فرزندی بدون خطاهمه والدین دوست دارند بتوانند در تربیت فرزندان خود کاملا موفق و درست عمل کنند اما واقعا چگونه میتوانیم بدانیم والدین موفقی هستیم یا نه؟
آیا موفقبودن به این معناست که فرزندانتان هیچگاه اشتباه نکنند، همیشه ساکت و مودب باشند یا مخالفتی با شما نداشته باشند؟ قبل از هر چیز باید بدانید که والدین موفق میدانند آموختن نظم، انضباط و هر چیزی که برای تربیت فرزندان لازم است یک فرایند آموزشی است، نه مجازات. آنها میدانند که رفتار و احساساتشان روی رفتار و احساسات فرزندشان تأثیر میگذارد. توجه و انرژی خود را معطوف به رفتار فرزندان خود میکنند و به جای کنترل، به همکاری نظر دارند.
به فرزندانشان عزتنفس میدهند. بهعلاوه والدین موفق از فرزندان خود مطالب زیادی میآموزند و فرصتهایی را در اختیار فرزندانشان قرار میدهند تا خود آنها به این نتیجه برسند که چگونه باید رفتار کنند. آنها درباره آنچه حرف میزنند جدی هستند، پیگیرند و هنگام بروز مسئله و مشکل، آرامش خود را حفظ میکنند. آنها مجازات میکنند اما در این مجازات قصد تلافی و اذیت ندارند و در مقابل از رفتار خوب فرزندانشان قدردانی میکنند و از همه اینها مهمتر، والدین موفق آمادگی تغییر را دارند.در واقع اگر برای تربیت فرزندان خود راههای مختلف را امتحان کردهاید اما باز احساس رضایت و موفقیت نمیکنید، بهترین کار این است که خود را برای تغییر آماده کنید. اگر بپذیرید که نیاز به تغییر دارید بهخودتان اجازه میدهید که با راههای جدید آشنا شوید و قطعا یکی از آنها میتواند شما را به موفقیت برساند.
اغلب ما آنچه از نقش والدین میدانیم از پدر و مادر خود آموختهایم و معمولا همانگونه که پدر و مادرمان با ما رفتار کردهاند با فرزندانمان رفتار میکنیم. در بسیاری موارد طبق حدس و گمانهای خود عمل میکنیم که البته گاه موفق و گاه نیز با مشکل مواجه میشویم اما بهتر نیست برای اینکه کمتر دچار خطا شویم بیشتر بیاموزیم؟ بسیاری از والدین به اشتباه گمان میکنند که اگر به اندازه کافی فرزندانشان را دوست داشته باشند، آنها کمتر دچار خطا میشوند و بهتر رفتار میکنند. البته عشق و محبت بسیار، لازم و ضروری است اما بههیچوجه نمیتواند برای برخوردار شدن از تربیت صحیح کافی باشد. والدین نیازمند آموزش هستند زیرا به آنها امکان میدهد که از ایدههای خوب خود استفاده کنند. بهعلاوه هر چه اطمینانخاطر بیشتری داشته باشید بیشتر خودتان را کنترل میکنید، کمتر خشمگین میشوید و بهتر عمل میکنید.
بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهند که مۆثرترین روش برای کاستن از رفتارهای نادرست در کودکان، تقویت رفتارهای مطلوب از طریق تقویت مثبت به جای تضعیف رفتارهای نامطلوب به کمک فرایندهای منفی است
الگوی خوبی باشیم
بچهها با الگوبرداری از کارهای شما تربیت میشوند؛ با گوش دادن، مشاهدهکردن و تقلیدکردن. آنها همچنین نگرشها، ارزشها، تجربیات شخصی و بعضی از عادتها را از طریق الگوبرداری یاد میگیرند.
بنابراین به رفتار خودتان دقیق شوید و به آن بیندیشید. فراموش نکنید کاری که در برابر آنها انجام میدهید بر اندیشه و رفتار آنها تأثیر میگذارد.
آیا بهنظرتان جالب نیست که هر وقت رفتار نامناسبی دارید، فرزندانتان متوجه آن میشوند؟ ولی در بسیاری از موارد شما میگویید آنها نباید اینگونه رفتار کنند. بدینترتیب شما به آنها میگویید خودتان حق دارید کلمات ناخوشایند بگویید یا رفتار نادرستی داشته باشید اما آنها این حق را ندارند. ولی مطمئن باشید تا هنگامی که خودتان درست رفتار نکنید نمیتوانید توقع داشته باشید فرزندتان درست رفتار کند.
بهتر است وقتی فرزندتان متوجه رفتار ناخوشایند شما میشود، به جای اینکه حالت تدافعی بگیرید برایش توضیح دهید که اشتباه کردهاید یا عصبانی بودهاید. وقتی به جای اینکه عصبانی میشوید با لحن آرام صحبت کنید به فرزندانتان میآموزید که چگونه خشم خود را کنترل کنند. هنگامی که برای کار اشتباه خود، معذرت میخواهید به فرزندتان یاد میدهید که مسئولیت اعمال و رفتارش را برعهده بگیرد. وقتی مودبانه حرف میزنید به فرزندتان آموزش میدهید که مودب باشد و.... بنابراین میبینید که تربیت صحیح فرزندانتان در گروی رفتار صحیح خود شماست. اگر درست رفتارکردن برای خود شما سخت است، طبیعتا نمیتوانید انتظار داشته باشید در تربیت فرزندتان موفق عمل کنید. هنگامی که در خانه شما هم مسائل جزئی، جروبحثهای طولانی میشود، چگونه توقع دارید فرزندی آرام و مودب داشته باشید؟
بهموقع تنبیه یا تشویق کنیم
بسیاری از والدین با وجود تنبیه فرزندشان، از اینکه او باز هم رفتار قبل را تکرار میکند شکایت دارند. برای پاسخ به این اشخاص میتوان گفت که هیچ مجازاتی صورت خارجی پیدا نمیکند بلکه برعکس رفتار بد کودک تقویت میشود. اینکه والدین فکر میکنند چه میکنند یک موضوع است و اینکه واقعا چه میکنند موضوعی دیگر.
باید توجه داشت فقط وقتی رفتار ناخوشایند کودک کمتر میشود که او در واقع مجازات شده است.
شیوه کار ما میتواند بهگونهای درمان تلقی شود؛ یعنی اگر رفتار کودک بهبود پیدا کرد میفهمیم روش ما مۆثر و مفید بوده است اما اگر رفتار نامطلوب او باز هم ادامه داشت متوجه میشویم باید تغییری در رفتار خود حاصل کنیم.
بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهند که مۆثرترین روش برای کاستن از رفتارهای نادرست در کودکان، تقویت رفتارهای مطلوب از طریق تقویت مثبت به جای تضعیف رفتارهای نامطلوب به کمک فرایندهای منفی است.
ما بهعنوان پدر و مادر باید درباره انگیزههایمان برای تربیت کودک صادق باشیم. باید این را بهعنوان یک نصیحت بپذیریم که در جریان رشد، بچهها رفتارهایی بروز میدهند که ما از آن ناراحت میشویم ولی نباید فراموش کنیم که آنها در مراحل یادگیری هستند و این وظیفه ماست که با صبوری و رعایت رفتار صحیح خود، آن را به کودکان نیز آموزش دهیم. باید توجه داشت به هر رفتاری دقت شود، آن را تقویت کردهایم. اگر به رفتار مطلوب یا نامطلوب از طرف فرزندتان توجه نکنید آن رفتار از بین میرود اما اگر به رفتاری مطلوب تا نامطلوب توجه کنیم تقویت میشود.
درست مدیریت کنیم
برای کنترل و مدیریت رفتار کودکان، باید این کار را با اقتدار انجام دهید. کنترل نباید خودخواهانه یا ناشی از زور و سلطهجویی باشد. فراموش نکنید هدف، رسیدن به کیفیت بهتر در زندگی است؛ بنابراین نباید سختگیریهای بیمورد داشته باشید. مجازاتهایی هم که برای بدرفتاری کودکان درنظر گرفته میشود باید منطقی و متناسب با بدرفتاری او باشد. قبل از اینکه مجازاتی اعلام شود باید دقیقا بررسی شود. تحقیقات نشان میدهند که کودکان نسبت به بعضی رفتارهای خشک و خشن مقاوم میشوند. بهعبارت دیگر آنها پس از مدتی نوعی مصونیت و ایمنی پیدا میکنند زیرا مجازات مانند دارویی است که استفاده نابهجا از آن، تأثیرش را از بین میبرد.
فراموش نکنید اگر هر بار نظرش را با شما در میان میگذارد او را شماتت کنید، سرزنشاش کنید و دائم از او ایراد بگیرید، کمکم از او فاصله میگیرید و بدینترتیب نمیتوانید انتظار داشته باشید آنگونه که با دوستش راحت صحبت میکند با
شما هم صحبت کند
حتما مطمئن شوید عواقبی را که درنظر گرفتهاید تأثیر خود را برجای خواهد گذاشت. از فرزندانتان درباره رفتارشان سۆال نکنید، مگر آنکه به اطلاعات آنها احتیاج داشته باشید. به جای آنکه از فرزندتان بخواهید علت رفتارش را توضیح دهد، آرامش خود را حفظ کنید و حتما انتقادات خود را با او در میان بگذارید. با او رفتار دوستانهای داشته باشید و بگذارید او نیز بتواند خیلی راحت با شما صحبت کند. اما فراموش نکنید اگر هر بار نظرش را با شما در میان میگذارد او را شماتت کنید، سرزنشاش کنید و دائم از او ایراد بگیرید، کمکم از او فاصله میگیرید و بدینترتیب نمیتوانید انتظار داشته باشید آنگونه که با دوستش راحت صحبت میکند با شما هم صحبت کند. هنگامی که با خشم و ناراحتی از فرزندتان سۆال میکنید او را تشویق میکنید دروغ بگوید تا کمتر با او مخالفت کنید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 11-05-1394, 02:03 بازدیدها : 796
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .