من چی میگم تو چی میگی!امروزه حتی شما هم از تغییرات سریع دوروبرتان شگفتزده میشوید. هر وقت میخواهید برای فرزندتان از گذشتهها و تجربیاتتان حرف بزنید با قیافه كسالتبار و خمیازههای پیدرپی او روبهرو میشوید. حتی با شنیدن جملههایی مثل «این روزها همه چیز تغییر كرده» یا «این حرفها دیگر به درد زندگی امروز نمیخورند» نگرانیتان افزایش مییابد.
احساس میكرد پسرش دیگر همان پسر چند سال قبل نیست. درست است كه حسابی قد كشیده بود و صدایش همان صدای بچگانه كه او را بابایی صدا میزد، نبود. اما داستان به همین جا ختم نمیشد. این روزها هر وقت در مورد درس و دوستان و ساعتهای رفت و آمد پسرش میپرسید او حسابی از جواب دادن طفره میرفت. دلش میخواست به پسرش بگوید كه مدل موها و لباسهایش را دوست ندارد، اما هر بار كه این موضوع را مطرح میكرد كارشان به بحث و جدل میكشید. در نهایت هم پسرش در حالی كه در منزل را محكم به هم میكوبید از خانه خارج میشد. توی ذهنش مدام برای این رفتارهای پسرش دلیل تراشی میكرد، اما همین كه یاد دوران نوجوانی خودش میافتاد به این نتیجه میرسید كه احتمالا در تربیت پسرش مرتكب اشتباهی شده است... .
شاید شما هم با فرزند نوجوانتان دچار چنین مشكلاتی شدهاید و بین خودتان و او فاصلههای عمیقی”‹ احساس میكنید، اما نگران نباشید. اغلب خانوادههایی كه نوجوانی را در كنار خود دارند با این مشكلات دست و پنجه نرم میكنند. تمام این مسائل از آنجا شروع میشود كه آنها متعلق به نسل جدید هستند و شما هنوز در گذشتههایتان به دنبال كلیدی برای حل مشكلات نوجوانتان میگردید. برای حل این چالشها و نگرانیها كافی است با ویژگیهای خاص این دوران و روش صحیح روبهرو شدن با آنها آشنا شوید.
وقتی تفاوتها مشكلساز میشود
شاید گذشتههایتان را به یاد میآورید. همان زمانی كه شبها پای قصههای پدربزرگ و مادربزرگ مینشستید و حرفها و نصیحتهایشان را با تمام وجود گوش میكردید. آن روزها حواستان را جمع تجربههایشان میكردید تا وقتی كه بزرگ شدید آنها را به كار ببندید. برای كسب و كارتان هم نگرانی نداشتید. میدانستید همین كه بزرگتر شدید باید یكراست پیش پدرتان بروید و به او كمك كنید.
اما امروزه حتی شما هم از تغییرات سریع دوروبرتان شگفتزده میشوید. هر وقت میخواهید برای فرزندتان از گذشتهها و تجربیاتتان حرف بزنید با قیافه كسالتبار و خمیازههای پیدرپی او روبهرو میشوید. حتی با شنیدن جملههایی مثل «این روزها همه چیز تغییر كرده» یا «این حرفها دیگر به درد زندگی امروز نمیخورند» نگرانیتان افزایش مییابد.
به علت پیشرفتهای پیدرپی در عرصههای مختلف زندگی بویژه اقتصاد و ارتباطات، خانوادهها دچار نوعی فقدان در درك دنیای فرزندانشان شدهاند. در گذشته فاصله بین نسلها نزدیك به 20 سال تخمینزده میشد. به همین دلیل هم بود كه اغلب والدین و فرزندان در یك نسل قرار میگرفتند و درك متقابل بین آنها وجود داشت، اما امروزه این فاصله به علت روند سریع پیشرفتها افزایش پیدا كرده است. آنها میبینند كه وسایل ارتباطی نظیر تلویزیون و بویژه اینترنت جای جمعهای خانوادگی و در كنار هم بودن را برای فرزندانشان گرفته است.متأسفانه به دلیل همان نگاه سنتی و این تفكر كه دیگر از آنها گذشته است، والدین احساس میكنند نمیتوانند وارد دنیای جدید فرزندانشان شوند و دقیقا از همین زمان است كه مشكلات ارتباطی بین آنها تشدید میشود.
آنها هنجارشكن نیستند
واقعیت این است كه دراین میان فرزندان شرایط نگرانكنندهتری دارند. آنها از یك سو پدر و مادر و سبك زندگی قدیمیشان را میبینند و از طرف دیگر خود را در برابر این تغییرات تنها و بدون پشتیبان حس میكنند. این مشكل زمانی قوت میگیرد كه بزرگترها آنها را هنجارشكن یا بیقیدوبند خطاب میكنند. اشتباه نكنید. شما با گفتن این جملات به فرزندتان راه را برای برقراری یك ارتباط كلامی مؤثر با او مسدود میكنید.
یكی از مهمترین عواملی كه ارتباط بین شما و نوجوانتان را دچار مشكل میكند، شرایط متفاوت در فرآیند اجتماعی شدن است. به طور كلی عواملی نظیر رسانهها، آموزشهای مدارس و گروه دوستان روی آموزههای اجتماعی تأثیرگذار است
بنابراین اگر آموزشهای خارج از خانواده با آموزشهای درون خانواده در تضاد باشد، ارزشها و هنجارهای متفاوتی را در فرد نهادینه میكند. به این ترتیب فرزندتان به طور طبیعی قادر نیست انتظارات شما را برآورده كند.
شما باید تلاش كنید بدون تعصب و جهتگیریهای منفی با فرزندتان وارد گفتوگو شوید و عقایدتان را با نظرات او هماهنگ كنید. هر چقدر بتوانید بر سر موارد اختلاف بیشتر به توافق برسید رابطه سالمتری خواهید داشت.
هنگام صحبت با نوجوانان همیشه باید صبور باشید، روند گفتوگو را با شیوههای منطقی جلو ببرید، افراط و تفریط را كنار بگذارید. درست است كه با تأیید صحبتها و نظرات فرزندتان رابطه صمیمانهای را ایجاد میكنید، اما اگر بخواهید همیشه این روند را پیش بگیرید كمكم توانایی پذیرش عقاید مخالف را از او خواهید گرفت.
علاوه بر این اگرچه امكان قضاوت، اظهارنظر و بیان احساسات مختلف به نوجوانان اعتماد به نفس میبخشد، اما در عین حال شما باید چگونگی اظهارنظر و بیان مناسب را در حضور بزرگترها به آنها آموزش دهید. بنابراین سعی كنید همه چیز را به اندازه رعایت كنید.
مرز كشیدن به دور نوجوانان
نوجوانان در این سنین زود از كوره در میروند و در مواجه شدن با اتفاقات مختلف بسرعت برافروخته و عصبانی میشوند، یكباره واكنشهای هیجانی شدیدی از خود بروز میدهند یا آرزوها و تخیلات دور و درازی را در ذهنشان میپرورانند. همه اینها از غلبه احساسات و عواطف نوجوانان بر روی تصمیماتشان خبر میدهند. به همین دلیل لازم است شما تا حدی روی تصمیمات و رفتارهای فرزندتان نظارت داشته باشید.
در نخستین مرحله باید حد و حدود آزادیهای نوجوانتان و انتظاراتی كه از او دارید را با زبان ساده برایش بیان كنید. گاهی نوجوانان در مورد آزادیهایشان و نظرات والدینشان در این مورد دچار اشتباه هستند و متأسفانه زمانی از این موضوع آگاه میشوند كه كار از كار گذشته باشد. برای این منظور ابتدا باید خواستههایتان را برای خودتان روشن كنید. سپس آنها را در فضایی آرام برای فرزندتان توضیح دهید. فراموش نكنید كه لحن شما نباید حالت تهدیدآمیز داشته باشد. در نهایت نیز عواقب رعایتنكردن موازینی كه برایشان تعیینكردهاید با زبانی نرم توضیح دهید. برای جلوگیری از وقوع اشتباهات احتمالی كه جزء لاجرم دوران نوجوانی است، روی بخشهای مختلف زندگی فرزندتان نظارت داشته باشید، اما این نظارت باید كاملا از دور و غیرمستقیم باشد. اگر فرزندتان احساس كند همیشه زیر ذرهبین شما قرار دارد، فكر میكند شما به او اعتماد ندارید و این تفكر میتواند تأثیرات منفی روی آینده او داشته باشد. ضمن اینكه نوجوانان در این سنین همیشه میتوانند راهی برای پنهانكاری پیدا كنند. برقراری یك رابطه دوستانه به طوری كه نوجوانتان خودش شما را در جریان كارهایش قرار دهد، كلید مشكل شما خواهد بود.
هماهنگی را فراموش نكنید
اگر در میدانهای مختلف زندگی با همسرتان اختلاف نظر دارید یا حتی گاهی كارتان به رقابت كشیده میشود این روند را در مورد برنامههای تربیتی نوجوانتان كنار بگذارید.
سیدهادی شجاعی، روانشناس خانواده متفاوت بودن شیوههای تربیتی را از مهمترین آفتهای رابطه با نوجوانان میداند و در این باره میگوید: «فرزندان نباید احساس كنند یكی از والدین به آنها مزایایی میدهد كه دیگری با آن موافق نیست، چراكه در این حالت نوجوان در عین حال كه نسبت به یكی از والدین گرایش مییابد، از دیگری دور میشود.»
او در حالی كه به پدرها و مادرها توصیه میكند كه تا حد ممكن رفتارهایشان را با هم هماهنگ كنند، میگوید: «نوجوانان در این سنین به طور طبیعی با دشواریها و سردرگمیهای زیادی روبهرو هستند و والدین نباید با رفتارهای ضد و نقیض به این مشكلات دامن بزنند.»
بنابراین سعی كنید قبل از اینكه بین شما و فرزندان فاصلههای عمیقی ایجاد شود در این باره با همسرتان بهتوافق برسید.
او دیگر بزرگ شده است.
سالهای نوجوانی دوران انتقال از كودكی به بزرگسالی نامیده میشود. نوجوانان در این سنین برای آیندهشان تجربههای زیادی كسب میكنند و حتی تصمیمات بلندمدت زیادی میگیرند، اما تمام این تواناییها زمانی به نوجوانتان منتقل میشود كه شما به او اجازه داده باشید، دستكم در مسائلی كه خودش به طور مستقیم با آنها درگیر است، بهتنهایی تصمیمگیری كرده باشد.
درست است كه والدین همیشه احساس میكنند فرزندانشان همان كودكان ناتوانی هستند كه برای جزئیترین كارهایشان نیاز به كمك دارند، اما اگر بخواهید این رویه را در دوران نوجوانی هم به كار ببندید، روزبهروز از فرزندان خود دورتر خواهید شد. چهبسا نوجوانان برای اثبات تواناییهایشان دست به كارهای خطرناكی بزنند كه براحتی قابل جبران نیست
نوجوانان در این سنین خود را برای هر كاری توانا می ببینند. این مساله زمانی مشكلساز میشود كه شما گاهی از فرزندتان توقع دارید مانند یك بزرگسال عاقلانه و منطقی رفتار كند و در عین حال گاهی به او گوشزد میكنید هنوز بچه است و توانایی انجام برخی كارها را ندارد. این برخورد والدین باعث سردرگمی نوجوانان خواهد شد و در نهایت آنها در موقعیتهای مختلف، تكلیفشان را نمیدانند و مدام احساس میكنند دارند راه را اشتباه میروند.
اگر قصد دارید در این خصوص رفتارتان را اصلاح كنید، یكی از راههای پیش رو دادن مسوولیت به فرزندان است. البته اگر آنها عادت به قبول مسوولیت نداشته باشند، ابتدا ممكن است حاضر به پذیرش آن نباشند و از خود مقاومت نشان دهند.
الگوی خوبی باشید
اگرچه دوستان در سنین نوجوانی از تأثیرگذارترین گروهها روی نوجوانان هستند، اما این اصلا بهمعنای كمشدن نقش والدین در شكلگیری رفتارها نیست. برای مثال اگر خودتان به رعایت قوانین و انضباط عادت ندارید هرگز نمیتوانید این خصلتها را در فرزندتان نهادینه كنید.
از جمله مشكلاتی كه موجب ایجاد بحث و جدل در خانوادهها میشوند مساله نظم و ترتیب است. نوجوانان در این سنین چندان به مرتب بودن اتاقشان توجهی ندارند، اما شما میتوانید در بهبود این وضعیت به آنها كمك كنید. برای مثال به جای تحقیر آنها و تكرار جملاتی كه نامرتب بودن وسایلشان را به آنها یادآوری میكند، گاهی به آنها در جمع كردن اتاقشان بخصوص در زمان امتحانات كمك كنید. از فرزندانتان توقعاتی نداشته باشید كه خودتان هم آنها را رعایت نمیكنید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 24-05-1394, 00:12 بازدیدها : 646
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .