ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟

من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟

یکی از مهم ترین جنبه های رشد روانی، عاطفی و اجتماعی انسان مهربانی است. روان شناسان و متخصصان، مهربانی را عملی انسانی و نوع دوستانه تعریف کرده اند که کسی دیگران را به خاطر وجود خودشان (نه به هیچ دلیل ابرازی دیگر) محترم و در خور توجه می داند.
مهربانی، محبت، سخاوت، دل سوزی، عشق، نوع دوستی مفاهیمی مرتبط با هم هستند که در ارتباطات بین فردی نمایان می شوند. مهرورزان دارای خصوصیت ها و عقاید زیر هستند:
دیگران به اندازه ی خود من مهم اند.
همه ی انسان ها با هم برابرند.
بخشیدن مهم تر از گرفتن است.
بهترین کار آن است که با عشق و محبت برای دیگری انجام شود.
من مرکز جهان نیستم؛ ولی بخشی از بشریتم.
باید به همه ی انسان ها توجه کرد و نه فقط به اعضای خانواده و دوستان و اطرافیان خود.
روان شناسان معتقدند که نبود مهربانی آسیب های شدید و غیرقابل جبرانی به بار می آورد. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با افراد نامهربان زیادی مواجه شده ایم.
رفتاری نامهربانانه کودکان و نوجوانان و جوانان ممکن است در آینده  به مشکلات بیشتری در زندگی آن ها بینجامد از قبیل بزهکاری (دزدی، فرار از خانه و مدرسه، و...)، اعتیاد، انحرافات رفتاری و جنسی، پرخاش گری، بیماری های جسمی و روانی و دیگر انحرافات به همین دلیل شناخت این مسئله و تلاش برای پیش گیری از نامهربان شدن فرزندان از بروز بسیاری از این مشکلات جلوگیری می کند.
 
عوامل موثر در نامهربانی کودک
آیا به نظر شما مهربانی امری ذاتی و غیر قابل تغییر است؛ و یا کودک آن را از محیط خود یاد می گیرد و در نتیجه قابل آموزش و تغییر است؟
از جمله دلایل موثر در نامهربان شدن کودک می توان به عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانی- عاطفی، زیستی و خانوادگی اشاره کرد. متخصصان حوزه ی کودک بر این باورند که بسیاری از رفتارها و عواطف دوران کودکی، از جمله مهربانی، در تعامل با محیز شکل می گیرند رفتارهای اولیه ی دوران کودکی و نوجوانی (از قبیل میزان همدردی و همدلی، و نوع رفتار اجتماعی و قضاوت اخلاقی) شاخص مناسبی است برای پیش بینی بروز جنبه های مختلف مهربانی و رفتارهای اجتماعی دوران بزرگ سالی، در این میان، خانواده اولین محیط قابل دسترس برای کودک است و والدین اولین الگوهایی هستند که کودکان می توانند اعمال آن ها را مستقیماً مشاهده کنند و از آن ها هم سرمشق بگیرند. به همین دلیل نقش این نهاد در مهربان یا نامهربان شدن فرزندان بسیار مهم و حیاتی است حال چه کنیم تا کودکان مان نامهربان نشوند؟
نگرش سازنده یا مخرب کودک نسبت به خود و دیگران در درجه ی اول به نحوه ی نگرش پدر و مادر به او بر می گردد. لذا توجه بی قید شرط والدین نسبت به کودک می تواند در شکل گیری نگرش مثبت کودک نسبت به خود بسیار موثر باشد.
راهکار برای مقابله با نامهربان شدن کودکان
1- ابراز عشق بی قید و شرط والدین نسبت به فرزندان: نیاز به عشق و محبت از بدو تولد با برخورداری کودک از رابطه ای پایدار، قابل اعتماد و محبت آمیز با والدین خود بر آورده می شود. کودک به واسطه ی این رابطه (نخست با مادر و سپس با پدر و به تدریج با سایر نزدیکان)، هویت شخصی و ارزش مندی خود را درک می کند. این رابطه اساس تمام روابط بعدی کودک را تشکیل می دهد که علاوه بر خانواده، شامل ارتباط او با همسر و فرزندان، دوستان، همکاران و اطرافیان او نیز می شود. تحول سالم شخصیت و نیز مهربانی در صورتی رخ می دهد که انسان.
خود و دیگران را دوست داشته باشد و بپذیرد
بداند که دیگران او را دوست دارند و می پذیرند.
به همین دلیل یکی از ویژگی های اساسی عشق مادرانه و پدرانه این است که کودک را بدون توجه به جنسیت، ظاهر، توانایی و صفات شخصیتی اش، به گونه ای بی قید و شرط و به صرف وجودش دوست داشته باشند و ارزش مندش شمارند والدین در چنین عشقی، قید و بندهای پرورش فرزند را بدون هیچ چشم داشتی می پذیرند و محبت بی دریغ خود را در تمامی روابط با کودک ابراز می کنند. چنین عشقی، بیشترین تأثیر را بر خویشتن کودک می گذارد. این تأیید و پذیرش دیگران برای تأیید و پذیرش خود در کودک ضروری می باشد.
نگرش سازنده یا مخرب کودک نسبت به خود و دیگران در درجه ی اول به نحوه ی نگرش پدر و مادر به او بر می گردد. لذا توجه بی قید شرط والدین نسبت به کودک می تواند در شکل گیری نگرش مثبت کودک نسبت به خود بسیار موثر باشد.
 
2- عدم توجه بیش از حد والدین به فرزندان: همان طور که کمبود عشق و مهربانی ممکن است به نامهربان شدن کودکان بینجامد، توجه بیش از حد نیز اثرات  مخربی بر کودک دارد. توجه بیش از اندازه ممکن است این تصور را در کودک ما ایجاد کند. که وی تنها موجود مهم در دنیا است و نیازهای او باید به سرعت و به هر طریقی ارضا گردد. این امر  امکان دارد در آینده سبب ایجاد حس خودخواهی و نهایتاً نامهربانی در فرد شود.
 
3- کاهش تعارضات و درگیری های روزمره بین والدین و اعضای خانواده به کمتری حد ممکن: از آن جایی که کودکان همواره در حال الگوبرداری از محیط اطراف خود هستند، وجود درگیری و تعارض و پرخاشگری کلامی و فیزیکی در محیط خانه ممکن است منجر به شکل گیری الگوی رفتاری نامناسب در کودک شود و کودک در آینده همین الگو را در ارتباطات بین فردی خود به کار گیرد.
 
4- ایجاد محیط گرم و صمیمی در خانه و برفراری ارتباط صمیمانه بین والدین و فرزندان: از مهم ترین عوامل ایجاد مهربانی، مشاهده و یادگیری آن در دوران کودک در محیط خانواده می باشد والدینی که سرد و غیردوستانه برخورد می کنند نمی توانند انتظار داشتن فرزندانی مهربان و دلسوز را داشته باشند؛ چرا که صمیمیمت و مهربانی نیز مانند دیگر الگوهای رفتاری تا حدودی قابل آموزش و یادگیری است.
 
5- عدم تبعیض بین فرزندان و احترام به شخصیت کودک: رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان توسط والدین نمونه ی مناسبی است از برابری حقوق افراد برای کودک این امر باعث می شود کودک یاد بگیرد همان طور که در خانواده تمام فرزندان از حقوقی برابر برخوردارند، در جامعه نیز انسان ها با هم برابرند و شایسته ی احترام.
سهل گیری یا سخت گیری بیش از اندازه ی والدین نیز بر مهربانی کودکان موثر است در سبک مقتدرانه ی فرزند پروری، والدین در عین نظارت بر رفتار کودک، در موارد لزوم به او استقلال عمل نیز می دهند این امر سبب تقویت حس استقلال و مسئولیت پذیری و اعتماد در کودک می شود
6- ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان: کودک با مشاهده تنبیه بدنی می آموزد که می توان از این الگوی نامناسب رفتاری هنگام بروز مشکلات  یا در مواقع عصبانیت استفاده کرد و ممکن است این رفتار را در مورد کودکان دیگر و در آینده در مورد سایر افراد جامعه به کار گیرد کتک کاری، ضرب و شتم، چاقوکشی و نهایتاً قتل نمونه هایی از این الگوبرداری است تنبیه بدنی تأثیری مخرب بر نگرش کودک از خود نیز بر جای می گذارد.
 
7- عدم سرزنش و قضاوت دائم والدین در مورد فرزندان: سرزنش دائم به علت اخلاق و رفتار و وضع ظاهری فرزندان ممکن است باعث ایجاد خود پنداره ی منفی در کودک شود و در نتیجه، به ناتوانی او در دوست داشتن خود و دیگری بینجامد. این امر از جمله علل موثر در نامهربانی کودکان به شمار می رود.
 
8- به کارگیری سبک فرزند پروری مقتدرانه توسط والدین: سهل گیری یا سخت گیری بیش از اندازه ی والدین نیز بر مهربانی کودکان موثر است در سبک مقتدرانه ی فرزند پروری، والدین در عین نظارت بر رفتار کودک، در موارد لزوم به او استقلال عمل نیز می دهند این امر سبب تقویت حس استقلال و مسئولیت پذیری و اعتماد در کودک می شود.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 11-05-1394, 21:24   بازدیدها : 831   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .