شما را از هم دور کرده و اجازه نمی‌دهد به خودتان برسید. زوج‌های موفق کسانی هستند که خودشان را در این موقعیت جدید پیدا می‌کنند و مشکلاتشان را به‌خوبی مدیریت می‌کنند.
 
در جست‌وجوی احساس از دست رفته!
 
اگر تصور می‌کنید که عشق‌تان از بین رفته است، دو انتخاب پیش روی شماست. می‌توانید برای بازگرداندن آن بجنگید و هر طور شده حفظش کنید یا اینکه رهایش کنید و شانس خود را جای دیگری امتحان کنید. فقط به یاد داشته باشید که هر ازدواجی ارزش جنگیدن دارد و بیرون از یک رابطه همیشه چیز فوق‌العاده‌تری در انتظار شما نیست.
 
بسیاری از سرخوردگی‌های شما به شخص شما یا طرف مقابل‌تان برنمی‌گردد، بلکه در ذات زندگی مشترک یا اصولا هر رابطه عاطفی درازمدتی نهفته است. وقتی درگیر چنین رابطه‌ای هستید باید حوصله کنید. برگرداندن عشق و احساسات لطیف به زندگی، رویای دور از دسترسی نیست، فقط مثل همه چیزهای خوب و خواستنی دیگر، نیاز به تلاش و از خودگذشتگی دارد.
 
بهتر است از خودتان شروع کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و قبول کنید در وضعی که پیش آمده شما هم بی‌تقصیر نبوده‌اید. اگر تصورتان از زندگی مشترک سراسر گل و بلبل بوده است، کار شما سخت‌تر خواهد بود، زیرا باید در دو جبهه مبارزه کنید؛ اول با انتظارات نابجای خود و پس از آن با مشکلات ریز و درشتی که سر راهتان قرار می‌گیرد.
 
هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاه‌های مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک می‌کند تا درکی واقع‌بینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونه‌ای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید
 
فانتزی‌های خود را فراموش کنید!
 
مطمئن باشید که هر رابطه‌ای هر قدر هم عاشقانه، در دراز مدت فروکش می‌کند و جزر و مدی گریزناپذیر دارد. شما نمی‌توانید برای همیشه در نقطه اوج بمانید و این احتمالا ناامیدکننده است. با این حال، باید بدانید که این روندی طبیعی بوده و به هیچ وجه به این معنا نیست که شریک زندگی‌تان شما را پس زده یا رابطه‌تان به بن بست رسیده است. قرار نیست که زندگی مشترک شبیه فانتزی‌های ما باشد؛ چیزی که در فیلم‌ها دیده‌ایم یا در کتاب‌ها خوانده‌ایم. قرار نیست که پس از گذشت مدت‌ها، رابطه ما همان هیجان و کشش روز اول را داشته باشد. هیچ رابطه عاشقانه‌ای بدون فراز و نشیب نیست و همه روابط به مرور زمان تغییر می‌کنند. این بالا و پایین‌ها، سطح پذیرش، درک متقابل، وابستگی و تعهد افراد به هم را تغییر می‌دهد.
 
هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاه‌های مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک می‌کند تا درکی واقع‌بینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونه‌ای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید. کافی است این زیر و بم‌ها را بشناسید و به آنها واکنشی منطقی نشان دهید.
 
همپای رابطه‌تان بزرگ شوید!
 
حتما روزهای اول آشنایی‌تان را به یاد می‌آورید؛ برق خاصی که در نگاهتان بود و شوقی که وجودتان را گرم می‌کرد. انگار همه دنیا زیر پاهایتان است و هیچ چیز غیرممکنی برای شما وجود ندارد. تا بخواهید راز و نیاز عاشقانه است و وعده‌های شیرینی که به فردا حواله کرده‌اید. همه چیز همسرتان از نظر شما ایده‌آل و بی‌نقص است. حرف‌هایتان تمامی ندارد و یک لحظه هم طاقت دوری هم را ندارید.
 
معلوم نیست چقدر زمان باید بگذرد اما کم کم احساس می‌کنید که اوضاع تغییر کرده است. چیزهایی که در مورد او دوست داشتید دیگر چنگی به دل نمی‌زند، خنده‌هایش آن‌قدرها که فکر می‌کردید جذاب و دلنشین نیست. با سر و صدا غذا می‌خورد، پایش بو می‌دهد، زیادی در حمام می‌ماند و... . احتمالا از این همه تغییر متعجب شده‌اید اما جای نگرانی نیست. اتفاقی که رخ داده این است: شیفتگی و تب و تاب شما فرونشسته و جای خود را به واقعیات داده است. حالا یک آدم دیگر رو به روی شماست، آدمی با نقاط ضعف و قوت خاص خود که می‌توانید انتخاب کنید دوستش داشته باشید یا نه.
 
به هر حال، وارد مرحله جدیدی از زندگی شده‌اید. کنار آمدن با همه این تضادها آسان نخواهد بود، اما مطمئنا شما را رشد می‌دهد. اگر بخواهید همواره در آن سرمستی آغاز آشنایی بمانید هیچ‌گاه چیز باشکوه‌تری را تجربه نمی‌کنید. ممکن است لحظاتی که دست هم را در دست می‌گیرید و به چشمان هم نگاه می‌کنید کمتر و کمتر شوند، اما با گذشت زمان رابطه شما عمیق‌تر می‌شود. به جای آنکه انتظار داشته باشید رابطه‌تان تازگی و طراوت روز اول را داشته باشد، قدر چیزهایی را که با گذر زمان به دست می‌آورید بدانید؛ امنیت، صمیمیت و اعتماد متقابلی که حاصل رابطه‌ای مستمر و طولانی است.
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 5-01-1394, 10:18   بازدیدها : 1078   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .