یک دلواپسی شیریناتفاقی که برای همه پدر ها و مادرها می افتد این است که روزی چشم باز می کنند و می بینند کودکشان دیگر کودک نیست. لحظه غربیبی است، هم غرور آفرین و هم آغاز دلواپسی.
دوران بلوغ یکی از مهم ترین دوران های زندگی است. بلوغ یکی از باشکوه ترین و در عین حال پیچیده ترین و مسئله سازترین مراحل تکاملی و زندگی انسان است. مرحله ای که در آن فرد از دنیای کودکی خارج و به دنیای واقعیت ها پا می گذارد و احساس های جدیدی را تجربه می کند. نیرو و توان مندی های این دوران بیش از هر دوران دیگری است. هم می تواند شخص را به اوج ترقی و کمال برساند و هم آنها را به قعر ذلت بیافکند. انسان در این دوره در یک برزخ قرار دارد. در این دوره فرد نه کودک است و نه هنوز به درستی بالغ شده است. نوجوان در مرز بین دو مرحله کودکی و بزرگسالی قرار گرفته. با فشار ها و انتظارات خاص هر دو دوره روبروست. نوجوان در یک حالت روحی مبهمی به سر می برد و هنوز نمی داند چه باید بکند. گاهی برخورد اطرافیان نیز به این سردرگمی دامن می زند. اگر کار بزرگسال را انجام دهد، می گویند تو کودکی و اگر کار کودکانه انجام دهد می گویند تو بزرگ شده ای!!
در این دوره بزرگ ترین تغییرات فیزیولوژی و روانی در فرد ایجاد می شود و شناخت این تحولات و تغییرات در رفتار و کردار نوجوانان بسیار ارزشمند است. بنابراین شناخت صحیح و کامل این مجموعه تغییرات توسط خود نوجوانان- والدین و اولیای امور مملکتی لازم و ضروری است. در این مرحله از زندگی والدین وظیفه ی سنگینی بر عهده دارند. دیدن این که کشته ما به نهال مبدل شده است البته لذت بخش و غرور آفرین است. اما سوای لذت و غرور نگرانی هم در کار است. آنچه حایز اهمیت است این است که اگر به نوجوان رشد دهیم و بتوانیم نوجوانی را از بلاتکلیفی در آوریم که به خودشناسی برسد کار بسیار ارزنده و موفقی انجام شده است.
بلوغ به معنای رسیدن به مرحله ای از رشد است که با تغییرات و دگرگونی در خصوصیات جسمی- اجتماعی- رفتاری- جنسی و هیجانی در نوجوان ظاهر می شود. بنابراین بلوغ تنها رشد جسمی و ظهور علایم جسمی نیست بلکه از لحاظ عاطفی- ذهنی- اجتماعی نیز نوجوان باید بالغ شود تا بتواند شخصیت خود را کامل کند.نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است که تقریباً از 11 سالگی آغاز می شود و تا 18 سالگی ادامه می یابد.
نوجوان وابستگی را دوست ندارد. او می خواهد از قید و بندهای خانوادگی خلاص شود. ضمن اینکه به شدت به خانواده خود وابسته است و این تعارض و نوسان بین استقلال و وابستگی مشکل آفرین خواهد بود
چرا بلوغ اتفاق می افتد؟
تقریباً تمامی اعمال و فعالیت های بدن تحت کنترل و تنظیم اجزا یا بافت های خاصی موسوم به غده های درون ریز هستند. که اصلی ترین آنها عبارتند از غده هیپوفیز، غده پانکراس، غده تیرویید، غدد فوق کلیوی و غدد جنسی. غده های درون ریز بدن وقتی به رشد می رسند و تغیراتی در آنها ایجاد می شود فرد به بلوغ می رسد. به طور کلی علت بلوغ تغییر در فعالیت اکثر این غدد است.
آنچه باید در خصوص دوران بلوغ بدانیم
** مرحله بلوغ هرگز غیر طبیعی و خطرناک نیست. بلکه دوره ای از رشد است که کاملاً طبیعی است. والدین بایستی آگاهی لازم را در مورد تغییرلات جسمی و روحی دوران بلوغ داشته باشند و قبل از بلوغ، تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ را به او آموزش دهند که آماده باشد برای تغییراتی که در جسم و روان خود احساس خواهد کرد و او باید بداند که این روند کاملاً طبیعی است. فقط یادتان باشد در خصوص این مسایل هرگز حساسیت به خرج ندهید. تلاش کنید هم شما طبیعی برخورد کنید و هم این مسایل طبیعی باید به وجود بیاید.
** استقلال طلبی از خصوصیات بارز این دوره است. نوجوانی دوره ای است آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال. نوجوان وابستگی را دوست ندارد. او می خواهد از قید و بندهای خانوادگی خلاص شود. ضمن اینکه به شدت به خانواده خود وابسته است و این تعارض و نوسان بین استقلال و وابستگی مشکل آفرین خواهد بود. از طرفی والدین نگران هستند که نکند نوجوان مشغول کاری شود که عاقبت خوبی ندارد پس فشار را روی فرزند خود بیشتر می کند، و نوجوان که خواستار استقلال بیشتری است واکنش نشان می دهد و دعوا و مشاجره ایجاد می شود. نوجوان دوست دارد همانند بزرگسالان با آنها رفتار شود( هرچند که ممکن است رفتار بچه گانه داشته باشند) بنابراین پدر و مادری که وابستگی فرزندان نوجوان خود را می خواهند خواسته و نا خواسته اسباب رنجش آنها را فراهم می کنند. بنابراین باید هر نوع آزادی که متناسب سن آنها و با نظارت والدین باشد، به آنها داده شود. و در صورت سوء استفاده ضمن تذکر، دامنه ی این آزادی را محدود کرد. والدین با واگذاری مسئولیت و تصمیم گیری به نوجوان در امور خصوصی و شخصی خود اجازه می دهند که حس استقلال طلبی نوجوان ارضا شود. هر چه احساس خودکفایی او را بیشتر تقویت کنیم از ضدیت او با خود می کاهیم. سعی کنید از امرو نهی کردن و توجه کودکانه به نوجوان پرهیز کنید. او دیگر بچه نیست و می خواهد با او به احترام برخورد شود.
** یکی دیگر ازویژگی های دوران بلوغ اضطراب است. دوران بلوغ با اضطراب روانی- اجتماعی- جسمی همراه است. در این دوره اضطرابها، دلهره ها، کابوس ها، ترس ها، در هم شکستن ارزش ها و در هم آمیختن تفکرات یا خیال پردازی ها امری عادی تلقی می شود. در این میان کمک اطرافیان و اینکه حالن نوجوان درک شود مهم است. اگر فرزدتان را مضطرب دیدید حداقل کاری که می توانید بکنید این است که شنونده خوبی برای او باشیم. حتی اگر با عقاید بچه ها کاملاً مخالف باشیم باید با خوب گوش کردن به صحبت هایشان احترامی را که برای آنها قایلیم در عمل نشان دهیم.
با صحبت کردن و همدلی با فرزندمان می توانیم در جهت کاهش این گونه اضطراب ها قدم برداریم. با نوجوانمان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که گوش کردن به حرف های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست
** از ورزش کردن غافل نشویم. یکی از عوامل موثر در ترشح بسیاری از هورمون ها فعالیت فیزیکی است. در سنین نوجوانی ، انجام یک فعالیت ورزشی مناسب و مورد علاقه(نظیر بسکتبال، والیبال و..) حداقل 3 بار در هفته هر بار نیم تا یک ساعت بسیار مطلوب است. اینکه بعضی ها می گویند ورزش ممکن است باعث تاخیر در رشد و یا قد و وزن باشد هرگزصحیح نیست و به اثبات نرسیده است. باید سعی کرد با تشویق نوجوانان به انجام ورزش های مختلف، شرکت در فعالیت های اجتماعی و الگوسازی برای آنها کاری کرد که آنها انرژی فراوان خود را تخلیه کنند. مهم ترین بخش این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که اگر هدایت نشود به صورت استمناء( خودارضایی) تخلیه می شود. ترغیب و جهت دادن او به فعالیت های بدنی و ورزشی باعث می شود، انرژی و توانمندی او را در جهت مثبت و مفید مصرف شود.سعی کنید از ورزش هایی که فشار زیادی به بدن وارد می کنند(نظیر وزنه برداری و ورزش های استقامتی) تا زمان بلوغ خودداری کنید.
** تغذیه در دوران بلوغ را جدی بگیرید. این که می گویند نوجوانی سن حساسی است. فقط به حساست های روحی و روانی اشاره نمی کنند. برای اینکه نوجوانتان این دوره را به خوبی طی کند علاوه بر روح و روان به تغذیه او نیز توجه ویژه کنید.
تغذیه در دوران نوجوانی و بلوغ از اهمیت برخوردار است زیرا نوجوان و جوانان به دلیل سوخت و ساز بالای بدن و فعالیت زیاد به انرژی بیشتری نیاز دارد. بنابراین در صورتی که تغذیه مناسب باشد و تمام مواد لازم به بدن برسد هم انرژی مورد نیاز نوجوان به حد کافی فراهم خواهد شد و هم نیاز به رژیم غذایی وجود نخواهد داشت. توصیه می شود که در برنامه غذایی نوجوان سه گروه اصلی مواد غذایی شامل چربی ها- مواد قندی و نشاسته ای و پروتیین حتماً وجود داشته باشد. بنابر اعلام انستیتو تحقیقات تغذیه ای و منابع غذایی کشور مصرف گروه گوشت، مغز ها و حبوبات در دوران نوجوانی بسیار اهمیت دارد. به طور مثال ویتامین آ که این ویتامین در جگر، قلوه، تخم مرغ، شیر و انواع سبزی های داری برگ سبز مثل اسفناج- هویج و .. یافت می شود برای رشد و نمو بدن، سلامت پوست و حفظ قدرت بینایی ضروری است. گروه شیر و فرآورده های آن نیز دارای مقدار زیادی پروتیین، کلسیم، فسفر و ویتامین ب 2 هستند. روزانه 3 واحد یا بیشتر از گروه شیر و فراورده های آن برای نوجوانان ضروری است. میوه ها و سبزی ها نیز حاوی انواع ویتامین ها، مواد معدنی و فیبر هستند که روزانه 3 تا 5 واحد از این گروه در دوران نوجوانی توصیه می شود.
** از دیگر مشکلاتی که نوجوان با آن روبروست مسئله تشکیل هویت فردی است. بدان معنی که سوالات متعددی درباره مفهوم زندگی ، نقش او در ایبن زندگی،،مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و به طر کلی سوال هایی نظیر من کیستم؟ و به کجا می روم ذهن او را به خود مشغول می نماید که باید به آنها پاسخ دهد. این مرحله دوران بلاتکلیفی بین کودکی و بزرگسالی است و فرد باید خود را بازشناسی کند. اگر در این کار موفق شود احساس هویت لازم را پیدا خواهد کرد که این مساله نشانه رشد شخصیت اوست و اگر در این مساله ناموفق بماند دچار آشفتگی و بحران نقش خواهد شد.
** نیاز به تکریم و محبت. نوجوانان بیش از بزرگسالان نیازمند تکریم و محبت از سوی دیگران( به ویژه والدین) می باشند تا همواره روانی شاد و با نشاط داشته باشند.نوجوان اگر احترام ببیند و مورد تکریم واقع شود اعتماد می کندو و نیرو و انرژی هایش را در مسیر سالم و سازنده یی به کار می اندازد.
در نوچوانی یکی از راههای نشان دادن محبت این است که هنگام تصمیم گیری مسئولیت بیشتری به آنها بدهیم. به آنان آزادی عمل بیشتری بدهیم تا بتوانند برای حل مشکلات خود از فرصت های پیش آمده استفده کنند
با نوجوان مشورت کردن، به او مسئولیت دادن و در حضور اعضای خانواده و بستگان و دوستان به شخصیت او احترام گذاشتن برای او اهمیت قایل شدن و آزادی نسبی فراهم نمودن از شیوه های است که نوجوان با کمک آن خود را در جمع دارای پایگاه و موقعیت اجتماعی احساس می کند. نوجوانان را همان طور که نشان می دهند بپذیریم نه آن طور که در رویا و تخیل خود تصور می کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد یاد می گیرد خودش را آن طور که هست بپذیرد.
تقریباً برای همه بچه ها بلوغ یک معنی دارد و آن این است که ما دیگر بچه نیستیم و می خواهند این حرف را امتحان کنند. باید قبول کنیم که این حق طبیعی آنهاست و شرایط مناسب و مساعد را برایشان آماده سازیم.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 24-05-1394, 13:27 بازدیدها : 722
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .