ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » مشکلات شخصیتی با طعم بلوغ

مشکلات شخصیتی با طعم بلوغ

وجود مشکلات متعدد خانوادگی و اجتماعی از یکسو و فشارهای روانی دوران بلوغ، در نوجوان نوعی اضطراب و نگرانی و بی ثباتی روحی ایجاد می کند و موجب بروز اختلالات شخصیتی می شود. اختلالاتی که  می نتواند با مناسب بودن شرایط عمیق و جدی شده و ماهیت وجودی نوجوان را تهدید کند.
برخی از این اختلالات سطحی و گذرا بوده و برخی دیگر نیز عیق و جدی است.با این مقدمه کتاه در این قسمت به عمده ترین مشکلات شخصیتی دوران نوجوانی می پردازیم.
عصیان و سرکشی: تضادهای درونی و عدم درک بزرگسالان موجب بروز عصیان و سرکشی نوجوان می شود. کشمکش ها داخلی متعددی که اغلب برای نوجوان تازگی دارد و درک آن برای نوجوان دشوار است، سبب می شود که حالت های عصیانی در او بروز کند.
تحقیقات متعدد در مورد نوجوانی نشان دهنده این موضوع است که نوجوان همواره سعی دارد محیط را باخود سازگار کند و این موجب بروز اختلاف بین او و بزرگسالان شده و زمینه را برای کشمکش و سرکشی نوجوان فراهم می آورد. سرکشی نوجوان ابتدا به صورت مخالفت شروع می شود و سپس به سرکشی می انجامد. عصیان نوجوان قبل از هر چیز بر علیه خانواده است و این عصیان به صورت سرپیچی از والدین، بی تفاوتی نسبت به وظایف محوله، نحوه ارتباط والدین با او و ... آشکار می شود.
اضطراب: حالت عاطفی که در ان عامل مبهمی از ترس وجود دارد. علت اضطراب در بیشتر مواقع نامشخص است. بطور کلی اضطراب از عوامل اجتماعی و درونی فرد سرچشمه می گیرد. اضطراب از کارآیی  توانایی نوجوان می کاهد و او را در فشار، تنیدگی و تعارض قرار می دهد.
اضطراب در موارد افراطی ممکن است چند ساعت یا چند روز طول بکشد. نوجوان در این حالت در یک وحشت شدیدی بسر می برد. فرد مضطرب معمولا علائمی از قبیل : نداشتن آرامش ، حرکات اضافی، تپش قلب شدید، سرگیجه، بی خوابی، رنگ پریدگی،افزایش دمای بدن، لرزش دست و بدن و ... از خود بروز می دهد.
ناکامی: حالت برانگیختگی عاطفی که نومیدی و خشم در آن حضور داشته باشد، ناکامی نامیده می شود. چنانکه پاره ای از عوامل اجتماعی یا درونی فرد او را از رسیدن به هدفش دور کند، ناکامی در او بروز می کند. بیشتر واکنش های فرد نسبت به ناکامی پرخاشگرانه است، و غالبا با خشم، ترس، احساس گناه و خصومت همراه است.
ترس: بسیاری از ترس های ما از دوران کودکی سرچشمه می گیرند. رابطه ای بین ترس نوجوان و سن او وجود دارد. هرچه بر سن نوجوان افزوده می شود، ترس او کمتر شده و شکل آن تغییر می یابد. ترس نوجوان در اخر دوران نوجوانی بیشترف ماهیتی اجتماعی پیدا می کند که از طریق تجارب دوستان و همسالان و همین طور تجربه شخصی اوست.
ترس نوجوان به علت گسترده شدن تماس ها و روابط اجتماعی و بالا رفتن اگاهی او نسبت به عوامل ترس زا در سال های آخر دوران نوجوانی کم شده و یا به شکل های دیگری رنگ می بازد. این دوران ترس او  بیشتر بر سر مسائلی چون بی کفایتی، بی استعدادی و تخیل او دور می زند.
افرادی که از موقعیت های عاطفی ترس آور می گریزند، سالها ترس در آنها باقی می ماند، زیرا به تعویق انداختن، ترس را از بین نمی برد. مواجه شدن با محرک های ترس آور به اجبار نیز نمی تواند ترس را از بین ببرد. آشنایی با موقعیت های ترس آور و درک واقعی محرک ترس آور می تواند در کاهش ترس سودمند و موثر باشد.
آشفتگی های خانوادگی، مراقبت های افراطی، اغلب سبب بروز ضعف در تصمیم گیری و نشان دادن رفتارهای وسواسی در نوجوانان می شود. افکار بی محتوا، مرتبا فکر نوجوان را مشغول کرده و او را به سوی اعمالی می کشاند که همراه با اضطراب و تکرار است
در دوران نوجوانی ترس می تواند به صورت های مختلفی چون دروغگویی، بزرگ نمایی، دزدی، جلب توجه و خودنمایی و... جلوه کند. واین گونه رفتارها پوششی برای پنهان کردن ترس است.
وسواس:  آشفتگی های خانوادگی، مراقبت های افراطی، اغلب سبب بروز ضعف در تصمیم گیری و نشان دادن رفتارهای وسواسی در نوجوانان می شود. افکار بی محتوا، مرتبا فکر نوجوان را مشغول کرده و او را به سوی اعمالی می کشاند که همراه با اضطراب و تکرار است.
در رفتار نوجوان وسواسی، نظم افراطی و باریک بینی خاصی وجود دارد که تمامی فعالیت های او را فلج کرده و کارآیی او را کاهش می دهد. اغلب جوانان وسواسی، با نظم و ترتیب هستند و دائما عواطف و احساسات خود را کنترل می کنند. این کنترل شدید از ارتباط سالم آنها با دیگران جلوگیری می کند.
والدین سخت گیر، خرافی، بی تحمل، غیردموکراتیک و... موجب به وجود آمدن وسواس در فرزند خود می شوند.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 23-05-1394, 20:22   بازدیدها : 938   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .