ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » در گیر و دار روزهای بلوغ

در گیر و دار روزهای بلوغ

اگر فرزند شما بزرگ شده و روزهای کودکی را پشت سر گذاشته است، باید حواس تان باشد تا برای ارتباط با او یک نقشه‌ی درست و حسابی داشته باشید.

برای ارتباط با فرزنتان در روزهای نوجوانی دیگر مثل روزهای قبل نمی توانید با او رفتار کنید.او روزها ی بلوغ را می گذراند و اماده می شود تا وارد دنیای بزرگسالی شود .
**  یکی از مهم ترین وظایف والدین، کمک کردن به فرزندان و حامی آنان بودن است. گاهی اوقات نیازهای نوجوانان ما بسیار روشن است و برقراری ارتباط میان والدین و فرزندان امری ساده.
** والدین باید همواره آگاه باشند در مواقع ضروری به فرزندان خود یاری رسانند، ولی نکته مهم اینجاست که چطور به فرزندان کمک کنند مشکلات را از سر راه بردارند بدون آن که مداخله ای صورت گیرد.
** بلندگوی دستی نباشید (همچون بلندگوی دستی عمل نکنید) و خواستار القای نظرات و نگرش های خود به نوجوانتان نباشید. پند و موعظه در مواقعی که فرزندان در کارهایشان به والدین رجوع می کنند، هرگز کارساز نیست.
** هر آنچه دارید در طبق اخلاص بگذارید. والدین باید هرچه تجربه کرده اند یا نسبت به آن آگاهی دارند، در اختیار نوجوانشان قرار دهند. یکی از بهترین روش ها برای آموزش فرزندان این است که درباره درس هایی که از زندگی گرفته ایم با آنان صحبت کنیم.
** تفاوت ها را بپذیرید و برای آنها ارزش قائل شوید. فرزندان از لحاظ خونی و ژنتیکی با ما یکی هستند و از آموزش های ما بهره می گیرند، ولی باید به خاطر داشت خود ما نیستند و تفاوت های محسوسی با والدین خود دارند. پس والدین باید پذیرای تفاوت های رفتاری و ارزشی خود با نوجوانشان باشند؛ زیرا اگر این موضوع را قبول نداشته باشند، فقط سبب ایجاد فاصله بین خود و فرزندشان شده اند.
** اجازه ندهید فرزندان در زندگی شما مداخله بیجا کنند. اگرچه همیشه والدین به عنوان افرادی مداخله گر در زندگی فرزندان شهرت پیدا کرده اند، اما باید به خاطر داشت گاهی مشاهده می شود فرزندان دخالت های نابجایی در امور والدین انجام می دهند. در هر صورت پدران و مادران باید حقوق واقعی خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
** در موقعیت هایی که زندگی فرزندتان دچار خطر و تهدید می شود، مداخله کنید. موقعیت هایی وجود دارد که والدین یا هر یک از اعضای خانواده باید تصمیم گیری جدی و عاقلانه ای را در مورد زندگی نوجوانشان اتخاذ کنند. این شرایط خطرناک زمانی است که زندگی یا امنیت نوجوان در معرض نابودی قرار دارد.
** مسئولیت ها را در زندگی بین خود و نوجوانتان تقسیم کنید تا ارتباطات شما سازنده تر شود. داشتن حقوق، موقعیت و آزادی های برابر در زندگی فرزندان و والدین مسئولیت های یکسانی را نیز طلب می کند. به آن معنا که با برابری حقوق تمام اعضای خانواده مسئولیت های آنان نیز باید با یکدیگر همخوانی داشته باشد.
تحقیر یک نوجوان باعث می شود او هرگز به سوی والدین نیاید و به حرف آنان نیز گوش ندهد و آنان را وامی دارد تا از ترس آسیب دیدن در یک حالت دفاعی شدید به سر برد و از گوش دادن به حرف ما نیز بپرهیزند
ارتباط کلامی موثر با نوجوان،چگونه؟
به پرسش‌های نوجوانتان پاسخ دهید. یکی از بهترین شیوه‌ها گسترش هر چه بیشتر ارتباط و تبادل نظر در خانه و مدرسه، پاسخ دادن صریح و روشن به پرسش‌های نوجوانان است. با پاسخ صریح، نوجوان احساس می‌کند در نظر ما فردی مهم و دارای ارزش است و مسائلی را که به نظرش می‌رسد می‌تواند براحتی به ما بگوید، در میان می‌گذارد.
حرف درست را دقیقا در زمان مناسب آن بگویید. والدین باید یاد بگیرند حرف درست را دقیقا در زمان مناسب آن بگویند و مطلب نادرست را در لحظات نامناسب ناگفته بگذارند. مثلا اگر مسائل شخصی و عاطفی و مسائل انضباطی را در شرایط نامناسب روانی که نوجوان پذیرای آن نیست مطرح کنیم، نمی توانیم انتظار و توقع بهبود محسوسی را در رفتار وی داشته باشیم.
به نوجوانمان فرصت مخالفت را بدهیم. گاهی والدین از این که به نوجوانشان اجازه دهند با آنان مخالفت کند، احساس نگرانی می کنند، زیرا می ترسند از احترامشان کاسته شود. غافل از این که زمانی که بزرگسالی به نوجوان خود اجازه مخالفت را می دهد، در حقیقت مفاهیم و معانی مختلفی را به طور ضمنی به او تفهیم می کند. از جمله «تو نیز حق داری نظرات خود را بیان کنی» یا «من به نظر تو احترام می گذارم» و ...
از تمسخر و استهزای نوجوانتان دوری کنید. تمسخر پدر و مادر یا مربیان مانع بسیار جدی در ایجاد ارتباط و تبادل نظر مطلوب محسوب می شود. تحقیر یک نوجوان باعث می شود او هرگز به سوی والدین نیاید و به حرف آنان نیز گوش ندهد و آنان را وامی دارد تا از ترس آسیب دیدن در یک حالت دفاعی شدید به سر برد و از گوش دادن به حرف ما نیز بپرهیزند.

به نوجوانتان اجازه ابراز احساسات بدهید. متاسفانه بزرگسالان همیشه احساسات نوجوانان را تشخیص نمی دهند. هر گاه احساس کنیم به احساساتمان بی توجهی شده، طبیعتا ناراحت و مایوس می شویم. نوجوانان نیز به همین طریق واکنش نشان می دهند. زمانی که ما احساسات نوجوانمان را به حساب نیاوریم و از کنار آن بی اعتنا بگذریم او نیز چنین نتیجه گیری می کند که پس گوش دادن به والدین نیز بی فایده است؛ چرا که آنان هرگز مرا درک نمی کند و به حرف من گوش نمی دهند.
 
از به کار بردن لقب و برچسب هایی که بار منفی دارد درحد امکان خودداری کنید. نامگذاری و برچسب زدن هرگز موجب ارتباط مطلوب بین والدین و نوجوانان نمی گردد. جز آن که بزرگسال را در نقش یک قاضی نشان می دهد که حکم می کند «من نه تنها می دانم تو چه هستی، بلکه می دانم تو چه باید باشی».
نوجوانتان را آن گونه که هست درک کنید. والدین لازم است بدانند پاره ای از رفتارهای طغیانگرانه نوجوانشان صرفا طغیان علیه والدینشان نیست، بلکه طغیان علیه عشق و علاقه و نیز وابستگی شدید آنان به پدر و مادرشان است. پس والدین باید سعی کنند حتی در چنین شرایطی یار و یاور خوبی برای نوجوانشان باشند و بتوانند آنان را در زمینه های مختلف یاری دهند.
به رفتارهای کلامی و غیرکلامی فرزندمان پاسخ دهیم. به عنوان یک قاعده کلی پاسخ ما به رفتار کلامی یا غیرکلامی نوجوانمان زمانی موثر خواهد بود که به گونه ای به او پاسخ دهیم تا بفهمد ما احساسات او را هر چه باشد درک کرده ایم و می توانیم بپذیریم تا او هم بتواند بامیل و رغبت حالات درونی و احساسات خویش را برای ما به طور کامل بیان کند.
قضاوت نکنید و صبور باشید. اگر قبل از این که به حرف های نوجوانتان گوش بدهید قضاوت کنید یا پند دهید، وی احساس می کند قادر به برقراری ارتباط با شما نیست. پس سعی کنید در ارتباط با فرزندتان صبور باشید و حداقل در پاسخ خود تاخیر بیندازید.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 23-05-1394, 16:02   بازدیدها : 795   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .