ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » اگر گرفتار عشق شدی...

اگر گرفتار عشق شدی...


یكی از عواملی كه نقش بسیاری در روی آوردن جوانان، به ویژه دختران، به ارتباط با جنس مخالف دارد، كشش درونی و نیاز شدید به محبّت و فرار از تنهایی است.
 
نو جوان پس از رسیدن به سن بلوغ بر اساس نقشی كه طبیعت جسمانی بر عهده او گذاشته در خود احساس نیاز به شخص دیگر می‎كند، پس به طور طبیعی سرشار از تمایلات غریزی مس شود .پسر در پی كسی است كه خلاء‌ و كمبود و نقصان خویش را با وجودش كامل نماید و تكیه گاه و مشوّقی را می‎جوید كه در درون او حضور یابد و احساس تنهایی‎اش را از درون برطرف سازد.
  
دختر نیز در ساختار وجودی متمایل به مرد آفریده شده و به دنبال تكیه گاه محكمی است كه در فراز و نشیب زندگی یار و یاورش باشد او طالب آن است كه توجه مرد را به شخصیت و موقعیت عاطفی و ابعاد وجودی خود جلب نماید.
 
این نیازمندی‎ها كه در سرشت بشر نهاده شده از اسرار حكمت الهی است، نكته اساسی، بسترسازی مناسب برای پاسخ گویی به آن بوده تا دختر و پسر در مسیر زندگی تكاملی خویش، شادمانه و سرافراز از این میدان گذشته و در فردایی روشن، خود را در كانونی گرم و سرشار از عشق و صفا ببینند.
 
دختر و پسری كه احساسات و عواطف آن‎ها در درون خانواده ارضا نشود، به نیازشان به محبت و مهربانی توجه نشود و در جمع خانوادگی احساس غربت كنند طعمه‎های آماده‎ای برای افراد فرصت طلب و سودجو می‎باشند و كسانی كه با دوری از خانواده احساس تنهایی كنند نیز با توجه به نیازهای درونی به راحتی به این وادی كشیده می‎شوند.
 
حال کمی درنگ کنید
 
آیا واقعا می توان عشق و علاقه ابراز شده در کوچه و برزن را عشق و علاقه ی حقیقی قلمداد نمود و بر آن اعتماد کرد؟
 
آیا این اندیشه درست است که عشق و رابطه بین دختر و پسر یك عشق حقیقی است و نباید مانع این روابط شد؟
 
اگر واقعا این علاقه مندیها اسباب آسایش روح و روانند چرا پس از مدتی گسسته می شوند؟ شما خود، چند نفردر گیر شده با این گونه روابط را می شناسید که پس از گذشت اندک زمانی اظهار پشیمانی و ندامت نموده و یا متحمل لطمات عدیده ی این دوستی ها شده اند؟
 
حال این سوال می شود که حقیقتا چه آرامش و قراری، در این دوستی هاست که بسیاری از جوانان در جویای آنند؟ اصلا آیا آرامشی هست یا این که خود را می فریبیم و به دنبال آرام روان گم شده و عشق خود می گردیم؟ حقیقت این امر باب شده چیست؟ افراد درگیر شده با این روابط ،همگی می گویند: این عشق است ، عشق.
 
بدون تردید كنترل روابط، این التهاب‎ها را كاهش می‎دهد و دختر و پسر با آرامش و اطمینان خاطر بیشتری به دنبال تحصیلات و اهداف بلند زندگی خویش گام برمی‎دارند
 
روان شناسان و کسانی که دستی بر این آتش دارند نظری خلاف عقیده فوق را ابراز می دارند و می گویند: روابط دختر و پسر، نه تنها سبب‌ آرامش روانی نگشته بلكه موجب افزایش اضطراب و التهابات روحی شده و عامل پیدایش افسردگی می‎شود زیرا:
 
با توجه به قدرت و دامنه‎ی نفوذ عاطفی زن و مرد بر یكدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیاز طبیعی و غریزی در می‎یابیم كه تأثیرپذیری آن دو چنان شدید و وسیع است كه گاهی مجرای صحیح عقل و خرد را به انحراف می‎كشاند؛ به ویژه زمانی كه آتش هوس شعله‎ور گردد.
 
این تأثیر شگرف در زن، جلوه‎گری خاصی دارد و بر عواطف و احساس مرد بسیار نافذ است، تا بدان جا كه خواسته آنان را در جهت امیال عاطفه آمیز و احساسی سوق می‎دهد.
 
حال اگر این نوع رابطه رواج یابد و پای دوستی‎ها و دلدادگی‎ها به میان آید و بر سراسر رفتار و كردار و فكر و اندیشه جوانان سایه انداخته و با به وجود آمدن فراز و نشیبی در این دوستی‎های احساسی و سطحی، روند زندگی دچار اختلال می‎شود و آشفتگی فكر و دل را به دنبال دارد. در این بین رشد علمی و معنوی، خسارت زیانباری دیده و فردی كه باید در نشاط و شور جوانی برای فردای خود و جامعه ذخیره علمی بیندوزد به ركود مبتلا می‎شود و آینده علمی او به خطر می‎افتد.
 
ضربه‎پذیری دختران در این باره بیشتر از پسران است به قول نویسنده عرب کتاب چهره عریان زن:
 
«چه بسیار دخترانی كه به سبب شوق و دست‎یابی به نشانه‎های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی دچار می‎شوند، گمان و تصور چنین دخترانی آن است كه زندگی و آینده‎ی آن‎ها به اندازه‎ی بینی و یا خمیدگی مژه‎های آنان بستگی دارد، تا آن‎جا كه حتّی یك میلی‎متر كوتاهی طول مژه نیز می‎تواند به یك مسئله‌ جدی و بحرانی در زندگی تبدیل شود»

با در نظر گرفتن این حساسیت‎ها بهتر می‎توان به ضربه‎های روانی ناشی از ناهنجاری‎ها در روابط پی برد. بدون تردید كنترل روابط، این التهاب‎ها را كاهش می‎دهد و دختر و پسر با آرامش و اطمینان خاطر بیشتری به دنبال تحصیلات و اهداف بلند زندگی خویش گام برمی‎دارند. با توجه به مطالب فوق بهتر می‎توان به صحت و سقم این نوع دلدادگی‎ها پی برد.
 
حال این سوال به اذهان خطور می کند که:
 
با عشق مجازی چه باید كرد؟
 
بیشتر عشق‎های خیابانی از ماهیت حقیقی عشق و محبّت دور بوده و غرایز نقش اساسی را در آنها به عهده دارند در حالی كه در عشق حقیقی همسانی ذاتی عاشق و معشوق در فكر و اندیشه و سلایق وجود دارد و عاشق،‌ خواهان معشوق است اما نه به خاطر منافع خود...
 
متأسفانه امروزه به همه جاذبه‎های جنسی و كشش‎های غریزی نام عشق نهاده و این واژه مقدس را به بازی گرفته‎اند، در بسیاری از این عشق‎ها (!) از تعهّد خبری نیست، و این اظهار دوستی‎ها معمولاً در زمان بلوغ كه هنگام بیدار شدن جسم است، بیش‎تر اتفاق می‎افتد، و در پسرها، این سبك‎های شورانگیز و یا بازی گوشانه كه تعهد كمتری در آنها دیده می‎شود، بیشتر است زیرا آنها بیش‎تر جذب جذابیت‎های ظاهری می‎شوند و وقتی جذابیت‎ها كم رنگ‎تر شوند، با مشكل مواجه می‎شوند.
 
در نتیجه در مواجهه با عشق مجازی باید با دقت تمام به آثار و نتایج آن اندیشید، و خوب آن را شناخت و به این باور رسید این عشق‎هایی كه برپایه جذابیت‎های ظاهری و غریزه جنسی است نمی‎تواند سنگ بنای زندگی شود، و نمی‎توان به تداوم آن مطمئن بود، در این میان آنچه مهم و ضروری است، تبیین راه‎های شناخت صحیح از طرف مقابل برای رسیدن به تفاهم و همسانی هر چه بیشتر و بررسی تعهّد و عوامل مؤثر در تداوم آن است.
 
بدون تردید، آنچه بعد از همسانی‎های لازم می‎تواند در مقابل وسوسه‎های هوس انگیز، تعهّد عمیق ایجاد كند، ایمان و صداقت و معنویات است كه در غالب اوقات مورد غفلت قرار می‎گیرد.
 
دوام علاقه و دوستی میان اشخاص، به معرفت و صداقت و دوری از منافع فردی و گذشت و رها نمودن كبر و غرور باز می‎گردد؛ دختر و پسر باید در رویاروئی با هر احساس و علاقه‎ای و با غلیان هر شور و وجدی، خود را نباخته و خویشتن‎داری پیشه سازند و با دقت و وسواس زیادی به بازشناسی این به ظاهر «عشق» بپردازند و به علائم و نشانه‎های گفته شده و به عواملی كه موجب تداوم آن است خوب فكر كنند كه آیا در این علاقه زمینه‎های تعهّد و تداوم آن وجود دارد یا خیر؟
 
حاصل این‌كه اگر عشقی بین دختر و پسر با یك نگاه و تصادفی پدید آمد و یا صرفاً بر اساس زیبایی و جذابیت ظاهری، بدون مطالعه و بررسی تمام جوانب و معیارهای صحیح در ازدواج شكل بگیرد، سرانجام نافرجامی به دنبال خواهد داشت، زیرا جاذبه‎های جنسی و ظاهری به سرعت جای خود را به حقایقی می‎دهد كه در ابتدای امر توجهی به آن نشده بود
 
اگر جوانی گرفتار عشق ظاهری شد باید با صبر و متانت به عواقب آن اندیشیده و به این باور برسد كه از مسیر خطا هر چه زودتر برگردد، بهتر از زمان دیگر است، در پایان لازم به ذكر است حتی در صورت تفاهم همه جانبه و وجود علاقه كه طرفین قصد ازدواج داشته باشند باید ضوابط شرعی را پیموده و از دوستی‎های مداوم و نامه‎نگاری‎های احساسی پرهیز كنند و با هماهنگی با خانواده به این دوستی رسمیت بخشند و با انجام عقد شرعی به آن مشروعیت داده و در كمال صحت و سلامت فردی و اجتماعی از لذایذ زندگی بهره‎مند گردند.
 
حاصل این‌كه اگر عشقی بین دختر و پسر با یك نگاه و تصادفی پدید آمد و یا صرفاً بر اساس زیبایی و جذابیت ظاهری، بدون مطالعه و بررسی تمام جوانب و معیارهای صحیح در ازدواج شكل بگیرد، سرانجام نافرجامی به دنبال خواهد داشت، زیرا جاذبه‎های جنسی و ظاهری به سرعت جای خود را به حقایقی می‎دهد كه در ابتدای امر توجهی به آن نشده بود.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 22-01-1394, 23:55   بازدیدها : 949   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .