دلم تنگ شده، واسه تو،واسه خونه!مهرماه برای کلاس اولی ها هم ماه پیوستن است هم ماه جدا شدن. معمول این است و رسانه ها هم این طور رفتار می کنند که چهره بانشاطی از ورود کلاس اولی ها به مدرسه ارائه شود اما این متن، حاشیه های پراشک و آهی هم دارد. کودکانی که به خاطر جدا شدن از خانه و پیوستن به مدرسه، صاحب چشمانی اشک آلود شده اند و لب هایشان مدام یک جمله را تکرار می کند: "من می خواهم به خانه مان برگردم".
اما چه می شود یک کودک، ترس از رفتن به مدرسه را در ذهن خود می کارد؟ چه می شود که تصویر ذهنی کودک از مدرسه، زندانی ترسناک و مخوف می شود؟ بازداشتگاهی که هر روز قرار است او را از محیط امن خانه و همجواری با پدر و مادرش جدا کند. برای اصلاح این ذهنیت چه باید کرد؟ این شش نکته مروری بر ریشه های این چالش رفتاری و راهکارهای مقابله با آن دارد.
نکته اول: آموزش های پیش از مدرسه، ذهن کودک را آماده می کند - تردید نکنید محیط خانواده قبل از ورود دانش آموزان به مدرسه در ایجاد انگیزه و اشتیاق کودک برای رفتن به یک فضای جدید مثل کودکستان یا مدرسه تاثیر بسیار مهمی دارد. نحوه ارتباط والدین با بچه و آشنا کردن آن ها با جامعه ای جدید که قرار است در آن جا قدم بگذارند بر روی آمادگی کودکان و ترس آن ها از مدرسه موثر است. کودکی که در تمام لحظات زندگی خود حضور پدر و مادرش را احساس کرده، چطور می تواند بدون آن ها به مکانی برود که باید به تنهایی قادر به حل مشکلات خود باشد؟
نکته دوم: مرز حمایت شما از کودک تان کجاست؟ - از نظر روانشناسی حمایت کردن از کودک یک امر بسیار مهم و حیاتی است اما باید به این نکته نیز اشراف داشت که مرز این حمایت ها را برای خود و کودکمان مشخص کنیم. حمایت بیش اندازه در تمام زمان ها و مکان های موقعیتی زندگی کودک، نه تنها به مستقل شدن او کمک نخواهد کرد بلکه کودک را بیش از حد - چه از لحاظ عاطفی و چه از لحاظ اجتماعی - به والدینش وابسته می کند. این موضوع می تواند در آینده بر روی روند اجتماعی شدن و شکل گیری یک زندگی جدید برای کودک تاثیر بگذارد.
نکته سوم: مأنوس سازی مدرسه در ذهن کودک مهم است - از ترفندهایی که والدین می توانند برای مهار نگرانی و ترس کودک از مدرسه اجرا کنند، آشنا کردن و مأنوس سازی محیط مدرسه در نظر کودک است. شاید شما هم این تجربه را کسب کرده باشید. از طرف دوستی به یک مهمانی دعوت می شوید. اما تا به حال با افراد حاضر در آن مهمانی یا مکان برگزاری آشنا نشده اید. ناخوداگاه دلهره ای برای شما ایجاد می شود و مدام با خود می گویید قرار است با چه کسانی ملاقات کنم؟ آیا آن ها مرا در گروه خود می پذیرند؟ آیا آن ها با من یا من با آن ها ارتباط خوبی برقرار خواهیم کرد؟ مکان برگزاری این مهمانی چه شکلی است؟ همه این ها سوالاتی است که به صورت خودکار ذهن ما را به خود مشغول می کند و موج تشویشی را در جان ما می اندازد.
حال تصور کنید خارج شدن از خانه به تنهایی و قرار گرفتن در محیطی جدید برای اولین بار چه استرسی می تواند برای کودک به وجود آورد. کودکان ما در اولین روز ورودشان به مدرسه با این استرس روبرو می شوند. گاهی این فشار آنقدر بالاست که کودک را از رفتن به مدرسه و قرار گرفتن در محیط آموزش حتی با حضور همسالان خود منع می کند. پس وظیفه والدین در این جا بسیار پر رنگ است. والدین می توانند قبل از شروع سال تحصیلی دست کودک خود را گرفته و در کمال آرامش از محل خانه تا مدرسه همراهی اش کنند. سپس محیط مدرسه را به او نشان دهند. به او بگویید پسرم یا دخترم! قرار است تا چند روز دیگر تو در این جا درس بخوانی. اگر امکان داشته باشد وارد مدرسه شوید و حیاط و کلاس را به او نشان دهید. به او بگویید شما در این کلاس ها با دوستان جدیدی روبرو می شوی و با آن ها صحبت می کنی، از آن ها یاد می گیری و با آن ها می خندی. در صورت نیاز هفته اول شروع مدرسه، شخصا کودکتان را همراهی کنید و با او به مدرسه بروید.
بسیاری از والدین از قدرت گفتگو با فرزند خود غفلت می کنند و انرژی لازم را صرف گفتگو برای بررسی چالش های رفتاری فرزند خود نمی کنند. با فرزندتان در یک محیط آرام درباره فواید مدرسه رفتن صحبت کنید
نکته چهارم: اگر ترس کودک زیاد است مدرسه را آگاه کنید - اگر ترس از مدرسه بسیار زیاد است باید معلم و مدیر مدرسه را نیز آگاه کنید. اگر شرایط مهیا است ساعاتی را در دفتر مدرسه منتظر کودک خود بنشینید. البته یادتان باشد هر روز یک مقدار از این زمان را کاهش دهید تا به یک روند روزمره تبدیل نشود و کودک کم کم خود را با شرایط و موقعیت سازگار نماید.
نکته پنجم: شکایت های جسمی که نباید جدی بگیرید - برخی از کودکان قبل از رفتن به مدرسه، شکایت های جسمی بروز می دهند. مثلا می گوید مامان! امروز سرم درد می کند یا دل درد شدید دارم و نمی توانم از رختخواب بلند شوم. واقعیت این است که اغلب این احساس ها واقعی نیستند. این ناله ها را اغلب باید بهانه های کودک برای نرفتن به مدرسه بدانیم. گاهی والدین در این شرایط با کودک خود همراهی می کنند و می گویند باشه امروز به مدرسه نرو اما نمی دانند که این همراهی نه تنها به نفع کودکشان نیست، بلکه در درازمدت کاملا به ضرر او خواهد بود. کودک آرام آرام یاد می گیرد با این بهانه خود را از قرار دادن در محیط آموزشی معاف کند. پس والدین نباید در برابر این نوع خواسته های کودک خود کوتاه بیایند. کنار آمدن با درخواست های نابجای کودک، رفتار ناپسند او را تقویت کرده و به دفعات از این حربه استفاده می شود.
نکته ششم: گفتگو با کودک می تواند معجزه کند - بسیاری از والدین از قدرت گفتگو با فرزند خود غفلت می کنند و انرژی لازم را صرف گفتگو برای بررسی چالش های رفتاری فرزند خود نمی کنند. با فرزندتان در یک محیط آرام درباره فواید مدرسه رفتن صحبت کنید. مثلا اینکه قرار نیست بعد از رفتن به مدرسه دوباره به خانه باز نگردد. به او اطمینان دهید همیشه دوستش خواهید داشت و او را ترک نخواهید کرد. دادن اطمینان به کودک، احساس امنیت را در وجودش بیدار می کند. چرا که برخی کودکان این تصور را دارند که با حضور آن ها در مدرسه، حتما مادر خانه را ترک خواهد کرد یا اتفاق بدی رخ خواهد داد. با کودک تان درباره پیدا کردن دوستان جدید صحبت کنید. دوستانی که نه تنها همراه با آن ها درس می خواند بلکه در حیاط مدرسه بازی و ورزش می کند. برخی از والدین تجربه های بسیار زیبایی از رفتن خود به مدرسه را در ذهن دارند. این تجربه های مفید و جذاب را با کودک تان در میان بگذارید. خاطرات باعث می شود کودک به این موضوع بیندیشد که والدین من هم زمانی هم سن من بوده و همین موقعیت مرا تجربه کرده اند. تصور کردن شرایط مشابه فعلی کودک با شرایط گذشته والدینش می تواند در آرام سازی ذهن و روانش بسیار موثر باشد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 11-05-1394, 02:34 بازدیدها : 559
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .