بن بستی وجود ندارد بدجنس است.
- عیبجوست.
- هرگز به من کمک نمیکند.
- روی دوشم سنگینی میکند.
از جمله موانع بر سر راه تغییر در زندگی زناشویی این است که گرفتاریها را به عنوان صفت و خصیصه همسرمان تلقی کنیم و گناه را به گردن او اندازیم. وقتی همسر خود را مسئله قلمداد میکنید ممکن است که نتیجه بگیرید که کاری از شما ساخته نیست و بعد، برای آنکه وضع را از آنچه هست و خیمتر کنید، احتمالا مسئله را به قدری بزرگ میکنید که حتی فکر امکان اصلاح شرایط به نظر شما یک غیرممکن میرسد.
کسی که همسر خود را به بدجنسی و عیبجویی متهم میکند پیشاپیش راه منفی را برگزیده است. ممکن است همسر شما آدم متوقعی باشد، اما با صفت بستن به او امکان حل وفصل مسئله را منتفی میکنید. واقعیتی است که طرز برخورد زن و شوهر با مسایل به روابط موجود میان آنها بستگی دارد. اگر نسبت به رفتار ناخوشایند همسرتان واکنش ناخوشایند نشان دهید، او نیز به احتمال زیاد متقابلاً در مقام تلافی با شما برخورد منفی خواهد کرد. در این شرایط، آنچه مسئله میشود رابطهای است که میان شما وجود دارد.
در برخی مسایل اگر شخصیت زن و مرد مکمل یکدیگر باشد، مسئلهای بروز نمیکند.
یکی از موانع مهم بهبود در ازدواجهای ناموفق، تمایل زن و شوهر به این است که به شخصیت یکدیگر انواع و اقسام صفات منفی را نسبت میدهند (خودخواه، متکبر، ظالم، و غیره) و از کنار رفتارهای مثبت هم بیتفاوت میگذرند.
نکته مهم این است که عادات و خصوصیات و حساسیتهای اشخاص، آنها را آسیبپذیر میسازد و طرز تلقیهای آنها اغلب مسئلهساز می گردد. زنی که به خود مطمئن نیست و نمیداند تا چه اندازه مورد پذیرش دیگران قرار میگیرد، زنی که از ارزشها و صلاحیت خود بیاطلاع است، تحت تاثیر طرز تلقیهای غیرواقع بینانه خود را بیش از حد به دیگران میچسباند. شوهری که بیجهت میترسد تحت سلطه قرار گیرد، با هر اقدامی که نشان از کنترل شدن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن داشته باشد، برخورد خصمانه می کند.
از آن گذشته، شخصیتهای زن و شوهر عوامل تعیین کننده هستند. در برخی مسایل اگر شخصیت زن و مرد مکمل یکدیگر باشد، مسئلهای بروز نمیکند. یک مرد خود مختار، با یک زن ملایم میتواند به خوبی کنار بیاید. مشکل زمانی بروز می کند که خصوصیات زن و شوهر با هم مطابقت نمیکند، اما حتی در این مورد، مشکل در رابطه است و به ندرت میتوان نقصی را به گردن خود یا شوهر گذارد. در این شرایط، تغییر یک طرف معادله، طرف دیگر را هم متحول میکند. مثلا به مورد علی و مریم توجه کنید. لحن صحبت علی سایرین را ناراحت نمی کرد، اما مریم به خاطر حساسیت زیاد از آن ناراحت بود. لحن صدای برادرهای علی هم به همین شکل بود، اما همسران آنها در این مورد شکایتی نداشتند. وقتی مریم موضوع را با آنها در میان گذاشت و از زبان آنها شنید که ابداً از طرز صحبت همسرانشان ناراحت نیستند، تعجب کرد.
مریم هم عادت بخصوصی داشت و نمیدانست. او هم نمیدانست که طرز سوال کردن سرزنش آمیز او علی را رنج میدهد. مثلاً، اگر علی کمی دیرتر به خانه باز میگشت مریم او را مخاطب قرار میداد که: «چرا تلفن نکردی؟» هر دو پذیرفتند در طرز صحبت خود تجدیدنظر کنند. قرار شد که علی لحن کلامش را ترک گوید و مریم لحن سرزنش آمیز سوالاتش را کنار بگذارد.
یکی از موانع مهم بهبود در ازدواجهای ناموفق، تمایل زن و شوهر به این است که به شخصیت یکدیگر انواع و اقسام صفات منفی را نسبت میدهند و از کنار رفتارهای مثبت هم بیتفاوت میگذرند.
تعریف دوباره مسئله
وقتی همسر خود را به یک صفت منفی متهم میکنید، راه پیشرفت را بر روی حل مسائل خود میبندید. حمله به خصوصیات یکدیگر، با ایجاد ضدحمله، وضع را از آنچه هست بدتر میکند و در نتیجه، خصومت ابعاد وسیعتری مییابد.
مثلاً، وقتی یکی دیگری را یک شلخته تمام عیار مینامد و او نیز همسر خود را او را لجوج خطاب میکند، امکان حل مسئله از همان آغاز منتفی میشود. با تبدیل این گله گزاریها به مسایل قابل حل، میتوانید اقداماتی برای حل و فصل آنها به عمل آورید. مثلاً علی به عنوان شروع حرکت میتوانست لباسهای کثیف خود را به جای آنکه روی صندلی یا کف اتاق بیاندازد، در سطل مخصوص لباسهای شستنی قرار دهد. و مریم هم میتوانست زمان مشخصی برای خوابیدن بچهها در نظر بگیرد.
این رفتارهای ساده میتواند تاثیر قابل ملاحظهای روی شریک زندگی بر جای بگذارد. میتوانید طرز تلقی ناامیدی را به امید مبدل سازید: «اگر بخواهد می تواند تغییر کند». یا «او آنقدرها هم لجوج نیست». بنابراین، اگر بتوانید مسایل ازدواج خود را قابل حل جلوه دهید، حتی تغییرات جزیی میتواند انگیزهای برای بهبود روابط شما فراهم آورد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 2-06-1394, 23:04 بازدیدها : 632
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .