ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » دادگاه رسمی است، قیام کنید

دادگاه رسمی است، قیام کنید

همه ما در زندگی با مشکلاتی روبرومی شویم و دوست داریم هر چه سریع تر در حل آن کاری انجام دهیم. در این بین اگر دوستان و آشنایان و خانواده، ما را در حل مشکلاتمان یاری دهند، بسیار خشنودتر می شویم.
یکی از دوره های حساس رشدی، دوره نوجوانی است. حساسیت این دوره نه تنها به دلایل تغییرات فیزیکی بلکه به دگرگونی های روحی و روانی نیز مربوط می شود. شناخت درست و اصولی این دوره از سوی والدین نقش بسزایی در ایجاد یک رابطه صحیح و عمیق، احساسی و عاطفی بین نوجوان و والدینش دارد. در برخی از خانواده ها این ارتباط زیبا بین دو نسل شکل نمی گیرد و آن می شود که والدین مدام از رفتارهای غیر عادی نوجوان و صحبت نکردن وی گله مندند.  آن ها مدام اعتراض می کنند که ما تمام امکانات رفاهی را برای فرزندمان فراهم آورده ایم، اما او قدر این همه محبت ما را نمی داند.
 وقتی از بیرون به خانه باز می گردد، وارد اتاقش می شود، در را می بندد و بدون اینکه کلامی با ما صحبت کند، تلفن را برداشته و با دوستانش تماس می گیرد. این والدین اذعان می کنند رابطه ای که فرزندشان با دوستان خود دارد، بسیار صمیمی تر از رابطه وی با آن ها است. اما با توجه به ضرب المثل معروف که می گوید: "ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است"، شما والدین نیز می توانید با به کارگیری چند مهارت برای ایجاد یک رابطه صمیمانه بین خود و فرزند نوجوانتان تلاش کنید.

چقدر در افق نگاه فرزندان قرار می گیریم؟
وقتی انسان نسبت به موضوعی شناخت کافی و لازم نداشته باشد، مسلما نسبت به آن واکنش های نامناسبی هم نشان می دهد. گاه حتی به دلیل عدم اطلاعات لازم در برابر آن موضوع و جنبه های مختلف آن دچار شک، اضطراب یا حتی خشم می شود.
والدین موفق، والدینی هستند که به دنبال اطلاعات کاملی برای شناخت دوران نوجوانی باشند. چنین والدینی اگر با رفتارهای ناخوشایند و احتمالا دور از ذهن آن ها روبرو شوند، دیگر خشم نگرفته و آن را فرایندی طبیعی از چرخه رشدی و رفتاری نوجوان خود می دانند.خشم گاه به گاه نوجوان، تمایل به داشتن استقلال، کسب هویت و در پی شناخت آن بودن، منجر به بروز رفتارهایی می شود که والدین باید نسبت به آن آشنا و واکنش های مناسبی از خود نشان دهند.
برخی والدین به دلیل همین عدم آگاهی مدام فرزند خود را به خاطر ارتکاب برخی از رفتارهایش مورد مواخذه و بازخواست قرار می دهند. مثلا نوجوانی که پس از کمی درس خواندن یا انجام یک فعالیت خاص، نیاز دارد گوشه ای خلوت کرده و تنها باشد یا نوجوانی که دوست دارد ساعتی از روز را به دوستان خود اختصاص دهد. در مقابل والدین شروع به ایراد گرفتن کرده و او را مواخذه قرار می دهند. مثلا به او می گویند تو اصلا نباید با دوستانت رفت و آمد داشته باشی یا گفتن این جمله که دخترم  یا پسرم دوست برای تو آینده ساز نیست، این خانواده است که پشتیبان تو باقی می ماند.
 
برخی اوقات والدینی را شاهدیم که زیرکانه و بسیار هوشمندانه، اعتماد نوجوان را نسبت به خودشان بالا می برند. در این شرایط فرزند حاضر است به جای حل مشکل و در میان گذاشتن آن با دوستانش والدین خود را شریک مشکلاتش بداند. وقتی نحوه سوال و جواب کردن ما از نوجوان او را به یاد دادگاه و محکمه می اندازد، می توان انتظار داشت که بین این دو نسل یک رابطه عمیق عاطفی به وجود آید
دادگاه رسمی است، نوجوان قیام کند
همه ما در زندگی با مشکلاتی روبرومی شویم و دوست داریم هر چه سریع تر در حل آن کاری انجام دهیم. در این بین اگر دوستان و آشنایان و خانواده، ما را در حل مشکلاتمان یاری دهند، بسیار خشنودتر می شویم. چرا که این احساس در ما ایجاد می شود که برای حل مشکلاتمان تنها نیستیم. کسانی را اطراف خود داریم که می توانند با ما همدلی کنند. حال همین مسئله برای یک نوجوان بسیار جدی تر می شود. متأسفانه برخی والدین در برابر مشکل به وجود آمده نوجوان خود سریع جبهه گیری کرده و او را متهم جلوه داده و مسئول مشکلات خود می دانند.
اگر پسری یک بار با دوستی مواجه شده که او را مجبور به کشیدن یک نخ سیگار کرده و والدین متوجه شده اند ، سریع او را باز خواست کرده و به جای آموزش مهارت نه گفتن و کمک به او برای حل مشکل به ایجاد مشکل بزرگ تر دامن می زنند. در واقع به جای شفاف کردن مسأله در ذهن نوجوان، فضا را بیشتر غبارآلود می کنند. پس سعی کنیم با فرزندانمان همدلانه برخورد نماییم. به آن ها بیاموزیم چگونه در حل یک مشکل می توانند نقش مسئله مدار را بازی کنند. برخی اوقات والدینی را شاهدیم که زیرکانه و بسیار هوشمندانه، اعتماد نوجوان را نسبت به خودشان بالا می برند. در این شرایط فرزند حاضر است به جای حل مشکل و در میان گذاشتن آن با دوستانش والدین خود را شریک مشکلاتش بداند. وقتی نحوه سوال و جواب کردن ما از نوجوان او را به یاد دادگاه و محکمه می اندازد، می توان انتظار داشت که بین این دو نسل یک رابطه عمیق عاطفی به وجود آید.

جدل در خانواده، جستجوی محبت های بیرونی فرزندان
مهم ترین و امن ترین مکانی که اعضای خانواده می توانند با آرامش در کنار هم زندگی کرده و نظرات یکدیگر را بشنوند، خانه است. خانه چنانچه محل سکوت و آرامش و آسایش باشد، می تواند به هریک از اعضای خانواده در جهت شکوفایی کمک کند. در خانواده هایی که بحث و جدل و دعوا و تنش بین والدین زیاد دیده می شود و عملا احساس آرامش روانی و روحی در آن بسیار کم رنگ است، نوجوان را از خانه گریزان کرده و بنابراین وی برای جستجو و کسب آرامش به دنبال دوستان بیرون از خانه کشیده می شود.
چه بسا در این بین با کسانی نیز آشنا شود که به ظاهر برچسب دوست بر آن ها خورده می شود، ولی در اصل کسانی هستند که به کشاندن نوجوان ما در تاریکی کمک می کنند. در این شرایط نوجوان ممکن است حتی برای کسب آرامش روانی به کشیدن سیگار و استعمال دخانیات و الکل نیز پناه ببرد. در این جا مقصر اصلی ماجرا را چه کسی می دانید؟ خود نوجوان؟ والدین یا دوستان او؟ گرچه همه این ها در ایجاد شرایط نابهنجار نوجوان ما سهمی دارند اما بیشترین سهم منوط به والدین است. چرا که آن ها به وظیفه خود یعنی ایجاد شرایط مساعد در خانه کمکی نکرده و فراموش می کنند یکی از حقوق فرزندان، داشتن محیطی امن و آرام است، نه مشاهده صحنه جنگ و جدل والدین.
 
مدام نقاط تاریک را نشانه نگیرید
یکی از راه های پیشرفت و تکامل معنوی و شخصیتی افراد تشویق کردن و دیدن نقاط قوت رفتاری و گفتاری آن ها است. در همه انسان ها می توان نقاط قوت  و ضعف شخصیتی را در اعمالشان مشاهده کرد. اما مهم آن است که بدانیم چگونه می توان به بیشتر شدن این نقاط کمک کرد. والدین برای داشتن یک رابطه صمیمانه با نوجوان خود این نکته را باید لحاظ کنند که مدام نقاط ضعف فرزند را به رخش نکشند. متاسفانه برخی والدین حتی در یک جمعی هم که نشسته اند شروع می کنند به گله و شکایت از نوجوان خود.
مثلا والدین در مقابل عمه و خاله خود اذعان می کنند که این دختر یا پسر از صبح تا شب سرش توی موبایل است. مدام با وایبر و وی چت سر و کار دارد. اصلا نمی داند زندگی چیست؟ آینده چیست؟ چطور می توانیم به آینده چنین بچه هایی امیدوار باشیم؟ تحقیر کردن شخصیت نوجوان مخصوصا اگر در برابر افراد دیگر باشد به بهتر شدن وضعیت هیچ کمکی نمی کند. حتی شرایط را وخیم تر می نماید. شما می توانید به جای گفتن این جملات مثلا بگویید میثم در خرید خانه خیلی به ما کمک می کند یا او در درس ریاضی اش بسیار موفق است. ما امیدواریم با پشتکاری که دارد، بتواند یک رشته خوب در دانشگاه قبول شود. یعنی با برجسته کردن نقاط قوت فرزندمان، نقاط منفی رفتاری را کم رنگ کنیم. یادمان باشد داشتن عزت نفس و حرمت نفس یکی  از بزرگترین گنجینه های بشری است. چرا که به واسطه دارا بودن آن زمینه  پیشرفت هر کس مساعد تر می شود
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 22-05-1394, 22:58   بازدیدها : 710   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .