همه چیز در مورد اسکیزوفرنی... ( قسمت اول)اسکیزوفرنی چیست؟
اسکیزوفرنی یک اختلال روحی است که در حدود یک نفر در هر صد نفر به آن مبتلا می شوند. این بیماری دربین مردها و زنان به یک اندازه شایع است و در جوامع شهری و بین گروههای اقلیت بیشتر مشاهده شده است. قبل از سن 15 سالگی بسیار نادر است اما در هر سنی پس از آن رخ می دهد. و بیشتر در سنین 15 تا 35 سالگی مشاهده شده است.
علایم اسکیزوفرنی
این علایم اغلب در دو گروه مثبت و منفی توضیح داده می شوند.
علایم مثبت
این تجربیات نا معمول متداول ترین علایم اسکیزوفرنی هستند اما در دیگر اختلالات روحی هم مشاهده می شوند.
توهم
حالتی را که درآن شما چیزی را که وجود ندارد می بینید، می شنوید، بو می کشید و یا احساس می کنید، توهم می گویند. در اسکیزوفرنی اغلب توهم از نوع شنیدن صدا می باشد.
شنیدن صدا شبیه چیست؟
این صداها کاملا واقعی اند. منبع این صدا ها خارج سر شما می باشد و دیگران نمی توانند آنها را بشنوند. شما ممکن است آنها را در مکانهای مختلف و یا از یک جسم خاص مانند تلویزیون بشنوید. صداها ممکن است بطور مستقیم با شما صحبت کنند و یا اینکه در مورد شما با همدیگر صحبت کنند. ممکن است اینطور به نظر بیاید که شما دارید یک مکالمه را گوش می کنید. صداها ممکن است خوشایند باشند اما اغلب گستاخانه، ، توهین آمیز و یا تنها آزار دهنده هستند.
افراد چگونه به این صداها واکنش نشان می دهند؟
گاهی ممکن است شما احساس کنید که مجبورید که آنچه را که آنان می گویند اجرا کنید. حتی اگر آنان بگویند که به خودتان آزار برسانید و یا کاری را انجام دهید که می دانید صحیح نیست. اغلب اوقات شما آنها را نادیده می گیرید اما گاهی شما مغلوب آنها می شوید.
صداها از کجا می آیند؟
این صداها مجازی نیستند اما توسط خود مغز ساخته می شوند. اسکن های مغزی نشان داده اند که قسمتی از مغز که هنگام شنیدن صدا فعال است، اینگونه صدا ها را نیز ایجاد می کند. اینگونه به نظر می رسد که در این موقع مغز بین صداهای واقعی و اینگونه اختلالات دچار اشتباه می شود.
آیا افراد دیگر هم اینگونه صداها را می شنوند؟
افراد با اختلالات روحی دیگر مانند افسردگی حاد ممکن است صداهایی را بشنوند که مستقیم با آنها صحبت می کنند. در افسردگی این صداها ملامتگر بوده و یک کلمه یا عبارت خاص بارها و بارها تکرار می شود.
بعضی افراد صداهایی را می شنود که زندگی روزمره آنان را دچار مشکل نمی کند این صداها ممکن است، خیلی بلند نبوده، خوشایند باشند و یا تنها در بعضی مواقع شنیده شوند. این گونه علایم نیاز به مراقبت خاصی ندارند.
انواع دیگر توهم
دیدن یا توهم بو، مزه یا لمس شدن نیز ممکن است اتفاق بیفتد اما کمتر مشاهده شده است.
هذیان
وهم در حقیقت اعتقاد راسخ به موضوعی است که ممکن است صرفا بر پایه یک تفسیر غلط و یا برداشت ناصحیح از موقعیت باشد. در شرایطی که شما هیچ شکی ندارید دیگران اعتقاد شما را اشتباه، عجیب یا غیر واقعی می دانند. آنان نمی توانند در مورد این موضوع با شما بحث کنند. اگر آنان از شما در مورد دلایلتان بپرسند، دلایل شما برای آنان بی معنی است و یا اینکه شما نمی توانید توضیح دهید و فقط می گویید: می دانم.
چگونگی شروع هذیان
ممکن است شما کاملا بطور اتفاقی به آن اعتقاد پیدا کنید. ممکن است پس از چند هفته یا ماه احساس کنید که موضوع عجیبی در حال شکل گیری است. اما نمی توانید راجع به چگونگی آن توضیح دهید. ممکن است شما یک ایده وهم آلود را برای توضیح دادن توهماتتان بسط دهید. برای نمونه اگر شما صداهایی را می شنوید که در مورد رفتارهای شما توضیح می دهد، ممکن است شما به این نتیجه برسید که توسط حکومت در حال کنترل شدن هستید.
هذیان سوء ظن
در این نوع از هذیان شما احساس می کنید که در خطرید. این خطرات ممکن است:
نامعمول – شما ممکن است احساس کنید که حکومت در حال جاسوسی کردن از شماست یا ممکن است احساس کنید که همسایه شما از تکنولوژی خاصی برای جاسوسی از شما استفاده می کند.
روزمره - شما ممکن است احساس کنید که همسر شما خیانتکار ا ست. این موضوع ممکن است از موضوعات کوچک و نامربوطی که ارتباطی با سکس یا روابط غیر مشروع ندارند ناشی شود. دیگران نمی توانند دلایلی برای اینکه شما صحیح می گویید پیدا کنند.
سوءظن بطور واضحی برای شما استرس زاست. این موضوع مخصوصا موجب رنجش افرادی می شود که شما به آنها سوءظن دارید. مخصوصا اگر از نزدیکان شما باشند مانند خانواده تان.
Ideas of reference(مخاطب بودن)
شما ممکن است معنی خاصی از اتفاقات روزمره برداشت کنید و به این نتیجه برسید که بطور محسوسی به شما مربوط می شوند. برای نمونه احساس کنید برنامه های تلویزیون و رادیو در رابطه به شماست. و یا مردم در حال ارتباط برقرار کردن با شما از راههای عجیب هستند مثلا از طریق رنگ ماشین هایی که از خیابان عبور می کنند.
تاثیرات هذیان بر زندگی
- هذیان ممکن است رفتار شما را تغییر دهند.
- از آنجا که شما می دانید دیگران نمیتوانند افکار شما را بفهمند، مطرح کردنشان با دیگران برایتان دشوار است.
- اگر فکر کنید که دیگران در حال تلاش برای آزار رساندن به شما هستند شما ممکن است تنها از آنان دوری کنید. اغلب شما آنقدر احساس تهدید می کنید که می خواهید تلافی کنید.
- شما ممکن است برای فرار از احساس خطر از مکانی به مکان دیگر حرکت کنید.
افکار پریشان یا اختلالات فکری
تمرکز کردن بسیار سخت می شود. شما ممکن است نتوانید:
- خواندن یک مقاله در روزنامه یا تماشای یک برنامه تلویزیونی را به آخر برسانید.
- تکالیف دانشگاهی خود را انجام دهید.
- بر کار خود تمرکز کنید.
فکر شما سرگردان است. شما از فکری به سراغ فکر دیگر می روید بدون اینکه هیچگونه ارتباط مشخصی بین افکارتان وجود داشته باشد. پس از یک یا دو دقیقه شما نمی توانید یه یاد بیاورید که از ابتدا داشتید به چه فکر می کردید. برخی از افراد در توضیح فکر خود از آن به عنوان مبهم یا نا معلوم نام می برند.
وقتی که رشته افکار شما به این طریق پاره می شود فهمیدن آن برای دیگران سخت است.
احساس کنترل شدن
شما ممکن است احساس کنید که:
- افکار شما در حال ناپدید شدن است. انگارکه شخصی افکار شما را از مغزتان می رباید.
- آنچه شما فکر می کنید افکار شما نیست بلکه شخص دیگری آنها را در مغز شما قرار می دهد.
- شما احساس می کنید که بدنتان مانند یک رباط کنترل می شود.
افراد اینگونه تجربیات را به روشهای مختلفی توضیح می دهند. بعضی از افراد توضیح تکنولوژیکی برای این موضوع دارند. مانند رادیو، تلویزون یا لیزر و یا اعتقاد دارند که دستگاهی در آنان قرار گرفته است. بعضی افراد از روحهای خشمگین، خدا و یا شیطان نام می برند.
علایم منفی
این علایم کمتر از علایم مثبت آشکار هستند.
- علایق شما ، انرژی تان و احساستان در زندگی کم می شود. به سختی به موضوع خاصی علاقه مند می شوید.
- شما نمی توانید تمرکز کنید. نمی توانید برخیزید و از خانه بیرون بروید.
- شستن و تمیز کردن و یا تمیز نگه داشتن لباسهایتان برایتان سخت می شود.
- از بودن با دیگران ناراحتید. چیزی برای گفتن با آنان ندارید.
این ممکن است برای دیگران سخت باشد که بفهمند علایم ذکر شده، علایم واقعی بیماری هستند و شما صرفا تنبل نشده اید. این موضوع ممکن است باعث آزار شما و خانواده تان بشود. خانواده تان احساس می کند که شما صرفا به این احتیاج دارید که در جمع باشید. اما شما نمی توانید توضیح دهید. علایم منفی کمتر از علایم مثبت بارز می باشد اما می تواند به همان اندازه دردسر ساز باشد.
آیا شخص مبتلا به اسکیزوفرنی تمام این علایم را دارد؟
خیر. ممکن است شخص صداهایی را بشنود بدون علایم منفی و ممکن است اختلالات فکری نداشته باشد. افراد با هذیان در اغلب موارد علایم منفی را ندارند. اگر شخصی تنها اختلالات فکری و علایم منفی را داشته باشد، بیماری او ممکن است تا سالها شناخته نشود.
فقدان واقع بینی
ممکن است پس از مدتی علایم آنچنان قوی می شوند که تمام زندگی شما را احاطه می کنند. ممکن است شما فکر کنید که دیگران در اشتباهند زیرا نمی توانند آنچه را شما می فهمید بفهمند.
افسردگی
- قبل از درمان نزدیک به نیمی از کسانی که اسکیزوفرنی دارند در ابتدا احساس افسردگی می کنند.
- در حدود یک از هر هفت نفر با علایم دنباله دار افسرده می شوند. این موضوع ممکن است شناخته نشود زیرا علایم آن با علایم منفی اشتباه گرفته می شوند.
- گرچه در گذشته داروهای مصرفی عامل افسردگی شناخته می شدند اما به نظر می رسد که درمان با دارو به کاهش افسردگی در اسکیزوفرنی منجر می شود.
- اگر شما اسکیزوفرنی دارید و احساس افسردگی می کنید حتما از کسی بخواهید که از شما بطور جدی مراقبت کند. برای اطلاعات بیشتربه مقاله ما در مورد افسردگی مراجعه کنید.
چه چیز باعث اسکیزوفرنی می شود؟
علت دقیق آن هنوز مشخص نیست. به نظر می رسد که از ترکیب چندین عامل مختلف که در افراد مختلف متفاوت است بوجود می آید.
ژنها
گرچه در حدود یک نفر در هر صد نفر به اسکیزوفرنی مبتلا می شوند. یک نفر از هر ده نفر مبتلا به اسکیزوفرنی دارای والدین بیمار است. مطالعات بر روی دوقلوها می تواند نشان دهد که چه مقدار مربوط به ژنهاست و چه مقدار مربوط به عوامل دیگر.
دوقلوهای همسان تا آخرین مولکول DNA دقیقا ساختار ژنتیکی یکسانی دارند. اگر یکی از دوقلو های همسان مبتلا به اسکیزوفرنی شود، در حدود 50 درصد احتمال ابتلای دیگری وجود دارد. دوقلو های غیر همسان از ساختار ژنتیکی یکسانی برخوردار نیستند. در صورتی که یکی از آنان به اسکیزوفرنی مبتلا شود امکان ابتلای دیگری تنها اندکی بیشتر از دیگر خواهر یا برادران است.
این نتایج حتی در حالتی که دوقلوها در خانواده های مختلف بزرگ شده باشند نیز صادق است. این موضوع نشان می دهد که این اختلافات منشا ژنتیکی دارد و به شرایط رشد مربوط نیست.
خویشاوندان مبتلا به اسکیزوفرنی
اگر یکی از والدین مبتلا به اسکیزوفرنی باشد 1 نفر از 10 نفر احتمال ابتلا وجود دارد.
اگر یکی از دوقولو های همسان به اسکیزوفرنی مبتلا باشد 1 نفر از 2 نفر احتمال ابتلا وجود دارد.
اگر یکی از دوقلوهای غیر همسان مبتلا باشد 1 نفر از 8 نفر احتمال ابتلا وجود دارد.
تحقیقات نشان می دهد که ژنها در حدود 50 درصد در رشد اسکیزوفرنی دخیلند. هنوز ترکیب ژنهای مسوول این بیماری شناخته نشده اند.
صدمات مغزی
اسکن های مغزی پیشرفته نشان می دهند که تفاوتهایی در مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد سالم وجود دارد. ممکن است بخشهایی از مغز بعضی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به اندازه طبیعی رشد نکرده باشد.
علت آن ممکن است به خاطر:
- مشکلات دوران تولد باشد که بر میزان اکسیژن رسیده به مغز نوزاد تاثیر می گذارند.
- یاابتلائات ویروسی درماههای اول حاملگی.
داروهای خیابانی و الکل
به نظر می رسد گاهی اوقات استفاده از داروهای خیابانی منجر به اسکیزوفرنی می شوند. داروهایی مانند اکستازی، LSD، آمفتامین ها و کراک. مشخص است که آمفتامین ها می توانند منجر به علایم بیماری های روانی شوند اما با توقف مصرف، این علایم نیز برطرف می شوند. ما مطمئن نیستیم که این داروها می توانند به خودی خود باعث یک بیماری طولانی مدت گردند. اما در صورتیکه شما در معرض ابتلا باشید چنین امری ممکن است. استفاده از این داروها و الکل برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی خطرات بسیار زیادی دارد. بعضی افراد از این داروها برای سرپوش گذاشتن بر علایمشان استفاده می کنند.
شاهدانه علف، ماری جوانا، (pot, ganja, skunk, dope, spliff, joint)
- امروزه شاهد خوبی مبنی بر این امر وجود دارد که استفاده از مشتقات شاهدانه باعث دوبرابر شدن خطر ابتلا به اسکیزوفرنی می شوند.
- در صورتی که شما مصرف این داروها را در سنین پایین شروع کرده باشید امکان ابتلا شما بالاتر است.
- چنانچه شما در نوجوانی داروهای فوق را یه صورت مرتب کشیده باشید (بیش از 50 بار) تاثیر آنها قوی تر خواهد بود. امکان ابتلا به اسکیزوفرنی در شما 6 برابر بیشتر خواهد بود.
استرس
علایم بیماری معمولا اندکی بعد از مشکلات زندگی ظاهر می شوند. این مشکلات می توانند اتفاقات ناگهانی مانند تصادف در رانندگی باشند یا می توانند مشکلات روزمره مانند مشکلات کار یا تحصیل باشند. استرس های طولانی مدت مانند درگیری های خانوادگی اثرات شدیدتری دارند.
مشکلات خانوادگی
در گذشته به نظر می رسید که اسکیزوفرنی به علت مشکلات خانوادگی بوجود می آید. هیچ دلیلی برای اثبات این مدعا وجود ندارد. گرچه مشکلات خانوادگی باعث تشدید اسکیزوفرنی می شود.
محرومیت های دوران بچگی
شواهدی مبنی بر اینکه در کنار دیگر اختلالات ذهنی، تجربیات محرومیت و تجاوز در دوران کودکی موجب اسکیزوفرنی می شود وجود دارد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 13-02-1394, 13:39 بازدیدها : 2128
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .