ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » دموکرات باشیم یا دیکتاتور؟

دموکرات باشیم یا دیکتاتور؟

دموکرات باشیم یا دیکتاتور؟ در پاسخ به این سئوال باید بگوییم ، حقیقت آن است که در روش های تربیتی نه دموکراسی قابل قبول است و نه دیکتاتوری. بلکه شیوه های والدین باید مقتدرانه و قاطع همراه با نظر سنجی و انتقاد پذیری باشد . شیوه ای که در آن علاوه بر دارا بودن هماهنگی و مشخص بودن برنامه ها از فرزندان نیز در امور مختلف نظر خواهی شده  و به نیاز های آنها نیز توجه می شود.
 
همه پدر و مادرها در تربیت فرزندانشان دوست دارند موفق ترین روش را پیاده کنند. تا هم به موقع انتظارات پدر و مادر را برآورده کنند و حرف شنوی داشته باشند و هم در سنین بالاتر افرادی خودکفا، توانا و با اعتماد به نفس باشند.
 
اما بهترین شیوه تربیتی کدام است و پدر و مادر در این شیوه چگونه باید عمل کنند. عده ای سخت گیر و قاطع هستند و عده ای بسیار مسامحه گر و منعطف. خوب است، اگر بدانید روانشناسان معتقدند موفق ترین شیوه فرزند پروری روش مقتدرانه است.
 والدین مقتدر در خواست های معقولی دارند و بر تبعیت کودک بر این خواسته ها اصرار دارند اما در عین حال آنها صمیمیت و محبت نشان می دهند. صمیمانه به نقطه نظرات فرزندان گوش می دهند و در تصمیم گیری خانوادگی، مشارکت را ترغیب می کنند.
 والدین مقتدر در خواست های معقولی دارند و بر تبعیت کودک بر این خواسته ها اصرار دارند اما در عین حال آنها صمیمیت و محبت نشان می دهند. صمیمانه به نقطه نظرات فرزندان گوش می دهند و در تصمیم گیری خانوادگی، مشارکت را ترغیب می کنند. فرزندان آنها هم اعتماد به نفس خوبی دارند، شاد و سرحالند، در رویارویی با تکالیف جدید دارای قدرت سازگاری و مسأله گشایی هستند و بسیار یاری گرانه عمل می کنند.
 
چرا تربیت مقتدرانه این قدر موثر است؟ چون کنترل های اعمال شده منصفانه و معقول است و توهین و تحقیر را به همراه ندارد. ضمن آنکه این انتظارات با توانایی فرزندان تطابق داشته و احساس شایستگی را در آنان به وجود می آورد. انتظارات جدی اما مناسب که با توضیحات همراه است. به کودکان کمک می کند تا رفتارهای خویش را در برابر معیارهای معقول ارزیابی کنند.
 
در نتیجه عزت نفس بالا در این کودکان به انتساب های تسلط گرا منجر خواهد شد. به این منظور که  در این نوع کنترل افراد موفقیت های بالا را از توانایی خود می دانند و معتقدند با تلاش جدی می توان آن را تقویت کرد. و شکست ها را دارای علل قابل کنترل مثل تلاش ناکافی و دشواری امتحان که امکان تغییر در آن وجود دارد نسبت می دهند.
 
در حالی که در شیوه های تربیتی از نوع دیگر، عده ای از کودکان وجود دارند که دچار درماندگی آموخته شده هستند. آنها شکست خود را به توانایی نسبت داده و در مواقع موفقیت عواملی مثل شانس را عامل می دانند.  در حالی که میزان توانایی و تلاش را ثابت می دانند، در مواقع چالش برانگیز فکر می کنند شرایط از کنترل آنها خارج است. احساس حقارت نموده و ناامید می شوند.
کودکان را ترغیب کنید به اینکه باور کنند می توانند با تلاش بیشتر بر شکست چیره شوند.
 کودکان درمانده والدینی دارند با معیارهای رفتاری بسیار عالی و انتظارات دقیق و گاه خارج از توان فرزند. که هیچ تشویقی را برای افزایش تلاش جدی و به کارگیری توانایی به کودکان خود ارائه نمی دهند و به آنان القاء می کنند که «تو نمی توانی، بهتره کنار بگذاری»
 
بدانید: کودکان را ترغیب کنید به اینکه باور کنند می توانند با تلاش بیشتر بر شکست چیره شوند. دشواری تکالیف و وظایف را در حدی تنظیم کنید که گاه شکست را تجربه کنند اما با تشویق و ارائه جملات "می توانی، جدی تر تلاش کن و..."  توانایی خود را باور نموده و سپس با کسب موفقیت مشوق های قوی دریافت کنند.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 21-05-1394, 15:26   بازدیدها : 642   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .