چگونه با یک پسر پر دردسر رفتار کنیم؟مشکلات در تمام دوره های زندگی انسانها وجود دارد، در دوران نوجوانی و جوانی به علت برخی از مسایل مانند بحران هویت و بلوغ، کثرت این مشکلات افزایش یافته و بر اهمیت آن افزوده می شود.
مشکلات دوران نوجوانی از دیدگاههای مختلف دارای تعاریف گوناگون است و با ایجاد هر یک از این مشکلات، امکان به خطر افتادن عملکردهای اجتماعی، زیستی، روانی، شناختی و... در فرد بوجود می آید که توجه متخصصان را به پیشگیری یا درمان آن جلب میکند. مشکلات دوران نوجوانی و جوانی عبارتند از: بحران هویت، بزهکاری، دروغگویی، دزدی، رابطه با جنس مخالف، افسردگی، پرخاشگری و...
همچنین در زمینه مشکلات دوران نوجوانی و جوانی بین دو جنس (دختر و پسر) تفاوتهایی وجود دارد که این تفاوتها گاه به علت شرایط جغرافیایی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و یا عوامل فیزیولوژیک و... است. البته ما در این یادداشت قصد داریم مولفه کلی «مشکلات» را در نوجوانان پسر مورد بررسی قرار دهیم و الا مسائل مربوط به دوران نوجوانی بسیار متنوع بوده و برای پرداختن به همه آنها، به ارائه مقالات دیگری می پردازیم.
واکنش های منفی والدین نسبت به مشکلات نوجوانان، نه تنها باعث اصلاح رفتار یا خلق و خوی نوجوان نمی شود بلکه این احساس را در آنان تثبیت می کند که از طرف اطرافیان به درستی درک نشده و لذا خود را تنهاتر از قبل می یابد
در این یادداشت سعی خواهیم داشت که به والدین پسران دردسرساز توصیه های کلی ارائه دهیم:
«پسران درد سرساز» اصطلاحی است که در مورد نوجوانانی به کار می رود که به سوء مصرف مواد می پردازند، اقدام به فعالیتهای غیرقانونی (تخلفات رانندگی و...) می کنند، اهل دعوا و درگیری هستند، ارتباط با جنس مخالف دارند و به طور کلی رفتارهای بد اجتماعی داشته و در مدرسه ناسازگارانه رفتار می کنند. برخی از پژوهشگران حیطه روان شناسی رشد نوجوانی مانند ریچارد لونر، معتقدند که جامعه و اولیا و مربیان این دسته از نوجوانان، باید برچسب زدن بر این نوجوانان را متوقف کرده و توقعات بیجا از آنها نداشته باشند. منظور از برچسب زدن بر نوجوانان این است که آنها را با کارهای
ناپسندی که انجام میدهند و یا خلق وخوهایی که دارند، به شمار نیاورند مثلاً اصطلاح «همیشه افسرده، پرخاشگر، معتاد و...» را در مورد آنها اطلاق نکنند، چون به کاربردن این نوع اصطلاحات و واژه ها باعث شدت یافتن رفتارهای نامطلوب آنها شده و حتی بر حالات روحی آنان نیز تاثیرات منفی خواهد گذاشت. برای مثال تصور کنید پسری دارید که تا قبل از دوران نوجوانی فردی شاد و سرحال بوده اما بعد از ورود به مرحله بلوغ و ایجاد تغییر و تحولات فیزیولوژیکی، خلق و خو و رفتارش بسیار متحول شده، بصورتی که دیگر در منزل و در مدرسه سرزندگی سابق را نداشته و به انزوا روی آورده است. شاید در نظر شما که والدین چنین فردی هستید دیدن این صحنه ها بسیار ناراحت کننده و عذاب آور باشد و دوست دارید فرزندتان مانند قبل پر انرژی جلوه کند و شاید در این راه تلاشهای بسیاری بکنید. اما مسئله اینجاست که اکثر والدین نحوه یاری رسانی درست را نمی دانند و برای همین بعد از مدتی از این همه تلاش بیهوده برای بهبود حال فرزندشان ناامید شده و دیگر واکنش های دیگری را در پیش می گیرند. مثلاً چون فرزندشان با آنها در تفریحات و مهمانی ها همراه نمی شود، با وی درگیر می شوند و او را مورد شماتت و سرزنش قرار می دهند، گاه به او بی اعتنایی می کنند و یا او را با الفاظی مانند افسرده، بداخلاق، بد عنق و... می خوانند. این نوع واکنشها نه تنها باعث اصلاح رفتار یا خلق و خوی نوجوان نمی شود بلکه این احساس را در آنان تثبیت می کند که از طرف اطرافیان به درستی درک نشده و لذا خود را تنهاتر از قبل می یابد. این اتفاق در مورد بسیاری دیگری از مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان مانند وسواس، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی، بی توجهی به رعایت آداب مذهبی، انواع مشکلات رفتاری و بزهکاری و ... مشاهده می شود. در ادامه روشهایی به شما والدین گرامی پیشنهاد می شود تا از این طریق راحت تر بتوانید با نوجوانان دردسرساز خود رفتار کرده و برخورد ناعادلانه با آنها نداشته باشید:
در برابر رفتارهای نادرست فرزندتان قاطع و محکم بایستید ولی عصبانی نشده و پرخاشگری نکنید.
گام اول
به صحبتهای نوجوان خود گوش دهید و با او صحبت کنید تا از این طریق به علت رفتارها و واکنش های او پی ببرید. در ادامه علایم و نشانه هایی به شما معرفی می شود که اگر آنان را در پسر خود مشاهده کردید، لازم است که در این زمینه به او کمک کنید: فقدان تمرکز، برقراری رابطه و دوستی با جنس مخالف، علایم افسردگی مانند کم حرفی، کم خوابی، پرخوابی، پرخوری، کم خوری و... اضطراب، سیگار کشیدن (و حتی مصرف مواد مخدر)، واکنشهای هیجانی مانند افزایش پرخاشگری و فراری بودن از خانه یا مدرسه.
گام دوم
در هنگام گفتگو با پسرتان، مخالفت خود با رفتارهای نادرست او را عنوان کنید. برای مثال برای آنها عنوان کنید که از مصرف سیگار او (و یا حتی دوستی او با جنس مخالف یا شرکت در مهمانی های نامناسب و...) مطلع بوده و از این رفتار او ناراحت بوده و به شدت مخالفید. در برابر او قاطع و محکم بایستید ولی عصبانی نشده و پرخاشگری نکنید.
گام سوم
دلسوزی، علاقه و محبت تان را به پسرتان نشان داده و نشان دهید که نگران حال او هستید به او عنوان کنید که قصد کمک کردن به وی را داشته و نمی خواهید او را تنبیه یا سرزنش کنید.
گام چهارم
در جستجوی مشورت با یک روان شناس یا روان پزشک باشید و علایم رفتاری فرزندتان را برای وی شرح داده تا راهنمایی های لازم جهت شناخت مشکل فرزندتان و همچنین نحوه واکنش نسبت به او را بیاموزید. به این نکته توجه داشته باشید که تخصص روان پزشکان در تشخیص و تجویز داروهاست در حالیکه تخصص روان شناسان در روان درمانی و رفتار درمانی است.
گام پنجم
در مورد مشکلات پسرتان با والدین دیگری که درگیر این نوع مسائل هستند، صحبت کنید. شاید گفتگو با این دسته از والدین تجاربی را در اختیار شما قرار دهد که خودتان تا به حال اطلاعی از آن کسب نکرده باشید.
گام ششم
با مشاور مدرسه پسرتان صحبت کرده و در مقابل، نظرات مشاور مدرسه را در مورد وی جویا شوید. از مشاور مدرسه بخواهید که اگر هر گونه برنامه آموزشی، تربیتی و فرهنگی خاصی در مدرسه اجرا می شود و مناسب فرزند شماست، او را به انجام این فعالیت ها، ترغیب و حتی وادار کند. از طرف دیگر لازم است که با پسرتان صحبت کرده و او را تشویق کنید تا به مشاور مدرسه مراجعه داشته باشد.
همچنین به شما والدین گرامی که دارای پسری دردسرساز هستید، توصیه می شود که به طور منظم با مسئول مدرسه پسرتان، مانند مدیر، معاون و دبیران مدرسه، در تماس باشید و از وضعیت تحصیلی و انضباطی وی مطلع باشید و توصیه های آنها را مدنظر قرار دهید.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 25-05-1394, 17:30 بازدیدها : 811
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .