مديريت بر احساسات از کودکي
كودكان موجب مي شوند كه واژه "دمدمي مزاج" معناي جديدي پيدا كند. يك لحظه كودك شما پادشاه جهان است و با شادي و خوشحالي به اين سو و آن سو مي دود؛ كمي بعد خشمگين شده است، از روي نااميدي مطلق گريه مي كند و اسباب بازيهايش را به اين سو و آن سوي اتاق پرتاب مي كند.
کودکان را مدير تربيت کنيم
مانند بسياري ديگر از والدين ممكن است براي شما هم پيدا كردن راهي براي پاسخ دادن به احساسات و رفتارهاي كودك در اين لحظات سخت و دشوار، مشكل باشد. متخصصان بر اين باورند كه اين لحظات در اوايل دوران كودكي (زماني كه او محدوديتهاي خود را در فرآيند رشد عاطفي اش تجربه مي كند) بهترين فرصتهايي هستند كه شما مي توانيد از آنها استفاده كرده و به كودك خود آموزش دهيد كه چگونه احساسات قدرتمند خود را مديريت كرده و خود را آرام كند. ما در مدارس شاهد دانش آموزاني هستيم که عليرغم اينکه از نظر ذهني و پيشرفت تحصيلي در حد خوبي هستند اما برخي از آنها با همسالان خود در تعارض و در تضاد هستند. و نمي توانند روابط سالمي با ديگران داشته باشند و مدام مشکل آفريني ميکنند و خود گرداني مناسبي در اجتماع خود ندارند. بر عکس اين مسئله هم صادق است دانش آموزان تنبلي هستند که روابط اجتماعي گسترده اي دارند و بخوبي نزد ديگران شاد هستند و جامعه پذيري بالايي دارند. لذا محيط امن خانواده بهترين جايي است كه مي توان در آن اين درسهاي مهم زندگي را ياد داد و ياد گرفت.
هوش هيجاني پيش بيني کننده موفقيت افراد در زندگي و نحوه برخورد مناسب با استرس هاست. هوش هيجاني بيانگر آن است که در روابط اجتماعي و در بده بستانهاي رواني و عاطفي در شرايط خاص چه عملي مناسب و چه عملي نامناسب است. يعني اينکه فرد در شرايط مختلف بتواند اميد را در خود هميشه زنده نگه دارد، با ديگران همدلي نمايد، احساسات ديگران را بشنود، براي به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداشهاي کوچک را ناديده انگارد، نگذارد نگراني قدرت تفکر و استدلال او را مختل نمايد، در برابر مشکلات پايداري نمايد و در همه حال انگيزه خود را حفظ نمايد. هوش هيجاني نوع استعداد عاطفي ا ست که تعيين ميکند از مهارتهاي خود چگونه به بهترين نحو ممکن استفاده کنيم و حتي کمک ميکند خرد را در مسيري درست به کار گيريم.
هنگامي كه شما به كودك خود كمك مي كنيد تا احساسات تند و تيز خود مانند عصبانيت نااميدي يا آشفتگي ذهني را درك كرده و آنها را مديريت كند در واقع به او كمك مي كنيد تا بهره هوش عاطفي يا هوش هيجاني در او افزايش پيدا كند.
كودكي كه بهره هوش عاطفي او بالاتر باشد قادر است ارتباط بهتري با
احساسات خود برقرار كند؛ در هنگام اوج هيجانهاي عاطفي خود را آرامتر كند؛ ديگران را بهتر درك كرده و با آنها بهتر ارتباط برقرار كند؛ و ايجاد روابط دوستانه محكمتر براي او آسان تر است
شما چگونه مي توانيد به كودك خود كمك كنيد تا بهره هوش عاطفي اش افزايش پيدا كند؟ تكنيك هايي وجود دارند كه "هدايت عاطفي" ناميده مي شوند و در واقع يك دستورالعمل گام به گام است كه شما مي توانيد با استفاده از آن به كودك خود آموزش دهيد كه احساساتش را تجزيه و تحليل كرده و در هنگام برخورد با مشكلات روحي و عاطفي آنها را مديريت كند. يك تكنيك در اينجا شرح داده شده است.
با توجه و ابراز احساسات به حرفهاي او گوش بدهيد
هنگامي كه كودك از احساسات خودش براي شما مي گويد با دقت به حرفهاي او گوش بدهيد سپس همه آنچه را با شما در ميان گذاشته است مجددا برايش بازگو كنيد. مثالهايي از زندگي خودتان را براي او بگوييد تا به او نشان دهيد كه حرفهاي او را مي فهميد. به او بگوييد كه زماني كه برادر يا خواهرتان با پدرتان به شهر بازي مي رفتند و شما نمي توانستيد برويد چه احساسي داشتيد؛ بگوييد كه مادر يا پدرتان چگونه به شما كمك مي كردند تا احساس بهتري پيدا كنيد. اين كار موجب مي شود كودك شما بفهمد كه همه افراد اينگونه احساسات را تجربه مي كنند و نهايتا هم از اين مرحله عبور مي كنند.
به كودك خود كمك كنيد تا احساسات خود را نامگذاري كند
دامنه لغات كودك شما ضعيف بوده و درك او نيز از علت و معلولها بسيار ابتدايي و اوليه است؛ در نتيجه او براي تشريح احساسات خودش با مشكل مواجه مي شود. شما مي توانيد به او كمك كنيد تا نامهايي را براي احساسات مختلف خودش انتخاب كند و در نتيجه يك لغتنامه براي احساساتش ايجاد كند. اگر او به خاطر اينكه نمي تواند به پارك برود احساس نااميدي يا ناكامي مي كند شما مي توانيد بگوييد: «احساس مي كني ناراحت هستي؟».همچنين مي توانيد به او كمك كنيد تا بفهمد كه داشتن احساسات متضاد يا متعارض پيرامون يك چيز طبيعي است. مثلا او مي تواند در هفته اولي كه به مهدكودك مي رود هم هيجان زده باشد و هم كمي بترسد.
اگر به نظر مي رسد كه كودك شما بدون دليل مشخصي ناراحت يا آشفته است سعي كنيد به اتفاقات اخير فكر كنيد و هنگام بازي كردن حركات او را نگاه كرده و به حرفهايي كه مي زند گوش دهيد. اگر او در هنگام بازي با عروسكهايش عروسك مادر را مرتب در حال داد و بيداد كردن بازي مي دهد مطمئنا مي توانيد بفهميد كه علت ناراحتي او چيست!
احساسات كودك خود را با ارزش شمرده و آنها را تاييد كنيد
هنگامي كه كودك شما نمي تواند پازل را كامل كند و در نتيجه عصباني مي شود و كج خلقي مي كند به او بگوييد: «وقتي آدم نمي تونه پازل را كامل كنه واقعا حوصله اش سر مي ره. مگه نه؟». اگر به او بگوييد كه واكنشهايش بيمورد يا بيش از حد هستند او احساس مي كند كه گويي بايد جلوي بروز احساسات خودش را بگيرد.
كج خلقي ها و بد اخلاقي هاي او را به يك ابزار آموزشي مفيد تبديل كنيد
اگر كودك شما پس از اينكه مي فهمد بايد توسط دندانپزشك معاينه شود، ناراحت و آشفته مي شود با آماده شدن براي ويزيت دكتر به او كمك كنيد تا كنترل خودش را به دست بياورد. درباره اينكه انتظار دارد يا پيش بيني مي كند كه در زمان معاينه چه اتفاقاتي بيفتد و اينكه چرا او بايد توسط دندانپزشك معاينه شود با او صحبت كنيد. درباره زماني كه مي خواسته ايد با گروه سرود روي صحنه برويد و سرود بخوانيد و ترسيده بوديد با او صحبت كنيد. صحبتهاي عاطفي و صحبت كردن پيرامون احساسات براي كودكان (همانند بزرگسالان) بسيار مفيد است.
بسيار مهم است كه در زمان عصبانيت جملات و حرفهاي نامناسب، تند و زننده به كار نبريد. بهتر است به جاي گفتن اينكه «تو من رو ديوونه مي كني» بگوييد: «وقتي اين كار را مي كني من عصباني مي شوم»؛ در اين صورت كودك شما مي فهمد كه مشكل به رفتار او بر مي گردد نه به خود او
از مشكلات عاطفي براي آموزش نحوه حل مشكلات استفاده كنيد
هنگامي كه كودك با شما يا يك بچه ديگر مشكل پيدا مي كند محدوديتهاي او را به وضوح برايش توضيح دهيد سپس او را به سمت پيدا كردن راه حل مناسب راهنمايي كنيد. مثلا شما مي توانيد بگوييد: «مي دانم از خواهرت عصباني هستي. اما نبايد او را بزني. پس وقتي عصباني مي شوي چه كار ديگري مي تواني بكني؟».
اگر كودك شما ايده اي در مورد راه حل مناسب ندارد چند گزينه در اختيار او قرار دهيد. متخصصين در زمينه مديريت عصبانيت، توصيه مي كنند كه در چنين شرايطي به كودك خود بگوييد اول شكم، آرواره و مُچ دستهايش را چك كند و ببيند كه آيا آنها سالم هستند، سپس يك نفس عميق بكشد تا عصبانيت را از بدن خود بيرون كند و همچنين احساس بهتري از به دست آوردن مجدد كنترل خودش پيدا كند. آنگاه به كودك خود كمك كنيد تا با صداي بلند و محكم درباره عصبانيتش حرف بزند؛ او مي تواند با يك جمله شبيه به اين حرفش را آغاز كند: «وقتي داد مي زني من عصباني مي شوم». كودكان بايد بدانند كه عصباني شدن طبيعي است اما فقط تا جايي كه به ديگران به اين خاطر آزار و آسيب نرسانند.
با حفظ آرامش خودتان يك الگوي مناسب براي كودك باشيد
همچنين شما مي خواهيد بدانيد كه در برابر ابراز احساسات كودك خودتان چگونه واكنش نشان مي دهيد. بسيار مهم است كه در زمان عصبانيت جملات و حرفهاي نامناسب، تند و زننده به كار نبريد. بهتر است به جاي گفتن اينكه «تو من رو ديوونه مي كني» بگوييد: «وقتي اين كار را مي كني من عصباني مي شوم»؛ در اين صورت كودك شما مي فهمد كه مشكل به رفتار او بر مي گردد نه به خود او. سعي كنيد احساسات خودتان را نيز در نظر بگيريد. برخي از والدين احساسات منفي خودشان را در نظر نمي گيرند تا شايد بتوانند ناراحتي يا مشكلات كودكشان را كاهش دهند. اما پنهان كردن احساسات واقعي خودتان تنها موجب گيج شدن كودك مي شود. مثلا در صورتي كه به كودك بگوييد كه ناراحت هستيد اما رفتار نامناسبي از خودتان بروز ندهيد به كودك نشان داده ايد كه مي توان شديدترين احساسات را نيز به خوبي سركوب كرد.
با شعر خواندن هوش عاطفي او را افزايش دهيد
بهتر است به شيوه ظريف انتقال احساسات از يک فرد به فرد ديگر بپردازيم .در خواندن شعر توسط مربي ،اگر به حالتهاي عاطفي ويژه درون شعر توجه کرده تا آنجا که مقدور است از حالتهاي چهره و اندام و آهنگ صدا و ... بهره بگيريم چه اتفاقي خواهد افتاد؟ گلمن در کتاب هوش هيجاني اش مي گويد :"ما به طور ناخودآگاه ، احساساتي را که از فردي ديگر مشاهده کرده ايم ، تقليد مي کنيم . به اين صورت که ناخودآگاه از حالت هاي چهره ، اندام ، آهنگ صدا و ديگر نشانه هاي غير کلامي احساسات ديگران الگومي گيريم ." لذا مي توان اميدوار بود که با استفاده از پتانسيل هاي موجود در شعر ، بخشي مهم از پرورش هوش عاطفي کودکان به عهده شعر گذاشته شود.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 14-05-1394, 01:20 بازدیدها : 621
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .