ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » خبری در راه است ...

خبری در راه است ...

در ماه های اول ، تهوع و ناخوشی مادر باعث ناراحتی کودک می شود و او از این که بهترین حامی خود را رنجور می بیند ، نگران می شود . اگر کودک بیماری و ناراحتی مادر را احساس کند و ببیند که کسی در این باره با او سخنی نمی گوید، اضطراب و پریشانی بیشتری پیدا می کند . در این هنگام بهتر است خبر بچه دار شدن مادر به او گفته شود تا از نگرانی بیرون بیاید .
گاهی به والدین توصیه می کنند که خبرآمدن بچه دوم را تا مدتی از بچه اول پنهان نگه دارند . بهترین و مهم ترین دلیل این امر آن است که بچه ها درک درستی از مفهوم زمان ندارند و مدت نه ماه دوران بارداری برای آنها انتظاری طولانی به حساب می آید . به همین دلیل ، برای بیشتر کودکان زیر 5 سال ، تحمل 9 ماه انتظار برای دیدن نوزاد دشوار است . با این حال در مدت 9 ماه حاملگی ، پنهان کردن خبر آمدن فرزند دوم کار ساده ای نیست و این رازداری ممکن است به صلاح کودک نباشد .
توصیه های زیر به شما کمک می کند تا خبر بچه دار شدن را با فرزند اول در میان بگذارید.
بعضی والدین تا مدتها خبر بچه دار شدن را به عنوان یک راز نزد خود نگه می دارند و آن را از دیگران ، غیر از دوستان صمیمی و نزدیکان ، پنهان می دارند . این رازداری ، به ویژه بین خانواده هایی که در گذشته سقط جنین داشته اند ، متداول است . اگر می خواهید خبر بچه دار شدن مثل یک راز بین خودتان باقی بماند ، بهتر است از گفتن آن به بچه اول خودداری کنید ، زیرا او در سنی نیست که بتواند این راز را نگه دارد . البته ، اگر تغییر حالت و احساس تهوع مادر ، کودک را ناراحت می کند ؛ باید تصمیم خود را عوض کنید . در ماه های اول ، تهوع و ناخوشی مادر باعث ناراحتی کودک می شود و او از این که بهترین حامی خود را رنجور می بیند ، نگران می شود . اگر کودک بیماری و ناراحتی مادر را احساس کند و ببیند که کسی در این باره با او سخنی نمی گوید، اضطراب و پریشانی بیشتری پیدا می کند . در این هنگام بهتر است خبر بچه دار شدن مادر به او گفته شود تا از نگرانی بیرون بیاید .
در هر صورت ، هنگامی که این خبر را به کودک می دهید ، نباید آن را یک اتفاق و خبر خیلی مهم جلوه دهید . بهتر است برای این منظور ، منتظر یک فرصت مناسب باشید و مثلا وقتی که با او قدم می زنید یا به گردش می روید ، با او در میان بگذارید. کودک از تولد نوزاد در آینده ای به نسبت دور ، درک و تصور درستی ندارد و از آنجا که او با مشاهده و تجربه مستقیم مطالب را یاد می گیرد ، صحبت کردن زیاد در این باره ، به درک و فهم او کمک زیادی نمی کند . در این مورد کودک بهتر است دو نکته را بداند ، یکی این که نوزادی در راه است و دیگر این که برای تولد و دیدن نوزاد باید مدتی صبر نماید . اگر کودک زیر 2سال باشد ، ممکن است به این خبر توجهی نکند و حتی وانمود نماید که آن را نشنیده است . این خبر برای کودک بزرگتر  ممکن است جالب باشد حتی شاید بخواهد درباره طرز زندگی نوزاد سوال کند . کودک 3 ساله معمولا پرسشهایی می کند که با برخورد و ملاقات و آشنایی او با نوزادن دیگر ، ارتباط دارد . بنابراین ، بهتر است خانم های حامله ، نوزادانی را که در کوچه و بازار می بینند ، به او نشان دهند تا با مفهوم بارداری و زایمان بهتر آشنا شود.
اگر فرزند اول ، با شنیدن خبر بچه دار شدن واکنشی نشان نمی دهد ، سعی نکنید موضوع را دنبال کنید و آن را ادامه دهید . اگر صبر کنید و منتظر فرصت مناسب باشید ، او به تدریج و متناسب با درک و ظرفیت ذهنی خود موضوع را خواهد فهمید
مکالمات فرضی و پیشنهادی که می تواند به آشنایی کودک با نوزاد کمک نماید ، ممکن است به شکل زیر باشد :
« قرار است در آینده یک بچه کوچک به خانه مان بیاید. این بچه کوچک فعلا در شکم مادر زندگی می کند و تا وقتی بزرگ نشده است ، به دنیا نخواهد آمد .» درباره بارداری و بچه دارشدن نیز می توانید با او صحبت کنید و معنی آنها را برایش توضیح دهید.
اگر مادر احساس تهوع و ناخوشی دارد ، می توانید به او بگویید :« خانمهای باردار که بچه در شکم خود دارند ، گاهی احساس ناخوشی می کنند و باید استراحت نمایند . در این مدت ممکن است حالت تهوع پیدا کنند ، ولی این ناراحتی موقتی است و به زودی برطرف می شود . تو نباید از مریضی مادر ناراحت شوی . حتی اگر او نتواند از تو مراقبت کند ، کس دیگری مواظب و مراقب تو خواهد بود .»
بعضی از کودکان پس از شنیدن این حرفها ممکن است پرسش هایی داشته باشند ، برخی دیگر نیز به این حرفها توجهی نخواهند داشت . کودک شما ممکن است هفته ها و ماهها بعد ، این سخنان را به یاد بیاورد و بخواهد درباره آنها چیزها و حرفهای بیشتری بشنود .
در این مکالمه ، صحبتها و مسایل مورد علاقه کودک درباره نوزاد ، محدود است . در این باره باید از گفتن بعضی سخنان مانند عبارات زیر خودداری کرد : « ما دیدیم که تو بچه خیلی خوبی هستی ، از این رو تصمیم گرفتیم بچه دیگری هم داشته باشیم .»
کودک با شنیدن این جمله ممکن است با خود فکر کند :« اگر من این قدر خوب هستم ، چه نیازی به یک کودک دیگر است؟»
یا این عبارت : « تصمیم گرفته ایم بچه دیگری بیاوریم تا بتوانی برادر یا خواهری داشته باشد .» این جمله نیز یک انتظار غیر واقعی در کودک به وجود می آورد ، زیرا نوزاد تا مدتها می تواند همبازی خوبی برای کودک باشد .
« نباید فکر کنی با آمدن نوزاد ، ما تو را فراموش خواهیم کرد و کمتر دوست خواهیم داشت . » کودک شاید تاکنون به فراموشی و کم توجهی فکر نکرده باشد ، ولی شنیدن این حرف می تواند این فکر و تصور را در او به وجود آورد و باعث نگرانی وی گردد .
اگر فرزند اول ، با شنیدن خبر بچه دار شدن واکنشی نشان نمی دهد ، سعی نکنید موضوع را دنبال کنید و آن را ادامه دهید . اگر صبر کنید و منتظر فرصت مناسب باشید ، او به تدریج و متناسب با درک و ظرفیت ذهنی خود موضوع را خواهد فهمید .
حرف زدن با کودک درباره بارداری و زایمان
بیشتر والدین نمی دانند که درباره بارداری و زایمان چگونه با فرزندشان حرف بزنند و صحبت کردن در این باره برای آنها دشوار است . آنها نمی دانند برای توضیح این مطلب از چه کلماتی استفاده کنند و چگونه و چقدر درباره آن شرح بدهند . والدین از خود می پرسند که آیا لازم است کودک در سن قبل از دبستان از حقایق زندگی آگاه شود ؟
باید دانست که حرف زدن با کودک در این باره ، آن قدر که تصور می کنید دشوار نیست و شما می توانید با خواندن این مقاله به پرسشهای فرزندتان در این مورد جواب بدهید .
بسیاری از کودکان علاقه ای به دانستن نحوه بارداری مادر و تولد نوزاد ندارند . آنها بارداری مادر را مانند کارهای جاری و امور روزمره ای که مستقیما بر زندگی شان تاثیر می گذارد می پذیرند و اگر در این باره سئوالی داشته باشند ، خیلی ساده و گاهی بی ارتباط با موضوعی است که والدین به آن می اندیشند . لطیفه زیر این نکته را روشن می کند :
روزی پسر کوچکی به نام نیکی از مادر می پرسد : « مادر من از کجا آمده ام ؟ » مادر نیکی با آمادگی قبلی و جوابهایی که از پیش آماده کرده بود ، از داستان خواستگاری و خاطرات جشن ازدواج و عروسی خود شروع کرد و پس از مقدمه ای درباره اندام تکثیر گیاه ، گرده افشانی گل ،عمل لقاح و تشکیل میوه ، بحث را به ملاقات تخمک و اسپرم و تشکیل جنین کشاند و موضوع را تا زایمان و به دنیا آمدن نوزاد ادامه داد . کودک پس از این که به دقت به این داستان گوش کرد ، بدون این که قانع شده باشد ، گفت :« موضوع جالبی است ، اما نیکو ، بچه همسایه مان می گوید که از توکیو آمده است و من هم می خواهم بدانم از کجا آمده ام ؟»
اگر جواب کوتاه ، ساده و مستقیم باشد ، کودک خسته و گیج نمی شود و آن را به آسانی می فهمد و در نتیجه به کنجکاوی و پرسش درباره چیزهای دیگر تشویق می شود . اما اگر در جواب دادن به کودک ، اصل سادگی را رعایت نکنید و به مسایل پیچیده بپردازید ، کودک از سوال کردن خود پشیمان خواهد شد
با توجه به این لطیفه معلوم می شود که اصل اول در جواب دادن به پرسش کودک ، فهمیدن منظور و سوال کودک است .از این رو بهتر است قبل از جواب دادن به سئوال ، از او بخواهید که درباره پرسش بیشتر توضیح دهد یا از او بخواهید که عقیده و فکر خودش را درباره مطلبی که می پرسد بیان کند . گاهی پرسشی که کودک درباره بارداری و زایمان می کند ، فقط به توضیح ساده ای درباره بزرگ شدن شکم مادر و چگونگی بیرون آمدن نوزاد از آن نیاز دارد و هیچ شرح و توضیح اضافی برای آن لازم نیست .
اصل دوم در جواب دادن به پرسش کودک ، رعایت اختصار و سادگی است . اگر جواب کوتاه ، ساده و مستقیم باشد ، کودک خسته و گیج نمی شود و آن را به آسانی می فهمد و در نتیجه به کنجکاوی و پرسش درباره چیزهای دیگر تشویق می شود . اما اگر در جواب دادن به کودک ، اصل سادگی را رعایت نکنید و به مسایل پیچیده بپردازید ، کودک از سوال کردن خود پشیمان خواهد شد .
اصل سوم در جواب دادن به کودک ، استفاده از عبارتهای درست و واقعی است . به کار بردن مثالهای بی ربط ، تعبیرات و تشبیه های نامربوط ، باعث بدآموزی و کج فهمی کودک می شود . مثلا اگر به کودک خود بگویید که نوزاد از یک دانه یا بذر در معده مادر به وجود می آید ، او ممکن است که دستگاه گوارش را با دستگاه تناسلی اشتباه بگیرد و به غلط فکر کند که بارداری و زایمان در دستگاه گوارش یعنی در معده و روده صورت می گیرد .
سوالهایی که معمولا کودک درباره بارداری می کند ، محدود است و چند نمونه از آنها را همراه با جوابهای پیشنهادی نقل می کنیم. این جوابها برای هر کودکی که این پرسشها را طرح نماید ، مناسب است . شما می توانید در جواب دادن ، به اولین جواب اکتفا کنید و پس از کمی صبر کردن اگر کودک قانع نشد ، به توضیح بیشتری بپردازید .
سوال : نوزاد حالا در کجا زندگی می کند ؟
جواب : نوزاد در جای مخصوص از بدن مادر که به آن رحم می گویند زندگی می کند . او خیلی کوچک است ، ولی رحم مادربزرگ می شود تا نوزاد بتواند جای کافی برای رشد پیدا کند . هر چه نوزاد بزرگتر می شود ، شکم هم بزرگتر می شود .
سوال : نوزاد چگونه بیرون می آید ؟
جواب : وقتی نوزاد خوب بزرگ شد ، مادر او را فشار می دهد تا از راه مخصوصی از رحم بیرون بیاید .
سوال : نوزاد چگونه از راه مخصوص بیرون می آید ؟
جواب : راه مخصوص طوری است که هنگام تولد نوزاد کش می آید و باز می شود .
اگر کودک را کنجکاو و علاقه مند یافتید ، می توانید یک توپ را داخل یک ساک توری قرار دهید و سپس آن را بیرون آورید . کودک خواهد دید که هنگام بیرون آمدن توپ ، چگونه دهانه ساک باز و سپس جمع می شود . حتی می توانید یک تیله را در ظرف عسل بیندازید ، تا کودک باز و بسته شدن محل ورود تیله را مشاهده نماید .
سوال : آیا پدر هم می تواند باردار شود و نوزاد را در رحم خود نگه دارد ؟
جواب : خیر! فقط مامان ها حامله می شوند ، زیرا فقط خانمها رحم دارند .
 سوال : نوزاد چگونه داخل رحم به وجود می آید ؟
جواب : نوزاد از دو سلول (یا دو چیز )خیلی کوچک که با چشم دیده نمی شود ، به وجود می آید . این دو سلول ، یکی مال مادر و دیگری مال پدر است .
 
به یاد داشته باشید که همه کودکان ، این پرسشها را تا آخر ادامه نمی دهند ، ولی اگر جواب مناسب به پرسشهای آنها بدهید ، کودک شما می تواند تا اندازه ای که لازم تشخیص می دهید و در خور فهم و درک اوست ،در مورد بارداری و زایمان آگاهی پیدا کند 
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 12-05-1394, 15:07   بازدیدها : 685   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .