آموزش مهارتی که والدین فراموش کردند!روزگاری، زنها و مردها در دنیای خصمانه و خطرناک، همسران خوبی برای هم بودند و به خوبی با هم زندگی می کردند.
زن احساس عشق و احترام می کرد زیرا هر روز شوهرش برای تامین معاش زندگی بیرون می رفت و زندگیش را به خطر می انداخت. او از شوهرش انتظار نداشت که حساس باشد. کسب مهارت های ارتباطی از وظایف او نبود. کافی بود که شکارچی خوبی باشدو راه خانه اش را پیدا کند. چنین مردانی نیازی به مهارت های لازم در زندگی زناشویی نداشتند و به خاطر تامین معاش خانواده احساس احترام می کردند و زنها نیز از آنها قدردانی می کردند. در حالی که بقا و ادامه زندگی بسیار سخت بود، روابط زناشویی آسان بود.
زن و مرد در شرایط متفاوتی زندگی می کردند. برای ادامه زندگی به یکدیگر وابسته بودند. غذا، پناهگاه و امنیت سبب می شدند که در کنار یکدیگر کار کنند زیرا تامین نیازهای اولیه به نقشها و مهارت های ویژه ای نیاز داشت. مردها نقش تامین کننده و حامی را ایفا می کردند در حالی که زنها در پرورش بچه ها و خانه داری تخصص داشتند.
این جدایی طبیعی بود. براساس شرایط زیستی و زیست شناختی، زنها زایمان می کردند و مسئولیت بیشتری برای پرورش و تربیت بچه ها بر عهده داشتند. مرد به این نقش زن احترام می گذاشت و به نوبه خود در دنیای پرخطر بیرون به شکر حیوانات وحشی می رفت و برای حفاظت از زن و فرزندانش نگهبانی می داد.
گرچه مردها در روزهای سرد و یخبندان و یا زیر نور سوزان خورشید برای شکار بیرون می رفتند، اما به این فداکاری افتخار می کردند، زیرا به زنانشان احترام می گذاشتند و آنها را وسیله زاد و ولد می شمردند. از آنجائی که زندگی زناشویی زن و مرد برای امنیت و بقاء زندگی بود، وابستگی آنها به یکدیگر احترام و تحسین متقایل را به وجود می آورد.
حالا زندگی کاملا تغییر کرده است. از آنجائی که برای امنیت و بقاء آنقدر به یکدیگر وابسته نیستیم، قوانین و شیوه های اجدادمان کهنه و منسوخ به نظر می رسند. برای نخستین بار در تاریخ، با مهر و محبت به هم می نگریم. خوشبختی، صمیمیت و عشق جاودان لازمه دوام زندگی مشترک هستند.
مهم ترین قضیه این است که چگونه بدون صرفنظر از نیاز خود، نیازهای احساسی همسرتان را برآورده کنید. این کارتنها با استفاده از مهارت های جدید ارتباطی میسر است.
مادران ما به دخترانشان نیاموخته اند که چگونه ابراز احساسات کنند تا مردها حالت تدافعی به خود نگیرند ویا چگونه از مرد درخواست حمایت کنند تا او با رضایت خاطر به این درخواست پاسخ دهد. آنها نیاموخته اند که چگونه به همسرشان رسیدگی کنند بی آنکه برای او مادری کنند. آنها نمی دانند چگونه نیازهای همسرشان را برآورده کنند بی آنکه از خواسته های خود بگذرند. در گذشته زنهایی آنکه به خواسته خودتوجه داشته باشند، همسرانشان را راضی و خشنود می کردند. در نتیجه، مادران ما نمی توانستند به دخترانشان بیاموزند که در عین نبودن قوی و با اراده باشند و در کنار حمایت از همسرشان به خواسته ها و نیازهای خود نیز توجه داشته باشند.
نباید پدر و مادر خود را به این دلیل که آنچه را نمی دانستند به ما نیاموختند و در آموزش ما کوتاهی کردند، سرزنش کنیم
پدران ما نمی توانستند به پسرانشان بیاموزند که بدون عصبانیت و پرخاشگری با همسرشان صحبت کنند. مردان امروزی دیگر نقش الگوی رهبری خانواده را به شکلی که زنهایشان به آن احترام بگذارند، به خوبی ایفا نمی کنند. نمی دانند که چگونه قدرتمند و با اراده باشند و نیازهای عاطفی همسرانشان را هم برآورده کنند.
نباید پدر و مادر خود را به این دلیل که آنچه را نمی دانستند به ما نیاموختند و در آموزش ما کوتاهی کردند، سرزنش کنیم.
پدران ما برای نسل خود بودند و زنان نسل خود .نمی دانستند که چگونه با زنان امروزی همفکری کنند. در مورد نیازهای زنها چیز زیادی نمی دانستند و از اهمیت احساسات زنانه بی خبر بودند. بدون این درک، مردان امروزی نمی توانند مهارت های لازم برای حمایت از نیازهای زندگی زناشویی را بیاموزند. پدر و مادر ما مهارت های لازم برای موفقیت در دنیای جدید را به ما نیاموخته اند. با توجه به این مطلب که ما نمی توانستیم این مهارتها را در خانواده خود بیاموزیم، می توانیم به سادگی از اشتباهات خود و همسرمان بگذریم. این طرز فکر شما را امیدوار می کند.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 30-05-1394, 14:24 بازدیدها : 478
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .