دار و دسته ی نیویورکی

شروع موضوع توسط Nazanin ‏23/10/15 در انجمن تاتر و سینما

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    مكتب های مهم بازیگری بویژه 'متد اكتینگ' همواره پیروان بسیار داشته و دامنه آن به سینمای انگلیس نیز رسیده است و 'دنیل دی لوییس' را می توان یكی از طرفداران این سبك بازیگری دانست.



    cd1647e26cc4880b8485df81eeb37862.jpg


    این بازیگر انگلیسی 29 آوریل سال 1957 میلادی در لندن از پدری شاعر و نویسنده و مادری بازیگر به دنیا آمد و در نوجوانی به سمت تئاتر گرایش پیدا كرد و پس از فرار از مدرسه و بازی در نقشی بسیار كوتاه در فیلم 'یكشنبه لعنتی' ساخته 'جان شله زینگر'، در مدرسه تئاتر بریستول به تحصیل پرداخت.

    اما پس از آشنایی با 'متد اكتینگ' و تماشای بازی بازیگران بزرگ از جمله 'رابرت دنیرو'، 'آل پاچینو' و 'داستین هافمن'، بیش از پیش به این شیوه بازیگری علاقه مند شد و آن را به عنوان سبك كاری خود برگزید.

    در دهه 80 میلادی با مجموعه های تلویزیونی، بار دیگر جلوی دوربین رفت و با فیلم ستایش شده 'گاندی' ساخته 'ریچارد آتن بورو'، آغازی امیدواركننده در سینما داشت كه به مرور زمان به نتایج بسیار درخشانی منجر شد.

    'رختشوی خانه زیبای من' ساخته 'استفن فریزر' یكی از مهمترین نقش آفرینی های این هنرمند در این دهه است كه یك كمدی رمانتیك بسیار جذاب به حساب می آید كه در آن سال ها نوعی ساختارشكنی محسوب می شد.

    شخصیت 'جانی' با بازی دی لوییس یكی از پایه های موفقیت فیلم است كه همچنان پس از گذشت یك ربع قرن از نمایش آن همچنان سرحال و جذاب به نظر می رسد.

    پس از آن فیلم های 'اتاقی با یك چشم انداز' ساخته 'جیمز آیوری' و 'سبكی تحمل ناپذیر هستی' به كارگردانی 'فیلیپ كافمن'، راه را دی لوییس برای ایفای نقشی خاص در فیلم 'پای چپ من' اثر 'جیم شریدان' باز كرد.

    فیلم داستان زندگی فردی به نام 'كریستی براون' است كه به خاطر بیماری فلج مغزی، فقط می تواند پای چپ خود را تكان بدهد.

    فیلمی به شدت شخصیت محور كه ظرایف بسیاری در خلق قهرمان آن به كار رفته و مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار می دهد.

    بدون شك بخش عمده ای از این تاثیرگذاری به بازی فوق العاده دی لوییسی بازمی گردد كه به شیوه 'اكتورزاستودیو'، مدت ها با نقش زندگی كرده و دیگر خود را جزئی از آن می بیند.

    آكادمی اسكار هم كه از گذشته تا كنون همواره به نقش های همراه با مشكلات جسمی و روحی علاقه خاصی نشان داده به دی لوییس اسكار بهترین نقش اول سال را اعطا كرد كه از هر جهت شایستگی او را داشت.

    در دهه 90 میلادی، وی همچنان روند كم كاری و گزیده كاری را ادامه داد و با وسواس های هنرمندانه، نقش هایی به یادماندنی را خلق كرد.

    05914eba06c8daf322f885be821df009.jpg


    برای مثال می توان به 'آخرین بازمانده موهیكان ها' ساخته 'مایكل مان' اشاره كرد.

    درامی تكان دهنده درباره قبیله سرخپوست موهیكان كه بی رحمانه در حال نابودی هستند.

    وی، در نقش 'هاوك' فوق العاده ظاهر شد و نقشی متفاوت را در كارنامه خود رقم زد.

    فقط به فاصله یك سال، دنیل دی لوییس با فیلم های 'عصر معصومیت' ساخته 'مارتین اسكورسیزی' و 'به نام پدر' اثر 'جیم شریدان' اوج دوران بازیگری خود را رقم زد.

    در اولی كه داستانی متعلق به عصر ملكه ویكتوریا داشت، آنچنان كه باید ظاهر نشد و با نقش تناسب زیادی نداشت.

    اما در 'به نام پدر' شخصیت واقعی 'جری كانلون' دزد خرده پا و خلافكار را كه به اشتباه قاطی انقلابی های ایرلندی می شود، چنان از كار درآورد كه دیگر نمی توان مابه ازای دیگری را برای آن تراشید.

    روند تدریجی تغییرات 'جری كانلون' در این فیلم چالش بسیار بزرگ دی لوییس بوده كه سربلندی و موفقیت در اجرای آن، دومین اسكار نقش اول را برای وی به ارمغان آورد.

    البته بازی عالی بازیگری به نام 'پیت پاستلوایت' در نقش پدر 'جری كانلون' نیز در كیفیت نقش آفرینی دی لوییس بی تاثیر نبوده است.

    سومین همكاری او با جیم شریدان به ساخت فیلمی به نام 'مشتزن' در سال 1997 میلادی منجر شد كه هیچگاه به گردپای دو همكاری قبلی آنها نرسید.

    این شخصیت را می توان یكی از شخصیت های پیچیده تاریخ سینما به حساب آورد كه به تدریج از آدمی معمولی به فردی ضد انسان و متنفر از جامعه تبدیل شده و از آزار رساندن به انسان ها به دلیل تجربه های ناخوشایندش هیچ ابایی ندارد.

    فیلمی با كلیشه های آشنا در رابطه با مشتزنی به نام 'دنی فلین' كه فقط بازی خوب دنیل دی لوییس را می توان نقطه قوت آن دانست.جالب آنكه وی به سبك بازیگری مورد علاقه خود، مدتی را به تمرین بوكس پرداخت و با تكنیك های این ورزش كاملا آشنا شد.

    'مارتین اسكورسیزی' در فیلم 'دارودسته نیویوركی ها'، شاه نقش خود یعنی 'بیل قصاب' را به دی لوییس داد و موفقیت فیلم خود را از این راه تضمین كرد.

    شخصیتی به شدت خشن و افسارگسیخته كه از كشتن و مثله كردن، لذتی بیمارگونه می برد!

    دی لوییس برای ایفای هرچه بهتر نقش، مدتی را نزد یك قصاب آموزش دید و نحوه صحیح چاقو دست گرفتن و تكه كردن گوشت را فرا گرفت.

    48ff723460974c853c9ee41ebf29d832.jpg


    كاری كه این روزها در سینمای جهان طرفدار چندانی نداشته و راحت طلبی جای آن را گرفته است!

    به همین خاطر نیز نقش كاملا بیرونی و پر از اكشن 'بیل قصاب' با آن ته لهجه ایرلندی، به یكی از ماندگارترین جلوه های شر تبدیل شد كه با بی سلیقگی آكادمی اسكار از تصاحب مجسمه اسكار به دور ماند.

    در سال های بعد، دی لوییس كم كارتر شد و تا به امروز فقط در سه فیلم 'تصنیفی از جك و رز'، 'خون به پا می شود' و '9' به ایفای نقش پرداخت.

    كه بازی وی در دومی، فوق العاده از كار درآمد و توجه همگان را به خود جلب كرد.

    فیلم داستان مردی به نام 'دنیل' است كه در سال های پایانی قرن نوزدهم، چاه نفت در غرب آمریكا پیدا كرده و همراه پسرخوانده برای به جیب زدن پولی هنگفت روانه غرب می شود.

    این شخصیت را می توان یكی از شخصیت های پیچیده تاریخ سینما به حساب آورد كه به تدریج از آدمی معمولی به فردی ضد انسان و متنفر از جامعه تبدیل شده و از آزار رساندن به انسان ها به دلیل تجربه های ناخوشایندش هیچ ابایی ندارد.

    دی لوییس با چنان مهارتی نقش را ایفا كرد كه دیگر حتی آكادمی اسكار نیز رای به برتری وی داد و سومین اسكار خود را به این بازیگر گزیده كار اعطا كرد.

    دنیل دی لوییس كه این روزها مشغول بازی در نقش 'آبراهام لینكلن' در فیلمی به همین نام به كارگردانی اسپیلبرگ است، با وجود گزیده كاری، توانسته كارنامه پروپیمانی از نقش های برجسته را تدارك ببیند، بگونه ای كه پركارترین بازیگران نیز از رسیدن به آن عاجز مانده اند.