در اعتماد به دیگران پیشقدم باشیدنبود اعتماد
سراسر دنیا با موضوع «اعتماد» درگیر هستند. برخی می توانند سطوح بالایی از اعتماد را ایجاد و حفظ کنند. با اینحال بسیاری در این کار موفق نیستند، بنابراین، همیشه چرخه های منفی و نزولی کم اعتمادی و عدم اعتماد ایجاد می کنند. کافی است به اخبار گوش دهید تا فساد، رشوه خواری، بدرفتاری، رسوایی و کلاهبرداری را در سراسر دنیا ببینید.
بحران شدید کم اعتمادی که در سراسر دنیا وجود دارد، با تاثیرات زیانباری که بر زندگی اجتماعی و رفاه مالی دارد، موسسات و شرکت های دنیا و روابط کاری و زندگی های شخصی را در کام خود می کشد. روابط و فرهنگ های با «اعتماد زیاد»، نه تنها باعث افزایش کامیابی می شوند، بلکه انرژی و شادی را نیز افزایش می دهند.
1- کامیابی:
قابل اعتماد بودن ارتباط مستقیمی با کامیابی دارد. سرمایه گذاری و سودآوری به اعتماد نیاز دارد. شرکت هایی که در آنها اعتماد زیاد وجود دارد، از این اعتماد لذت می برند، چون هنگامی که اعتماد بیشتر می شود، سرعت کارها افزایش یافته و هزینه ها کاهش پیدا می کند.
در عوض شرکت هایی که در آنها کم اعتمادی وجود دارد، هزینه های زیادی برای این کم اعتمادی می پردازند. این هزینه ها شامل «انجام مجدد کارها»، «کاغذبازی»، «سیاست های کاری بیش از حد»، «جدایی و نبود اتحاد»، «درگیری ها» و «تقلب و سوء استفاده» می شود. این عوامل باعث می شود دیگران شما را غیرقابل اعتماد بدانند و خودتان هم به دیگران اعتماد نخواهید کرد.
2- انرژی:
اعتماد به شدت بر انرژی تاثیرگذار است. اعتماد نه تنها بر انرژی جسمانی و احساسی، بلکه بر سلامت، رفاه، خلاقیت و مشارکت نیز تاثیر می گذارد. اعتماد زیاد انرژی غیرمعمولی به وجود می آورد، درحالی که کم اعتمادی فشار خسته کننده ای را ایجاد می کند. این پدیده یک اثر موجی بزرگ در تمام جهات ایجاد می کند که در سطح وسیع، انرژی و روحیه کلی و انگیزش سازمان را تغییر می دهد.
3- شادی:
افرادی که به صورت خلاقانه در یک محیط با اعتماد به کار مشغول هستند، لذت و رضایتمندی را منعکس می کنند. همه کارمندان خواهان کار در یک شرکت با فرهنگ اعتماد زیاد هستند.
تناقض بزرگ
ترکیب این سه عامل، معیاری برای اندازه گیری میزان اعتماد در سطح شخصی و سازمانی فراهم می کند. هر چه اعتماد بیشتر می شود هر یک از این سه عامل بهبود پیدا می کند. تناقض بزرگ این است که با وجود بحران جهانی اعتماد که امروزه در سراسر دنیا وجود دارد، امیدهای فراوانی برای اعتماد کردن وجود دارد.
افراد و سازمان هایی که به اعتماد کردن اعتقاد دارند، برمبنای اصول قدیمی ایمان داشتن و اطمینان به دیگران، در حال ایجاد «تحول اعتماد» هستند. شرکت هایی که اعتماد را بین کارمندان، تامین کنندگان، مشتریان و سهامداران برقرار می کنند، شاهد جهش های بزرگی در سودآوری هستند.
بی اعتمادی، اعتماد کورکورانه و اعتماد هوشمندانه
بسیاری از مردم، دنیا را از منظر اعتماد کورکورانه و ساده لوحانه یا بی اعتمادی شکاکانه می بینند. این دیدگاه ها از شرایط اجتماعی که مدارس، خانواده ها، تجارب شخصی و رسانه ها ایجاد کرده اند ناشی می شود. از آنجایی که این عینک ها بر دیدگاه شما و در نتیجه رفتارهایتان اثر می گذارد، تغییر دادن آن می تواند چشم انداز، نتایج شما و سازمانتان را ارتقا دهد. مردم ذاتا می خواهند به همدیگر اعتماد داشته باشند و همدیگر را باور کنند، بنابراین داشتن اعتماد کورکورانه بیش از حد باعث می شود ضربه های سختی بخورید. خیانت اغلب باعث به وجود آمدن فعالیت هایی می شود که نشانگر بی اعتمادی است. این فرایندها و تدابی رواکنشی طبیعی در این دنیای کم اعتمادی هستند.
برای موفقیت درازمدت، اعتماد کورکورانه و بی اعتمادی، رویکردهای مناسبی نیستند. اعتماد هوشمندانه، فلسفه ای بر مبنای قضاوت های درست و رویکردی جایگزین و اساسی برای بهبود کارایی، انرژی و شادی سازمان شما و زندگیتان است.
اعتماد هوشمندانه یک تلاش پیوسته و روزانه بر مبنای «میل به اعتماد کردن» است، که ناشی از گوش دادن به حرف قلب و همچنین تجزیه و تحلیل های منطقی و گوش دادن به عقل است. آغاز یک معامله برمبنای اعتماد، فواید بالقوه و تعاملات مثبت دوجانبه ای را برایتان به همراه خواهد آورد. درحالی که انجام آن با بی اعتمادی مانع به وجودآمدن این فرصت ها می شود. همواره تمایل به اعتماد را با تجزیه و تحلیل سه متغیر زیر ترکیب کنید:
1- فرصت ها:
موقعیت پیش رو چیست؟ دقیقا تصمیم بگیرید که در چه کاری می خواهید به شخص مقابل اعتماد کنید.
2- خطرات:
میزان ریسک اعتماد کردن چقدر است؟ نتایج و ضررهای ممکن و احتمال آنها را مشخص کنید و بررسی کنید که این نتایج تا چه حد برایتان مشکل ساز خواهد بود.
3- اعتبار:
شخصیت و صلاحیت مخاطبان چه چیزی را نشان می دهد.
در اینکه چگونه اعتماد را گسترش می دهید و روش انجام این تجزیه و تحلیل ها، هوشیار باشید. اعتماد زیاد و تحلیل کم منجر به اعتماد کورکورانه می شود درحالی که اعتماد کم و تجزیه و تحلیل بیش از حد باعث گسترش بی اعتمادی می شود. اعتماد کم و تحلیل های کم اصلا معنی اعتماد را ندارد، درحالی که تمایل به اعتماد زیاد و تحلیل زیاد و درست منجر به «اعتماد هوشمندانه» می شود.
5 گام برای اعتماد هوشمندانه
این 5 گام لازم برای اعتماد هوشمندانه را که در ادامه می خوانید به کار بگیرید و از تخطی از آنها یا وانمود دروغی به انجام آنها بپرهیزید.
گام اول: تصمیم بگیرید که اعتماد کنید
تصمیم آگاهانه برای اینکه اعتماد کنید، شرایط را برای چهار قدم بعدی آماده می کند. اگر به اعتماد ایمان داشته باشید، این اعتقاد راسخ شما، اعتماد هوشمندانه را نشان می دهد و شروعی برای حرکت به سمت آن است. از رفتارهای ظاهری مانند استفاده از اعتماد دیگران برای سودجویی، زبان بازی های غیرواقعی یا وانمود به اعتماد، بپرهیزید. صرفنظر از اینکه در گذشته دیدتان به اعتماد چگونه بود، انتخاب اعتماد، احتمال اجرای آن را بیشتر می کند و مزایای زیادی را به همراه می آورد.
افراد، گروه ها و سازمان هایی که سطح اعتماد بالایی دارند، باور دارند که لایق اعتماد هستند، می توانند این اعتماد را گسترش دهند و اینکه اعتماد کردن مدیریت بهتری را ایجاد می کند. رهبران باتجربه و دانا، اعتماد را یک اصل در کارهای اساسی خود می دانند. حتی اگر در تمام عمر خود هشدارهایی در مورد اعتماد زیاد شنیده اید، تحول خود را باتصمیم به باور مزایای «اعتماد بر مبنای تحلیل درست» را آغاز کنید.
گام دوم: از خودتان شروع کنید
فقط تصمیم برای اعتماد کردن کافی نیست. باید با مسوولیت پذیری وایجاد اعتبار برای خودتان، اعتقاد راسخ خود را به این اصل نشان دهید. گروه ها، مدیران وسازمان های هوشمند، شخصیت و صلاحیت خود را به گونه ای صیقل می دهند که به آنها اجازه دهد به خودشان اعتماد داشته باشند و اعتماد دیگران را هم به دست بیاورند.اعتبار حاصل برای آنها قدرت، امنیت اقتصادی و شادی بیشتری فراهم می آورد.
اجازه ندهید دیگران مسوولیت های شما را بدزدند یا موفقیت های شما را انکار کنند. از رفتارهای ساختگی مانند ایجاد اعتبار جعلی، عدم پذیرش اشتباهاتتان یا سعی در انداختن اشتباهات به گردن دیگران برای بزرگ جلوه دادن خودتان، بپرهیزید. دیگران اگر ببینند شما خصی مطلع، آگاه، هوشیار، دارای دانش و مایل به یادگیری بیشتر هستند، با میل بیشتری به شما اعتماد خواهند کرد.از خود بپرسید که آیا به خودتان اعتماد کامل دارید؟ اگر به خودتان اعتماد داشته باشید دیگران راحت تر به شما اعتماد خواهند کرد.
گام سوم: نیت خود را بگویید و نیت دیگران را مثبت بدانید
گفتن نیت هایتان به بقیه نشان می دهد که نقشه شما چیست و دلیلش چیست نیت های خود را مخفی نکنید یا فرض نکنید که دیگران آنها را می دانند و می فهمند. اطلاعات غلط ندهید و دنبال نقشه های مخفی نباشید. فکر کردن به اینکه دیگران نیت های مثبتی دارند، ایمانتان نسبت به خوب بودن انسان ها را بیشتر می کند و ذهن و قلبتان را برای نتایج دلخواه باز می سازد.
خوش بینی و تفکر مثبت نتایجی مانند، «روابط لذتبخش و با اعتماد زیاد»، «مشارکت خلاق» و «کارایی بیشتر» به همراه دارد. هرگز رفتاری ساختگی مانند وانمود به داشتن نیت خوب درحالی که در دل دشمنی را پرورش می دهید، یا وانمود به اعتماد به دیگران درحالی که مدام آنها را زیر نظر دارید، نداشته باشید. بیان شفاف نیت ها به شما کمک می کند از لحاظ احساسی ارتباط برقرار کنید، زمینه را فراهم کنید و روابط دو جانبه خوبی را ترویج دهید و اطمینان و امید ایجاد کنید. از سوی دیگر پنهان کردن نیت ها به طرف مقابل اجازه می دهد در مورد نیت شما به حدس و گمان بپردازد یا فکر کند که انگیزه های منفی دارید.
گام چهارم: به آنچه قرار است انجام دهید، عمل کنید
اگر به قول ها و وعده های تان عمل نکنید، تلاش هایتان برای ایجاد و تقویت اعتماد، از بین خواهد رفت. در تمامی فرهنگ ها، قابل اعتماد بودن یعنی تا چه حد می توان روی حرف طرف مقابل حساب کرد. از دادن وعده های بزرگ یا کم کاری در وعده هایتان و جدی نبودن در پایبندی به تعهدات بپرهیزید. تلاش کردن به جای ارایه نتایج واقعی از دیدن دیگران ارزشمند نیست.
گام سوم یعنی بیان نیت ها وقتی با گام چهارم یعنی پایبندی و عمل به حرف هایتان ترکیب شود، عامل بسیار قدرتمندی در ایجاد اعتماد می شود. پایبندی به قول ها ارتباطات را مستحکم می کند. اینگونه صداقت و راستی اساس شهرت و آوازه شما، برندشخصی و برند شرکت تان است، به خصوص در این «اقتصاد اعتبارمحور» که رسانه های اجتماعی به وجود آورده اند. اگر نیت هایتان را بیان کنید و بر قول های خود پایبند بمانید، اعتماد دیگران را به دست خواهید آورد، که به شما اجازه می دهد بیشتر به دیگران اعتماد کنید.
گام پنجم: در اعتماد به دیگران پیشقدم شوید
زمانی را که دیگران به شما اعتماد کردند به یاد آورید. چرا آنها به شما اعتماد کردند؟ این تجربه چه تاثیری بر شما گذاشت؟ بسیاری از مدیران برای اینگونه اعتمادها و اختیار دادن ها، ارزش قائلند. اعمالی مانند انکار حقیقت، نگفتن کامل حقایق، کنترل دیگران، یا تلاش برای اینکه همه کارها را خودتان انجام دهید، در خلاف جهت گسترش اعتماد است.
اعتماد ساختگی، می تواند شامل مسوولیت دادن به دیگران بدون اعطای اختیار تصمیم گیری یا کنترل تمام کارهایی که به دیگران محول می کنید باشد. به عنوان یک مدیر، مسوولیت پیشقدم شدن در اعتماد بر عهده شما است. تصمیم به «اعتماد هوشمندانه» باعث ایجاد نتایج می شود، چون بهترین توانایی های فرد را فعال می کند و الهام بخش می شود و به آنها انگیزه می دهد. این کار اعتماد را بیشتر می کند چون مردم دوست دارند قابل اعتماد دیده شوند و همچنین زمینه را برای روابط متقابل ایجاد می کند چون وقتی به دیگران اعتماد کنید، آنها هم تمایل پیدا می کند که این اعتماد را جبران کنند.
تصمیم برای اعتماد به دیگران چهره مثبتی را تقویت می کند که اعتماد زیاد – و همچنین کامیابی، انرژی و شادی – در روابط ایجاد می کند. حتی اگر نتیجه دقیقا آن چیزی که می خواستید نباشد، با اثر موجی که با تصمیم به اعتماد به دیگران ایجاد می شود، افرادی که به آنها اعتماد کرده اید از این اعتماد قدردان خواهند بود. این اعتماد هوشمندانه را بین سهامداران شرکت، مشتریان، کارکنان، همکاران و اعضای خانواده و شبکه های اجتماعی و اجتماع های محلی و سازمان ها بگسترانید.
از همین جایی که هستید تحول اعتماد را آغاز کنید. پنج گام برای اعتماد هوشمندانه را درک کنید و در زندگی شخصی و حرفه ای خود به کار بندید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 4-02-1394, 17:53 بازدیدها : 910
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .