کم رویی ارثی نیستعوامل تشدید کننده و موثر در کم رویی
الف ) کم رویی والدین :
کم رویی کودک در خانه ای که پدر و مادر کم رو هستند تقویت می شود . کم رویی ارثی نیست ، کودک کم رو باید این مسئله را بداند ؛ در غیر این صورت هیچ گونه سعی و کوششی برای برطرف کردن کم رویی خود نمی کند ؛ زیرا می گوید چیزی که ارثی باشد غیر قابل اصلاح است ، در حالی که اگر احساس کند که کمرویی فقط یک عادت بد و ناراحت کننده است کمک بسیار موثری خواهد بود ، تا به تدریج براین عادت ناخوشایند غلبه کند .
طبیعی است که اگر برزگ تر ها از حضور در اجتماعات ، صحبت کردن و برخورد با دیگران بیم داشته باشند ، کودکان نیز به همین منوال تربیت خواهند شد ، ولی ناگفته نماند که گاه پدر و مادرهای کمرو اطفال خود را نصیحت می کنند از پیروی کردن از آنها خودداری نموده کارهایی را انجام دهند که آنها به سبب کم رویی شان جرات انجام آن را نداشته اند .
ب) نقش والدین :
گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی توقع زیاد والدین نسبت به فرزندان است .گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی فقدان محبت والدین است .گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی اشتباهات والدین است .
ج ) ترس :
در اغلب موارد تشخیص علت ترس کودک آسان نیست . ترس در بعضی از اطفال حتی قبل از این که بتوانند لب به سخن بگشایند شروع می شود و این ترس در دوران طفولیت غالبا ممکن است مقدمه ی ترس های کودک در آینده نیز گردد . برای مثال می شود ترس از بیماری را توضیح داد . ترس از تصادفات و بازی های خطرناک کودک را از خیلی کارها باز داشته او را از دیگران دور می سازد .
متأسفانه بعضی ازمادران عادت کرده اند که همواره برای مواظبت از طفل و پیش گیری از حوادث غیر منتظره مراقب کودک خود باشند و به مجردی که قدمی از آنها دور می شود دادو فریاد به پا می کنند ، در این صورت اگر طفل کمی خودسر نباشد سعی می کند حرف مادر خود را گوش کرده از پهلوی او تکان نخورد یا لااقل بازی هایی را که مادر اجازه می دهد انجام دهد .
متأسفانه این مادران متوجه نیستند که با این کار از رشد اجتماعی طفل جلوگیری می کنند . کودک بعد از مدتی ، از بازی کردن دور از مادر ، تنها در اتاق ماندن یا خوابیدن می ترسد ، و به هیچ وجه حاضر نیست از مادر خود دور شود ، جالب این جاست که با این وضع بعضی از مادران از این که کودک دقیقه ای آنها را رها نمی کند ناراحتند و گله می کنند ، در حالی که خود مسبب این مصیبت می باشند .اگر به آنها نصیحت شود که این کار را نکنند و کمی کودک را به حال خود گذارند تا احساس مسوولیت کند می گویند : طفلک ، مگر می شود کودک را تنها گذاشت !
د) علل جسمی ( به رخ کشیدن ضعف ها ، نارسایی ها به خصوص نقص جسمانی و عیوب بدنی او):
یکی دیگر از علل خجالت کشیدن و کم رویی اطفال ضعف بنیه در آنهاست . شرایط نامساعد زندگی می تواند وضع طفل را عوض نماید و هم چنین احساسات وی را درباره ی زندگی تغییر بدهد .
اطفالی که مبتلا به رماتیسم قبلی هستند ، همیشه به علت ضعف جسمانی و ممنوعیت های ناشی از مرض ، خجول و کم رو می باشند . مشاهدات علمی ثابت کرده است که در این گونه موارد ترس و ناراحتی والدین از ضعف جسمانی کودک و سخت گیری بیش از حد ایشان در مواظبت از کودک مزید برعلت می شود .
کودکی که مبتلا به تشنج عضلانی است ، از افتادن ترس دارد . کودکان نابینا از رفتن به جاهای غیر آشنا خجالت می کشند . کودکی که مبتلا به ثقل سامعه است از این که مبادا کسی دنبالش بیفتد و او را غافلگیر کند وحشت دارد . ( ناگفته نماند که در این گونه موارد خجالت و کم رویی خود باعث حفظ جان کودک می شود ) .
بایستی به این کودکان آموخت که چه طور وسایلی را که در محیط اطراف خود دارند مورد استفاده قرار دهند . آنان به مواظبت فوق العاده و صبر و شکیبایی کلیه ی افراد فامیل سخت احتیاج دارند.
از علل دیگر ، حوادثی است که ممکن است در اوایل زندگی برای کودک اتفاق بیفتد ، از قبیل سوختگی شدید ، مجروح شدن در اثر تصادف ماشین ، پرت شدن از ارتفاع زیاد ، سگ گزیدگی و...که ممکن است کودک را در بعضی موارد ترسو نیز بار بیاورد .
خیلی از بچه ها که سابقه ی ترس دارند از صحبت کردن نیز بیم و هراس دارند و خیال می کنند اگر درباره ی موضوع ترس آور صحبت کنند همین صحبت کردن و گفتگو ممکن است باعث به وجود آمدن همان حادثه ی ناگوار گردد
به هر حال عده ای هستند که ناراحتی های خود را ابراز نمی دارند و نمی دانند که بهترین راه علاج و نگرانی همان ابراز آن است .
ه ) علل خانوادگی ( رفتار بد خانوادگی ، به رخ کشیدن ها، سرزنش ، اختناق در خانواده ، موفقیت فرزند ، نام های زشت ) :
تغییرات خانواده : عدم رعایت عدالت مابین کودکان ، از عوامل حقارت به شمار می رود . تولد یک نوزاد سبب کم رویی طفل می شود زیرا او احساس می کند نوزاد جانشین او شده و دیگر کسی به او محبت نمی کند و برای جلب این محبت خود را کم رو و کوچک تر از آنچه هست نشان می دهد تا به این وسیله محبت از دست رفته ی پدر و مادر را بازیابد .
گاه مقام و مرتبه ی کودک در خانواده موجب کم رویی او می شود . مثلا پسر کوچکی که پنجمین و آخرین فرزند یک خانواده بود به جز مراقبت و اظهار محبت دایمی پدر و مادر همواره مورد محبت بیش از حد خواهران و برادران خود قرار می گرفت و آنها مانند یک عروسک با او بازی و تفریح می کردند ، آنچه مسلم است کودک در مدرسه با چنین وضع خوش آیندی رو به رو نشده بلکه گاه با تمسخر و سرزنش آموزگار و دوستان نیز رو به رو می گردید ، این پسر کوچک که عادت کرده بود همواره از حمایت پدر و مادر و یا خواهران و برادران خود برخوردار باشد ، نمی توانست این وضع راتحمل نموده و در مقابل حملات و تمسخر دوستانش تاب مقاومت بیاورد و این امر در روحیه ی اوتاثیر کرده مدام رنجش می داد . در حالی که اگر به کودک کم رویی برای رفع مشکلات فقط راهنمایی شود امکان دارد به کم رویی خود غالب آید و به تدریج این عادت را ترک کند .
وضع خانواده : کمبودی که کودکان در زندگی خود و خانواده شان احساس کنند مانند کمبود عواطف یا فقیر اقتصادی که توأم با فقر فرهنگی باشد ، از عوامل احساس حقارت در آنها به شمار می رود .
خانواده نیز می تواند عامل حقارت باشد . سرکوب کردن امیال و خواسته های کودک و سلب آزادی از او . در اغلب گفته ها ما روی مسوولیت پدران و مادران تکیه می کنیم ولی نباید فراموش کرد که برادران ، خواهران و افراد نزدیک فامیل از قبیل عمو، عمه ،... در طرز رفتار و افکار کودکان بی تاثیر نیستند . خیلی اتفاق افتاده که برادر یا خواهر کوچک تر تحت تاثیر کارهای برادران و یا خواهران بزرگ تر از خود واقع شده و تغییر رویه داده است . کودکان معمولا سعی می کنند که خود را جای بزرگانی که مورد علاقه ی آنها است قرار دهند .در مواردی کودکان از محبت های پدر و مادر محروم می باشد خواه این محرومیت ناشی از طلاق باشد یا مرگ یا ناخوشی ، به هر صورت در این گونه موارد برادر یا خواهر کوچک تر غالبا برادر یا خواهر بزرگ تر سرمشق قرار می دهد . برادران و خواهران بزرگ تر گاهی زندگی را به کام برادر یا خواهر کوچک تر تلخ می کنند برادران یا خواهران بزرگ تر ممکن است برادر یا خواهر کوچک تر را مانعی در راه خود ببیند و درنتیجه شروع به اذیت و آزار نمایند و با این کار خود ، کودک را خجول و کم رو نمایند .
** انتقاد و تمسخر ( سرکوب و سرزنش و مقایسه ی او با کسانی که کودک قدرت هم گامی با آنان را ندارد ) .
**تمسخر و نیشخند درباره ی امری که در آن مرتکب خطا شده است .
** معرفی او در جمع به کم رویی .
**عیب جویی از جوان یا نوجوان و انتقاد عملی از او .
** آسیب وارد نمودن به شخصیت کودکان که سبب حقارت آنها می شود .
کودکی که اعتماد به نفس ندارد دایم دلیلی می یابد تا با اقامه ی آن از انجام هر کاری سر باز زند . یکی ازاین دلایل انتقاد و تمسخر دیگران است . او اگر یک دفعه مورد تمسخر قرار گرفت به این دلیل که هر کار او ممکن است با انتقاد و تمسخر دیگران همراه باشد از اقدام به هر عملی خود داری می کند ، هر چه بیشتر به سرخ شدن و خجالت او بخندید به تشدید کم رویی او کمک کرده اید . گاهی جوان و نوجوان به قدری به خود علاقه مند است که حاضر نیست معایب او ظاهر شود ، بنابراین نباید مورد انتقاد قرار گیرد .
و ) عدم معاشرت با او به علت کثرت اشتغالات و واگذاشتن او در حالت انزوا و تنهایی :
یکی دیگر از عوامل کم رویی عدم معاشرت با دیگران و عدم شرکت در مجالس عمومی است ، کودکانی که در طفولیت به مجالس عمومی برده نمی شوند ، وقتی بزرگ می شوند افراد خجول و کم رویی هستند .
بعضی از پدر ومادرها به قدری به کارهای خود مشغولند که کم تر بچه را آزاد می گذارند تا به دل خواهش زندگی کند . آنها چون فرصتی برای رسیدگی به فرزند خود ندارند ، همواره او را از انجام کارهای مورد علاقه اش باز می دارند تا بتوانند با خیال راحت به کار خود بپردازند . کودک پس از مدتی به این عادت کرده در نتیجه طفلی کم رو می شود .
در مقاله ی بعد ،بازی ها و سرگرمی های طفل کم رو و درمان کم رویی را به تشریح مورد بررسی قرار خواهیم داد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 20-01-1394, 22:29 بازدیدها : 813
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .