ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » من و همسرم متفاوتیم!

من و همسرم متفاوتیم!


زنان و مردان در رفتار تفاوت های زیادی دارند . مثلاً وقتی یك زن می خواهد سر صحبت را با همسرش باز كند از موضوعهای كاملاً متفاوتی آغاز می كند،در حالی كه مردان زمانی كه صحبت می كنند می خواهند افكار و اطلاعاتی را بیان کنند...
تفاوت زنان و مردان
روان شناسان در مورد بروز تفاوت زن و مرد، هر دو عامل محیط و وراثت را سهیم می دانند. اما جامعه شناسان با روان شناسان اختلاف نظر فاحشی دارند. آنها معتقدند كه تفاوت های زن و مرد معلول تفاوت رفتاری است كه جامعه در مورد آنان پیش می گیرد و معتقدند كه دو جنس در اساس با هم هیچ تفاوتی ندارند، بلكه اجتماع موجب می شود كه آنها گرایش های متفاوت پیدا كنند و به زمینه های مختلف سوق داده شوند. از نظر جامعه شناسان تفاوت زن و مرد در جزییات است نه در كلیات. زیست شناسان عقیده دارند كه زن و مرد تفاوت های بنیادی دارند، بدین معنا كه تفاوت های آنها در درجه اول ارثی است نه محیطی. آنها معتقدند كه هر سلول بدن زن با هر سلول بدن مرد تفاوت دارد.  آنها قبل از آن كه به دنیا بیایند و تحت تأثیر نفوذهای اجتماعی قرار گیرند، كاملاً تمایز پیدا كرده و برای زن یا مرد شدن آماده می شوند.
اختلاف رفتاری دو جنس
زنان و مردان در رفتار تفاوت های زیادی دارند . مثلاً وقتی یك زن می خواهد سر صحبت را با همسرش باز كند از موضوعهای كاملاً متفاوتی آغاز می كند،در حالی كه مردان زمانی كه صحبت می كنند می خواهند افكار و اطلاعاتی را بیان كنند .
برای مردان ارتباط برقرار كردن یعنی تبادل اطلاعات، در حالی كه برای زنان این امر به معنی سهیم شدن ، سهیم كردن و صمیمیت و لذت بردن است . هدف زنان از مكالمه این است كه احساسِ حمایت كنند و تا جایی پیش بروند كه خودشان را بفهمانند و دیگران را بفهمند . مردان به دنبال صحبت های سریع و ترجیحاً جالب و بامزه و از همه مهمتر علمی و مفید هستند .آنها به ندرت" حرف زدن برای حرف زدن" را دوست دارند .در حالی كه زنان دوست دارند از احساسات و علائقشان سخن بگویند.
زنان بدانند
كه مردان چگونه ارتباط برقرار می كنند و مخصوصاً بدانند كه آنها چگونه ارتباط كلامی ایجاد می كنند.
به مردان كمك كنند تا آنچه را كه در درونشان می گذرد،بهتر و بیشتر با آنان در میان بگذارند . زن عادی ، در مقایسه با مرد عادی در ایجاد ارتباط كلامی استاد است،مخصوصاً زمانی كه ابراز احساسات در میان باشد.
59 درصد خصوصیات و رفتار زیست شناختی مردان و زنان یكی است. هر دو یك مغز ، یك بدن ، دو دست ، دو پا و ... دارند ، نفس می كشند ، غذا می خورند ، می خوابند و ...
مردان بدانند
به شیوه ارتباط برقرار كردن خود و همسرشان توجه كنند . آنان باید بدانند كه بین شیوه ارتباط برقرار كردن آنها و همسرشان تفاوت بسیار زیادی وجود دارد.
با این شناخت آنان می توانند از خود رفع اتهام كنند و نگرش های دفاعی خود را درباره زنان كنار بگذارند و آنها را متهم نكنند كه به طور دائم انتقاد می كنند و نق می زنند . مردان احتمالاً می توانند متوجه شوند كه زنان از بیان كردن حالت های روحی خود لذت می برند . زنان این كار را به منظور انتقاد از مردان انجام نمی دهند بلكه بیشتر برای بهبود رابطه و نزدیكتر كردن خود به همسرشان و احساسِ داشتن یار و همراه انجام می دهند . برای زنان بیان كردن حالت های روحی ، حتی احساسات منفی ، نوعی اثبات علاقه است.
از دهه 1950 به این طرف ، روانشناسی جدید خواسته است از تفاوت های زن و مرد بكاهد؛زیرا این تفاوت ها در گذشته ، اغلب برای مطیع كردن و به خدمت گرفتن زنان به كار رفته است . طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در مورد 61 جامعه،تقریباً 50 درصد زوجها طلاق می گیرند یا می خواهند طلاق بگیرند و این اتفاق معمولاً در سال چهارم یا پنجم زندگی مشترك آنها رخ می دهد . درصد ازدیاد طلاق بین سال های 1960 و 1990 به 300 درصد می رسد .
59 درصد خصوصیات و رفتار زیست شناختی مردان و زنان یكی است. هر دو یك مغز ، یك بدن ، دو دست ، دو پا و ... دارند ، نفس می كشند ، غذا می خورند ، می خوابند و ...  .
تفاوت زنان و مردان
اعتقاد به این كه تفاوت های ژنتیكی ، غددی ، هورمونی ، اندامی و ... نمی توانند روی روان و رفتار زنان و مردان اثر بگذارند ، كاملاً غلط و ضد علمی است. اگر روان شناسی تفاوت های دو جنس در قرن 19 این اشتباه را مرتكب شد كه مرد را به عنوان جنس برتر شناخت تا بتواند زن را پایین بیاورد و او را فقط به نقش های معمولی بارداری ، تربیت فرزندان و تغذیه محدود كند ، این باور نیز می تواند كاملاً اشتباه و خطرناك باشد كه زن و مرد مشابه هستند .
 
زن و مرد در حقیقت انسانند ،اما متفاوت . برای درك واقعیت چهار روش وجود دارد : فیزیكی ، احساسی ، عقلانی و روحانی. زنان به راحتی می توانند از یك روش به روش دیگر بروند اما مردان با روش فیزیكی و عقلانی راحت ترند . به عنوان مثال مردی كه غمگین یا شاد است این حالت ها را با رفتار ( فیزیكی ) خود نشان می دهد.به عبارت دیگر مرد به عمل،ارجحیت می دهد . زن غم را احساس می كند و حتی می تواند بی دلیل احساساتی شود،ولی درك این موضوع برای مرد بسیار سخت است . زن به رابطه خود و محیط،بیشترین ارجحیت را می دهد .
برای مرد، هیجان بیانگر یك مشكل یا تعارض است؛پس به دنبال این هیجان می رود تا آن را از بین ببرد و آرامش روحیاش را دوباره به دست بیاورد . برای زن هیجان به صورت بهانه برای ایجاد ارتباط در می آید . زن می خواهد هیجان خود را بیان كند،آن را با دیگران تقسیم كند و در مقابل ، هیجانهای دیگران را به دست آورد . وقتی زن هیجان خود را برای شوهرش تعریف می كند شوهر به طور خودكار فكر می كند كه خودش قسمتی از مشكل است،او دلیل یا یكی از دلایلی است كه این هیجان را به وجود آورده است .
بنابراین اغلب به حالت دفاعی ،واكنش نشان می دهد . شوهر برای آن كه به زنش كمك كند تا هیجان او از بین برود،به جستجو و پیدا كردن راه حلی برای مشكل می گردد . این كار موجب می شود كه زن فكر كند مرد می خواهد عیب او را جبران كند یا می خواهد همیشه حرف آخر را بزند؛زیرا مرد هیجان خود را به شیوه عقلانی و اندیشمندانه بیان می كند ،برای همین احساس می كند كه مورد حمله قرار گرفته،و زن احساس می كند كه درك نشده است .
با درنظر گرفتن این موضوع كه بین زنها و مردان تفاوت های زیادی وجود دارد(كه این تفاوت ها مكمل یكدیگرند).
مردان می خواهند كه زنان، كمتر حرف بزنند ، فعالیت های بدنی بیشتری داشته باشند،كمتر رمانتیك باشند، كمتر فكر خود را به دیگران مشغول كنند، به كارشان بیشتر مشغول باشند، بیشتر منطقی باشند، بیشتر در خانه بمانند، كمتر حساس باشند، خوش قول تر باشند و زودتر حاضر شوند
زنان می خواهند كه مردان، بیشتر حرف بزنند، بیشتر عاطفی باشند، فعالیت های بدنی كمتری داشته باشند، بیشتر رمانتیك باشند، وقت خود را كمتر به كار و بیشتر برای خانواده صرف كنند، كمتر حسابگر باشند، بیشتر به بیرون از خانه بروند و همدردی بیشتری نشان دهند، كمتر عجله داشته باشند و به سلامت خود بیشتر برسند .
با مقایسه یك به یك خواسته های زنان و مردان به نظر می رسد شاهد یك صف آرایی برای نبرد هستیم . نبردی كه در آن هر كسی ادعا می كند طرف مقابل او را دوست ندارد؛ هر كس ، ادراك خود را به عنوان هنجار معرفی می كند كه باید دنبال شود. هر دو طرف خیال می كنند كه مسئله ، مسئله عشق یا اراده است اما نمی دانند كه تفاوت های ذاتی باعث به وجود آمدن این تفاوت ها می شود و دشواری ها را به وجود میآورد .
باید تفاوت های زنان و مردان را شناخت و به آنها اهمیت داد نه این كه برای" هنجارسازی" جنس مخالف به كار گرفت  با این كار یكی دیگری را متهم نخواهد كرد كه صداقت ندارد یا نمی تواند ارتباط برقرار كند .

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 30-05-1394, 15:21   بازدیدها : 794   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .