لیلی و مجنون های نوجوان!در طول زندگی یك فرد، وقایعی، رخ میدهند كه از اهمیت خاصی برخوردارند و بهعنوان نقاط عطفی در زندگی از آنها یاد میشود. یكی از این وقایع بلوغ است.
بلوغ در لغت به معنی رسیدگی و پختگی است كه در ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، معنوی و اجتماعی در سنین نوجوانی پی ریزی میشود. بلوغ دوره بحرانی انتقال از مرحله كودكی به بزرگسالی و زمان كسب قدرت باروری است.
گرایش به جنس مخالف از پدیده های شایع دوره نوجوانی و از تغییرات دوران بلوغ است. در این دوره نوجوان از رابطه با جنس مخالف لذت می برد که کنشی طبیعی از مراحل رشد انسان است اما مشکل زمانی ایجاد می شود که بعضی از نوجوانان فراتر از سطح سن و تجربه خود وارد روابط جنسی می شوند.
نوجوانان در سنین بلوغ، تحت فشارهای عاطفی و هیجانی زیادی قرار دارند. در این دوره، نوجوانان به طور طبیعی گرایش به مظاهر نو دارند و در مورد ظاهر، مدل مو و انتخاب پوشش با والدین خود اختلاف دارند. این نوع گرایشات طبیعی، از عوارض دوران بلوغ است که اگر والدین برخورد درستی با آن داشته باشند، با گذشت زمان تعدیل می شود. متاسفانه به دلیل فشارها و محدودیت هایی که والدین بر فرزندان خود اعمال می کنند " تب دوره نوجوانی" در آنها نهادینه شده و والدین و فرزندان وارد یک دوره طولانی لجاجت می شوند.
خانواده ها اطلاع چندانی از شرایط دوران بلوغ ندارند و با ظهور علایم دوران بلوغ در فرزندان خود ، دچار ترس شده و به محدود سازی فرزندان خود می پردازند. این شرایط ، باعث می شود که تعارض بین والدین و فرزندان زیاد شده و نوجوان از لحاظ عاطفی تحت فشار شدیدی قرار گیرد. نوجوان در این صورت، برای ارضای نیازهای روانی خود به اجتماع کشیده می شود و با اولین ابراز محبت، احساس "عاشق شدن" در او شکل می گیرد و فکر می کند کسی پیدا شده که او را می فهمد و تایید می کند.
در این مقاله قصد داریم عوارض این هیجانات دوران بلوغ را مورد بررسی قرار دهیم:
پشیمانی از قول و قرار ازدواج
از عوارض عشق های دوران بلوغ، رد و بدل شدن قول و قرار ازدواج بین دختر و پسر است.
برخی از نوجوانان تحت تاثیر هیجانات روحی دوران بلوغ، نسبت به هم متعهد شده و قول ازدواج می دهند؛ اما در اکثر موارد پس از چند سال و با تعدیل هیجانات روحی، به این نتیجه می رسند که تصمیم غلطی گرفته اند ؛ اما به دلیل قولی که به هم داده اند ، قادر به جدایی نبوده و مجبور به ازدواج می شوند.
این احساس تعهد در دختران بیشتر دیده می شود. در این حالت، آنها فکر می کنند که در صورت پایان رابطه، اگر طرف مقابل دچار مشکلی شود ، مسئولیتش با آنهاست و دچار عذاب وجدان می شوند. روان شناسان معتقدند که بی تجربگی و سادگی نوجوانان در روابط اجتماعی، مشکلاتی در زندگی آینده آنها ایجاد می کند.
مدارک دوستی های دوران نوجوانی، عکس، نوشته و هدایایی که بین دختر و پسر رد و بدل می شود، به عنوان تهدیدی برای زندگی آینده آنها مطرح است. برخی از نوجوانان با دوست خود عکس می گیرند و عکس های خانوادگی رد و بدل می کنند. این عکس ها مورد سوء استفاده قرار گرفته و پس از جدایی، وسیله باج خواهی یکی از طرفین (معمولا پسران) می شود.
بسیاری از پسران و دخترانی که تجربه این دوستی ها را دارند ، پس از ازدواج خود همواره دغدغه و نگرانی فاش شدن روابط گذشته خود را دارند
در این دوره، نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد. آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی ازدواج هستند. در این حالت، قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی حوصله می شود، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند.
بدبینی نسبت به همسر آینده و احساس خیانت، از دیگر عوارض دوستی های دوران نوجوانی است. افرادی که در دوران نوجوانی روابطی با جنس مخالف داشته اند، پس از ازدواج به همسر خود شک دارند.
حتی اگر دختر و پسر پس از دوستی با هم ازدواج کنند ، نسبت به هم اطمینان لازم را ندارند و همواره ظن به خیانت دارند. آنها فکر می کنند کسی که حاضر به دوستی با آنها شده ممکن است با دیگران نیز رابطه برقرار کند.
افسردگی و خودکشی
افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی، از دیگر عوارض چنین دوستی هایی است. پس از ایجاد دوستی، به دلیل ارتباط مستمر، نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد می شود.
در این دوره، نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد.
آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی ازدواج هستند. در این حالت، قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی حوصله می شود، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند. در این شرایط خانواده ها باید نسبت به شرایط آگاه باشند و تعادل برقرار کنند.
چه باید کرد؟!
خانواده ها باید فضای لازم برای ارتباط سالم دختر و پسر را ایجاد کنند و اجازه ارتباط سالم با جنس مخالف را به فرزندان خود بدهند. رابط های در چهارچوب که باعث شناخت بیشتر انها از هم می شود.حرف زدن های معمولی در جمع خانواده یکی از آنهاست.
برخی از خانواده ها با ایجاد محدودیت بیش از حد و جداسازی فرزندان خود و برخی نیز با دادن آزادی های بی حساب و بی منطق به نوجوانان، دچار رفتارهای افراطی می شوند.اما اگر نوجوان احساس کند که می تواند براساس معیارها و ضوابط، رابطه ای منطقی با جنس مخالف برقرار کند، دچار عوارض شایع این روابط نمی شود.
افسردگی نوجوانان
گذشته از بی کفایتی و ناآگاهی والدین، شرایط محیطی، تناقضات اجتماعی، افراط و تفریط در مناسبات اجتماعی، به هم ریختگی اوضاع فرهنگی و عدم الگوسازی مناسب برای جوانان در کنار عوارض طبیعی دوران نوجوانی، شرایط را برای ایجاد ناهنجاری های اجتماعی مهیا کرده و موجب ایجاد مشکلات عاطفی و روانی برای نوجوانان شده است.
برخی مطبوعات با بزرگ نمایی حوادث و ناهنجاری های اجتماعی، باعث نگرانی خانواده ها می شوند و فضایی نامناسب و آلوده را در ذهن والدین شکل می دهند. در این صورت والدین برای جلوگیری از انحراف فرزندان، اقدام به محدود سازی آنها کرده و به طور افراطی آنها را از جامعه جدا می کنند.
همیشه این احتمال وجود دارد که نوجوانان عاشق شوند؛ اما صرف "دل ستانی" مشکل این پدیده نیست بلکه مشکل اصلی از ناآگاهی والدین و فرزندان از چگونگی ایجاد این روابط و حد آن ناشی می شود.
در جامعه پیچیده امروز، نمی توان تنها به طور سنتی جوانان را با هم آشنا کرد و باید به نقش اجتماع در این زمینه توجه شود. دانشگاه، محیط کار، مناسبات اجتماعی و رفت و آمدهای خانوادگی، بسترهای ایجاد ارتباط بین دو جنس مخالف را ایجاد می کند.
با توجه به اینکه نوجوانان در این سنین، نیاز به جلب محبت و ابراز وجود دارند، با خلاقیت یابی و هدایت نوجوانان به مسیر مناسب، می توان زمینه شکوفایی استعدادها و ارضای نیازهای روانی آنها را ایجاد کرد.انگیزه سازی، ایجاد خلاقیت و الگوسازی مناسب، نقش مهمی در سرگرم سازی نوجوانان و کاهش میزان دوستی های افراطی در بین آنها دارد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 23-05-1394, 18:37 بازدیدها : 1340
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .