ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » خوش به حال دوستان مجردم!

خوش به حال دوستان مجردم!

او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانه‌ای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت.

کاش در ازدواج عجول نبودم و بیشتر صبر می‌کردم. اگر من هم مثل پژمان دندان روی جگر می‌گذاشتم، الآن هزار برابر پیشرفت کرده بودم! این، حرف‌های "امید" بود که بهار سی و یکمین سال زندگی‌اش را تجربه می‌کرد. چند سالی بود که از حال دوست صمیمی‌اش خبری نداشت. مدتی پیش، خبر ازدواجش را از دهان دوستان مشترکشان شنیده بود. در ابتدا تعجب کرده بود: « پژمان! او که الآن سنش از سی سال هم گذشته. چرا این‌قدر دیر به فکر ازدواج افتاده؟»
 
اما وقتی پاسخ دوستانش را شنید، غمی در درونش جوشید:
« او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانه‌ای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت. او با خیال راحت زن گرفته و الآن بدون دغدغه زندگی‌اش را آغاز کرده است.»امید با شنیدن این حرف‌ها، سکوت کرد. افکاری پریشان، به سراغش آمد؛ اینکه او برای خواستگاری حتی لباس مناسبی هم نداشت و....

حسابی خودش را باخته بود. ترجیح داد قدری قدم بزند تا شاید آن‌ اوهام را فراموش کند. روی یک صندلی نشست و به‌رسم جوانان این زمانه نگاهش را به صفحه بزرگ موبایلش انداخت و محتویات آن را بالا و پایین می‌کرد تا اینکه چشمش به شماره مشاورش افتاد. مشاوری داشت دانا و دلسوز، امین و باتجربه، متدین و متعهد. فوراً با مشاور تماس گرفت و قرار ملاقاتی فوری گذاشت.

در جلسه مشاوره، همه آنچه اتفاق افتاده بود را با مشاور در میان گذاشت؛ مشاور هم با دقت فراوان حرف‌های او را می‌شنید. بعد از صحبت‌های نسبتاً طولانیِ امید، تبسّمی کرد و پرسید:

- از این زندگی‌ای که داری پشیمانی؟
امید گفت: پشیمان نیستم اما احساس دونده‌ای را دارم که فکر می‌کرده در مسابقه از همه جلوتر است ولی وقتی به خط پایان رسیده، دانسته که از همه عقب‌تر بوده است.
 
مشاور بعد از پاسخ امید، صحبت‌هایش را شروع کرد:
- با همه مطالبی که گفتی و از زود ازدواج کردن رنجیده‌ای اما من هنوز هم به جوانان توصیه می‌کنم که زود ازدواج کنند. چنین نیست که با تأخیر در ازدواج، زندگی موفق‌تری خواهند داشت. شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست می‌دهند خیلی بزرگ‌تر است. آن‌ها شاید چیزی بیش از خروس‌قندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست داده‌اند!

من منکر موفقیت‌های دوستت نیستم. ولی می‌خواهم تو احساسات را کنار بگذاری و واقعیت را ببینی؛ زندگی فقط این موفقیت‌های دوستت نیست، زندگی خیلی چیزهای دیگری است که نباید از آن‌ها غافل شوی.
شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست می‌دهند خیلی بزرگ‌تر است. آن‌ها شاید چیزی بیش از خروس‌قندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست داده‌اند!

دوستت دوران جوانی و شور و نشاطش را تنها به درس خواندن گذرانده. اگر حتی در این دوران معنوی و روحی و جسمی آسیبی هم ندیده باشد، در بهترین دوران زندگی‌اش از نعمت همسر بی‌بهره بوده است. او فقط به کتاب و درس اندیشیده. او دوران شادابی‌اش را هزینه کرده تا به کار و سرمایه و امکانات رفاهی برسد. الآن دیگر شور آن دوران آتشین را ندارد. او نمی‌تواند آن شور را بازآفریند. این یک منفعتی است که او از دست داده و نمی‌تواند آن را جبران کند.

اما تو، دوران اوج شور و نشاطت را با همسرت گذرانده‌ای. تو هرگز افسوس از دست دادن جوانی‌ات را نمی‌خوری. زندگی‌ات با آن شور و حال، حسابی گرما دیده، درست مثل چسب حرارتی که هرچه گرم‌تر باشد چسبندگی‌اش بهتر و بیشتر خواهد بود. برخلاف دوستت که زندگی‌اش را از این گرما محروم کرده است. تو هرچند در طول زندگی مشترکت از برخی منافعی که دوستت به آن‌ها رسیده بهره نبرده‌ای، ولی هنوز فرصت داری تا آن‌ها را جبران کنی. ضمن اینکه اگر امور خانواده‌ات را به‌درستی مدیریت می‌کردی هرگز چنین افسوس نمی‌خوردی. اما برای تو، اکنون هم دیر نیست. فقط یک برنامه‌ریزی درست لازم است. ضمناً، زندگی را میدان رقابت با دوستانت نبین. اگر همیشه به فکر پیش افتادن از دیگران باشی از زندگی خودت عقب خواهی افتاد.
***

این، ماجرای همسرانی است که در مواجه‌شدن با بعضی دوستان مجردشان، خود را باخته و با اوهامی آن‌چنانی زندگی را به کام خود تلخ می‌کنند.البته علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد؛ هنگام ازدواج باید این امور را بیشتر بررسی کرد و در مشاوره‌ها بیشتر به آن توجه داشت تا در مسیر ازدواج، گام‌ها محکم‌تر برداشته شوند. اما بازهم ممکن است این وسوسه‌ها به سراغ همسران بیاید و آن‌ها را بیازارد.

باید دانست که زندگی تنها پول و مدرک و کار نیست. امور مهم‌تر دیگری نیز در زندگی وجود دارد که شاید به علت وضوح بیش از حدشان از آن‌ها غفلت می‌شود.تسریع در ازدواج، آثار مبارکی دارد؛ کمک به حفظ ایمان و معنویات، دور ماندن از فساد و تباهی، بهره‌مندی از بانشاط‌ترین اوقات جوانی، دور ماندن از بیماری‌های عصبی و روانی و خیلی فواید ریز و درشت دیگر.[1]

یکی از ثمرات مبارک زندگی، فرزندآوری است؛ ثمره‌ای که تنها از زندگی مشترک همسران مورد انتظار است. کودکان خواستار پدران و مادران جوان‌تر و سالم‌تر هستند. آن‌ها بهتر کودکانشان را می‌فهمند و در انجام وظیفه تربیتی خویش موفق‌تر خواهند بود.

ممکن است بعضی افراد، تسریع در ازدواج را همراه با مشکلاتی بدانند. هرچند برخی از این مشکلات ناشی از کوتاهی والدین در تربیت فرزندان است، ولی برای این مشکلات نیز راه‌حل‌هایی وجود دارد و نباید تنها به پاک کردن صورت‌مسئله اندیشید. استاد علی‌اکبر مظاهری در فصل چهارم کتاب «جوانان و انتخاب همسر» مهم‌ترین مشکلات در این زمینه را مطرح و راهکارهای قابل قبولی را ارائه کرده است؛ مشکلاتی مثل مشکلات مالی و اقتصادی، درس و تحصیل، مسکن و ... . مراجعه به آن فصل و مطالعه آن بسیار مفید است.

فراموش نکنیم که آغاز زندگی مشترک، ممکن است به دلایلی با سختی‌هایی همراه باشد و پیروزی وقتی لذتبخش‌تر خواهد بود که برای کسب آن تلاش بیشتری متحمل شویم وگرنه باید برای مدال طلای مسابقات محلی، ارزشی بیش از مسابقات جهانی در نظر بگیریم!زیبایی و لذت واقعی زندگی مشترک، در ساختن آن توسط همسران است. زندگی که همه‌چیز آن آماده باشد، فصل هیجان و لذتش را به پایان برده است. برای همسرانی که این‌چنین زندگی مشترک خود را شروع می‌کنند، آغاز زندگی نویی نخواهد بود، بلکه تنها از خانه پدری‌شان به خانه‌ای جدید نقل مکان کرده‌اند و زحمتی برای زندگی خود متحمل نشده‌اند. به همین دلیل، قدرشناسی کمتری نسبت به این زندگی آماده، خواهند داشت.

زیباترین و به‌یادماندنی‌ترین خاطرات همسران، در ساختن زندگی مشترک خلق می‌شود؛ خاطرات تحصیل همسران، سفرهای بدون امکانات کامل رفاهی که در کنار هم بوده‌اند، سختی‌هایی که برای تأمین آشیانه زندگی‌شان با همدیگر تحمل کرده‌اند و ... .به خاطر بسپاریم که زیباترین صحنه‌های زندگی مشترک، در ازدواج‎های به هنگام جلوه می‌کند و کسانی که در وقت اضافه، تَن به ازدواج می‌دهند از این نعمت، محروم‌اند.
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 26-01-1394, 16:41   بازدیدها : 845   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .