والدین عزیز! مراقب نوجوان عاشق پیشه تان باشیددر این مقاله می خواهیم راجع به عشق نوجوانی صحبت کنیم یکی از احساسات متفاوتی که ممکن است وقتی شما به سن بلوغ می رسید در خودتان احساس می کنید، عشق است.
من عاشق پسرخالم شدم بنظرتون به خونوادمون بگیم یانه…البته اونم عاشقمه…
خواهش میکنم بگیداین واقعن عشقه؟من۱۴سالمه اونم ۱۷ سالشه..کمکم کنیدخواهش میکنم….
-یه حس مبهمی دارم نمیدونم چمه و چرا اینجوریم فقط میدونم که دلم یه جای دیگه است…
-من عاشق همکلاسیم شدم من سیزده سالمه و اون شونزده.درواقع اون نمیدونه دوسش دارم.الانم که دارم مینویسمش گریه م در اومده.لطفا کمک کنید… این جملات را چند نوجوان پرسیدن.
نوجوان عزیز
عاشق شدن لذت بخش است و در انسان شور خاصی ایجاد می کند. البته این احساس در هر سنی می تواند در انسان ایجاد شود چه ۱۲ ساله چه ۷۰ ساله. ولی بیان کردن آن همیشه کمی خطرناک است…
اگر در این موقعیت قرار گرفتی:
۱- اول چند هفته ای صبر کن تا متوجه شوی آیا واقعا عاشق شده ای یا نه. نباید در این کار عجله کنی!
۲- سعی کن بیشتر در موردش فکر کنی، کتاب بخونی و ببینی واقعاً از چی او خوشت اومده؟ آیا بخاطر چهره، قیافه و یا طرز صحبت کردنش عاشقش شدی.
۳- در خانواده ات با خواهر یا برادر و یا کسی که به تو نزدیکتر است مشورت کن و صحبت کن
۴- اگر جرئت نمی کنی که به او بگویی، علتش این است که احساس می کنی، شاید او برای ایجاد رابطه با تو آمادگی نداشته باشد. خوب فکر کن چون اعتراف تو ممکن است همه چیز را خراب کند.
۵- این را بدون که تو هنوز به سنی نرسیده ای که بتونی یه رابطه عاطفی و احساسی را کامل دنبال کنی و مراقب باش که سرخورده نشی
۶- این را بدون که درگیر یه رابطه عاشقانه شدن ممکنه تو را از درس خوندن دور کنه و شاید هم باعث افت تحصیلی ت بشه.
۷- اگه دچار اضطراب یا ترس شدی و یا زندگیت بهم ریخته و یا افت تحصیلی پیدا کردی بد نیست که پیش یه مشاور بری و باهاش مشورت کنی.
۸- این را بدون که اگرچه عشق احساس زیبای هست و باعث ایجاد شادی و خوشبختی میشه ولی عشق بیش از حد هم گاهی اوقات خطرناکه و ممکنه به تو آسیب برسونه
۹-به فرض که همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد، حالا می خواهی چکار کنی؟دو نفری با هم به سینما بروید؟ خصوصی تر با هم حرف بزنید؟ که چی بشود؟ قبل از هر اقدامی به این نکات فکر کن.
سخنی با پدرها و مادرها
نوجوانی فصل تراوش احساسات غلیظ و بروز فوران عواطفه. بچه ها در این سن از نظر عواطف بسیار اشباع میشن به طوری که روی همه زندگیشون تاثیر گذاره. نوع رفتارشون با خونواده، محل تحصیل و البته گاهی با جنس مخالف. ناگهان شور عجیبی درونشون شکل میگیره و عاشق شدن در نوجوانی رو تجربه میکنن و دیگه نمیتونن به چیز دیگه ای فکر کنن. در همه حال حتی درس خوندن و خوابیدن در فکر این موضوع هستند. اینجاست که نقش اطرافیان به خصوص خانواده باید پررنگ تر باشه تا نوجوان اشتباه بزرگی رو مرتکب نشه. در مطلب زیر درباره عشق در نوجوانی با هم حرف خواهیم زد.
این عشق از کجا پیداش شد؟
باید بدونی که نوجوانی دورانی هست که بدن تو حرکت خودش را به سمت بزرگسالی شروع کرده است. قبل از هر چیز بدون که بخشی از این احساس بخاطر تغییرات روحی و جسمی بلوغ است. یعنی تو داری کم کم مثل آدم بزرگا می شی. برای همینه که بعضی از نوجوونها در این سن به ارتباط با جنس مخالف احساس نیاز می کنن. و این را هم بدون که تو نمی تونی جلوی تغییرات بدنت را بگیری ولی می تونی احساسات را کنترل کنی و مدیریتش کنی.
ممکن است تو عاشق نشده باشی بلکه از چهره دختری خوشت آمده، و فکر می کنی این علاقه، زندگی ات را تغییر داده است، چون تا حالا این حس را نداشته ای. شاید فکر هم می کنی هنوز به اندازه کافی بزرگ نشده ای و برای همین، جرئت نداری به او بگویی. شاید هم می ترسی اگر از علاقه ی خود چیزی به او بگویی، دیگر حاضر نشود حتی نگاهت بکند و مثل آدم های دست و پا چلفتی و ساده در نظرش بیایی. حتی ممکن است دوستانت تو را مسخره کنند و دست بیاندازند. بنابراین شاید بهتر باشه که فعلاً به دوستات در این زمینه چیزی نگی… خیلی ناراحت کننده است که آدم عاشق یک نفر باشد ولی طرف مقابل او را دوست نداشته نباشد. حتی ممکن است اگر آن فرد هر روز تو را می بیند، در زندگی و حتی رفت و آمد تو هم مشکل پیش بیاید و دیگر راحت نباشی و همیشه خجالت بکشی! شاید هم چیز دیکری بگوید! در هر حال بهتر است تو چیزی نگویی و ساکت بمانی و این عشق هم به صورت یک راز باقی بماند…
عشق یا تمرین عاشق پیشگی؟
خوبه بدونین عشق ترکیبی از یه موضوعه. اول جذابیت ظاهریه، هیچ وقت نمیشه بدون توجه به ظاهر کسی به او نزدیک شد. شاید فکر کنید که فرزندتون هنوز کوچیکه و این مسائل رو نمیفهمه اما، آنها میدونن و ممکنه به لحاظ فیزیکی به شخصی جذب بشن. دومین مطلب صمیمیت بین دو نفره، نوجوانها به دلیل ارتباط که ممکنه خانوادگی باشه و یا هر نوع برخورد دیگه ای احساسات عاطفی نسبت به شخص دیگه رو میتونن تجربه کنند حتی در نگاه اول. سومین موضوع در روابط عاشقانه تعهد طرفینه که بعیده در نوجوانی این اتفاق بیفته. در این سنین به دلیل عدم ثبات احساس در افراد ممکنه این حس بارها برای فرد نسبت به افراد مختلف پیش بیاد پس زیاد قابل اطمینان نیست.
احساسات نوجوان را جدی بگیرید
والدین باید بروز احساسات در فرزندشون رو ببینند و به آن احترام بذارن. حتی اگه مطمئن هستید که نوجوون شما داره اشتباه میکنه سعی کنین به روش و شیوه درستی این موضوع رو بهش بگید. "تو اشتباه میکنی این احساسات واقعی نیستن” و یا "هنوز برای عاشق شدن تو خیلی زوده تا بزرگ نشی عشق معنایی برای تو نداره” اینا سخنان درست و به جایی نیست. اینکه مستقیما به او بگید که داره اشتباه میکنه هیچ تاثیر مثبتی روی او نداره هر چند که در بیش از 90 درصد مواقع حق با شماست اما باید سنجیده رفتار کنید.
هدف از عشق دوران نوجوانی
یکی از موضوعاتی که یک نوجوون بهش توجه نداره اینه که، چه هدفی از عاشق شدنش داره. میخواد فقط به بقیه نشون بده بزرگ شده، کاری رو بکنه که هم سناش انجام میدن و یا میخواد پاسخ احساسش داده بشه و بس؟ اگه بعد از مدتی حسی که داره از بین رفت چی؟ اگه دیگه مثل روز اول دوست داشتنی وجود نداشت چی؟ برای زندگی چه برنامه و هدفی داره؟ این سوالات و هزاران سوال دیگه رو میتونین با فرزندتون مطرح کنین تا متوجه بشه همه چیز در یک حس خلاصه نمیشه و باید به خیلی چیزا فکر کرد.
غرق شدن در احساسات
یه نوجوان به دلیل بروز حس های شدید ممکنه خیلی اذیت بشه. با خودش خلوت کنه، از جمع دور بشه، کم حرف بزنه و یا به کسی علاقه پیدا کنه که حتی اون فرد اطلاع نداشته باشه و نتونه احساسشو بیان کنه. این موضوع آزارش بده و به جایی برسه که به خودش صدمه بزنه. با خودش فکر کنه که ضعیفه و قدرت گفتن حرف دلشو نداره. نباید نوجوون رو در این شرایط تنها گذاشت و بهتره برای همه ی سوالات ذهنش جواب منطقی داد که کمی آروم تر بشه، برای چنین کاری شخصی بهتر از پدر و مادر وجود نداره.
شاید بعضی وقتها پدر و مادرها از نوجوونها کلافه بشن اما میدونن که چقدر در این سن رسیدگی ضرورت داره و اگه نباشه ممکنه فرزندشون راه اشتباه بره. یکی از این موارد عدم توجه به عواطف در نوجوانیه که میتونه باعث بعضی موضوعات و مشکلات بشه.
نوجوان را با تجربه های خود آشنا کنید
در این سن یکی از اتفاقاتی که برای خیلی از بچه ها میفته اینه که نه تنها پیشرفت درسی ندارن بلکه پسرفت هم میکنند. زمان درس خواندن مدام فکرشون همه جا هست غیر از درس و مشقشون و این باعث میشه به نتیجه ای غیر از لغزش در درسها نرسند. وقتی فرزندتون احساس میکنه علاقه ای درونش شکل گرفته و آخر این حس نافرجام باشه، شما میتونین این روز ها رو ببینین و نگذارید که اتفاق بیفته تا فرزندتون برای کسب تجربه مجبور نشه عزت نفسشو از دست بده و به افسردگی دچار بشه.
نه گفتن را به نوجوان بیاموزید
ممکنه به دلیل همین احساسات اشتباه فرزندتون در جمع دوستانه به خاطر اینکه مثل بقیه باشه کارهایی رو انجام بده که میدونه اشتباهن اما به خاطر اینکه مورد تمسخر بقیه قرار نگیره انجامشون بده. باید یک نکته را به او یاد بدید و آن نه گفتن است.
شاید شما فقط به فکر تحصیل فرزندتون باشید اما آنها این طرز فکر رو ندارن. نوجوونها فکر میکنند اگه تو جمع دوستان و یا جامعه تنها باشن و کسی رو در کنارشون نداشته باشن دارای سطح اجتماعی پایینی هستن. در سنین نوجوانی موقعیت اجتماعی یعنی همه چیز و برای داشتن جایگاه مناسب هر کاری میکنند.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 1-02-1397, 15:15 بازدیدها : 5221
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .