یک گره کور زناشوییزنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای... .
صحبت کردن با همسر
همانطور که اکنون کاملا مشهور شده و در بسیاری از متون روانشناسی مربوط به تفاوتهای زنان و مردان می خوانیم، زنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای صحبت کردن و برقراری رابطه، تمایل به سخنرانی کردن دارند و این کار اغلب و به طور متناوب با زنان(یعنی همسرشان) انجام می دهند تا مردان. این الگو به منزله یک خاموش کننده ارتباط میان زنان و مردان است زیرا زن، در چنین شرایطی با کسی که همه چیز را می داند مواجه می شود و به وضوح سخنرانی فرصت صحبت کردن زن را از بین می برد و باید تنها شنونده محض باشند. اتخاذ این الگوی رفتاری خصوصا در زندگی زناشویی می تواند بسیار مضر باشد چرا که به منزله گرهی کور در ارتباط زوجین با یکدیگر است و فرصت یک گفتگوی دو طرفه را از هر دو نفر می گیرد. اما چرا مردان چنین الگوی ارتباطی دارند؟
بسیاری از مردان در بیان علت رفتار خود عنوان می کنند که این احساس را دارند که اطلاعات و آگاهی های مفیدی درباره موضوعات مختلف دارند(که البته این ادعا بسیار به واقعیت نزدیک است). آنها فکر می کنند که از طریق ایجاد روشنگری در افکار دیگران به نوعی مشغول خدمت رسانی هستند. همچنین در اکثر مواقع این گونه نمایش آگاهی و دانش، برای آنها نشان دهنده مطلع بودن، در جریان بودن و داشتن اطلاعات عمومی بالا و نشان از هوش و ذکاوت است. در دنیای رقابتی که بیشتر افراد خواهان کسب قدرت هستند، این اقدام نیز خود نوعی قدرت نمایی است حتی برای یک زمان کوتاه.
همچنین مردان تمایل دارند که" حلال مشکلات" باشند. برای مثال امکان دارد یک زن درباره محل کارش بحثی را شروع می کند و بلافاصله شوهرش شروع به ادامه راه می کند. هر چند همسرش اصلا چنین خواسته ای نداشته است و فقط می خواسته که مشکل را مطرح کند یا تنها قصد داشته حرفش شنیده شود و یا شاید دنبال کمی همدردی می گشته و هرگز خواهان حل مشکل نبوده، اما مرد این فرصت را از وی گرفته و شتابزده در صدد حل مشکل کاری همسرش برآمده است.
نمونه هایی از الگوی کلامی مردان
گاهی اوقات شما(مرد) نزد پزشک خانوادگی خود می روید. در ابتدای این دیدار موضوعی مثل سن و سال و سلامتی مطرح می شود. در این لحظه احتمالا دکتر وارد سخنرانی می شود و ده دقیقه ای درباره این مشکل که افراد بالغ به دلیل مشغله کاری زیاد فاقد سرگرمی و تفریح لازم هستند حرف می زند. در یک مکث کوتاهی که میان صحبتهایش پیش می آید شما می گویید که اتفاقا تاکنون درباره این موضوع سخنرانی های متعددی داشته اید اما او اصلا به حرفهای شما گوش نمی دهد و دوباره شروع به به مطرح کردن بحثهایی می کند که به نظر شما بسیار سطحی است.
زوجین باید سعی کنند در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین نقش متکلم وحده را ایفا نماید
در ملاقات دوم او احتمالا همچنان پرحرفی خودش را دارد و درباره موضوعاتی چون جامعه، غذاهای فست فود و .. به سخنرانی برای شما می پردازد و به نظر می رسد که خروج از سخنرانی این آقای دکتر ممکن نیست.
بسیاری از مردان این چنین ویژگی و تمایلی دارند. حتی گاهی اوقات اساتید دانشگاه و مدرسان نیز گرفتار این قضیه شده و تصور می کنند که کار آنها ارایه ایده های خود به دانشجویان از طریق "انتقال مستقیم" یا "آموختن گفته های" خود است در حالی که اکنون مشخص شده که فراگیری بهتر در کلاس هایی است که مدرس کمتر حرف بزند و سعی کند با طرح یک سری سوالات در کلاس، دانشجویان را نیز درگیر با درس کند یا به اصطلاح از سیستم"یادگیری مشارکتی" استفاده کند. از این طریق نه تنها دانشجویان با محتوای درس(واقعیات، نظرات و تئوری ها) آشنا می شوند بلکه یاد میگیرند چگونه فکر کنند و یا با دیگران بحث و تبادل نظر نمایند.
همین مقوله در ارتباط زناشویی و رابطه زوجین با یکدیگر هم صدق می کند و زوجین باید سعی کنند که در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین که عمدتا مرد است نقش متکلم وحده را ایفا نماید. اتخاذ این روش گفتگو به زوجین این فرصت را می دهد که بیشتر وارد دنیای ناشناخته یکدیگر شده و یکدیگر را بهتر بشناسند.
"با کسی حرف زدن" یا "درباره چیزی حرف زدن"
صحبت کردن با همسر
تعداد اندکی از ما دوست داریم که درباره چیزی حرف بزنیم؛ ما ترجیح می دهیم که با کسی دیگر حرف بزنیم.
گفتگو یک تلاش و کوشش متقابل است در حالی که الگوی کلامی مردان که مبتنی بر سخنرانی است به این تقابل ختم می شود. در عوض به شنونده این طور القا می شود که تحت مدیریت و طرح ریزی قبلی قرار گرفته و انگار رییس وی با او حرف میزند.
مردانی که این مقاله را می خوانند لازم است به بررسی این مطلب بپردازند که آیا آنها نیز این عادت را دارند اگر این طور است به تدریج این تمایل خود را متعادل تر کنید زیرا ارتباطات اجتماعی شما را به شدت بهبود می بخشد.
اما زنان، شما نیز می توانید بیشتر در بحث درگیر شوید و با مطرح کردن پرسش هایی، ارایه جمع بندی و یا گفتن"خب الا اجازه بده من هم نظرم را بگم" سخنرانی را قطع کنید. اگر ساکت بمانید ممکن است شوهرتان سکوت شما را به اشتباه نشانه تایید بداند در این صورت مجبورید به جای گفتگو کردن با کسی تنها مورد خطاب او قرار گیرید و شنونده محض باشید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 6-02-1394, 19:37 بازدیدها : 700
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .