آيا شما پدر و مادر واقعي من هستيد؟  آيا منو به فرزندي پذيرفته‌ايد؟  آيا مي‌تونم پدر و مادر واقعي‌مو ببينم؟  چطور ممکنه من دو تا پدر و مادر داشته باشم؟ اگر شما کودکي را به فرزندي پذيرفته‌ايد، لازم است به او اطمينان دهيد که عشق و محبت شما نسبت به او دقيقا مانند يک پدر و مادر واقعي است. اگر به پرسش‌هاي کودکتان با صداقت پاسخ دهيد و سعي کنيد هر چه زودتر به واقعيت پي ببرد، از ضربه روحي ناشي از کشف ناگهاني حقيقت بيشتر در امان خواهد بود. از همان ابتدا درباره به فرزندي پذيرفتن کودکتان با دقت و حساسيت و متناسب با سن او صحبت کنيد تا او اين مساله را به صورت عادي بپذيرد. در اين زمان او نياز به قوت قلب بيشتري دارد تا بپذيرد که شما واقعا او را دوست داريد و قصد نداريد مانند پدر و مادر واقعي‌اش او را رها کنيد. اگر کودک بزرگتري را به فرزندي بپذيريد شايد منشا پرسش‌هاي او اين باشد که بخواهد بداند چرا شما او را براي فرزندخواندگي انتخاب کرديد و کس ديگري را انتخاب نکرديد. کودکان در چنين شرايطي ممکن است دچار نوعي احساس عدم امنيت نهائي شوند.

لازم است اين امنيت و اظهار اطمينان را براي او داشته باشيد و به عنوان دليل انتخابتان ويژگي هاي مثبت او را مطرح کنيد تا علاوه بر ايجاد اعتماد ، عزت نفس او را نيز بالا ببريد.

در اين مواقع نبايد از پاسخ دادن به پرسش‌هاي فرزند خوانده خود شانه خالي کنيد، زيرا اين خطر وجود دارد که او به وسيله شخص ديگري (و شايد در لحظه‌اي از خشم و عصبانيت) به اين موضوع پي ببرد. و اعتماد کودک را به شما، به کلي از بين ببرد.

هميشه به پرسش‌ درباره فرزند خواندگي با صراحت و صداقت پاسخ دهيد تا کودک نيز آن را با خونسردي و آرامش بپذيرد.

همواره به مادر واقعي کودکتان احترام بگذاريد و بر شجاعت او در سپردن کودکش براي فرزند خواندگي تاکيد کنيد و بگوييد که چقدر احساس خوشبختي و غرور مي‌کنيد که توانسته‌ايد جاي پدر و مادر او را بگيريد.

اما اگر کودک شما پرسش‌هايي درباره پدر و مادر واقعي خود مي کند به او بگوييد که هر گاه زمان مناسب فرار برسد در يافتن آنها به او کمک خواهيد کرد، و به عهد خود وفا کنيد.

 آيا هميشه مرا دوست خواهيد داشت؟

 چرا مرا به فرزندي پذيرفتيد؟

 آيا پدر و مادر واقعي‌ام مرا دوست خواهند داشت؟

- آيا تو هميشه پدر من خواهي ماند؟

- آيا چون فرزند خوانده هستم از من ناراحتيد؟

 احتمالا او تو را آنقدر دوست داشته که ترجيح داده است تو زندگي بهتري در کنار کساني داشته باشي که به همان اندازه به تو عشق بورزند و بتوانند از تو نگهداري کنند.

کودکان زير چهار سال به ندرت درباره فرزند خواندگي مي‌پرسند، مگر آنکه به تازگي به فرزندي پذيرفته شده باشند يا اين واژه را جايي بشنوند. در اين زمان شما با توجه به قدرت درک او پاسخ دهيد : تو دو پدر و مادر داري، چون پدر و مادري که تو را به وجود آوردند توانايي مراقبت از تو را نداشتند و اين مساله براي آنها بسيار غم‌انگيز بود. بنابراين پدر و مادر ديگري پيدا شدند تا از تو مراقبت کنند، که ما هستيم. ما از اين بابت خيلي احساس خوشبختي مي‌کنيم. نگران نباش، تو هميشه پيش ما خواهي ماند. ما به تو عشق مي‌ورزيم و از تو مواظبت مي‌کنيم، چون حالا ما پدر و مادر تو هستيم و هميشه هم خواهيم بود.

اگر بخواهي، وقتي که بزرگ شدي به تو کمک مي‌کنم تا بفهمي پدر و مادر واقعي‌‌ات چه کساني هستند. اينکه مادر واقعي‌ات از تو دست کشيد، مطمئنا به اين خاطر نبود که تو را دوست نداشت. انجام اين کار براي او بسيار سخت بوده است. فکر مي‌کنم وقتي زمانش برسد او از ديدن تو خوشحال خواهد شد. ما تو را به فرزندي پذيرفتيم، چون نمي‌توانستيم بچه‌دار شويم و مي‌دانستيم که کودکان زيادي وجود دارند که متاسفانه پدر و مادرشان قادر به مراقبت از آنها نيستند. ما خيلي دوست داشتيم که يکي از اين کودکان را به خانه خود بياوريم. نخستين باري که تو را ديديم، احساس کرديم کودکي دوست داشتني هستي و هميشه همين احساس را خواهيم داشت.

 

 من مطمئنم مادر اوّلت تو را دوست داشته است، اما مجبور شده است از تو دست بکشد زيرا چاره ديگري نداشته و قادر به نگهداري از تو نبوده است. احتمالا او تو را آنقدر دوست داشته که ترجيح داده است تو زندگي بهتري در کنار کساني داشته باشي که به همان اندازه به تو عشق بورزند و بتوانند از تو نگهداري کنند. علت اينکه گاهي از تو عصباني مي‌شوم اين نيست که تو فرزند خوانده هستي. اگر پدر يا مادر واقعي‌ات هم بودم به خاطر بعضي چيزها از تو عصباني مي‌شدم. از سارا بپرس، پدر و مادر او هم گاهي اوقات از او عصباني مي‌شوند! ما به تو عشق مي‌ورزيم و مانند هم پدرها و مادرها بهترين‌ها را براي تو مي‌خواهيم، زيرا تو واقعا بچه ما هستي.