عصیان در روزهای برزخیاحساس ناخوشایند درخصوص رشد اعضای مختلف بدن، تزلزل در اعتماد به نفس، احساس غریبگی با خود، ناراحتیهای جسمانی، تحریک شدید و سریع در مقابل محرکهای جنسی و حس استقلالطلبی موجب ناآرامی و سردرگمی نوجوان میشود.
نوجوانی دوره انتقالی و نوعی برزخ بین کودکی و جوانی است. در این دوره رشد جسمانی کم و بیش کامل میشود و هیجانات عاطفی بشدت و حدت و دوام بیشتر رسیده و نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و درست در همین دوره، اجتماع از نوجوان میخواهد که هم مستقل باشد، هم روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و هم سازگاری جنسی و آمادگی کسب مهارتهای نوین داشته باشد.
احساس ناخوشایند درخصوص رشد اعضای مختلف بدن، تزلزل در اعتماد به نفس، احساس غریبگی با خود، ناراحتیهای جسمانی، تحریک شدید و سریع در مقابل محرکهای جنسی و حس استقلالطلبی موجب ناآرامی و سردرگمی نوجوان میشود.
هیجانات این دوره نوجوان را وادار میکند برای اثبات شخصیت و برتری خود مخالفت و نافرمانی و لجاجت را در پیش گرفته و هر امری را با بدبینی نگریسته و حالت منفی و مخالف به خود میگیرد تا از این طریق به نتیجه برسد. این لجبازی وقتی به اوج خود میرسد که نوجوان تصور کند والدین در حال لطمهزدن به استقلال او هستند. انتقاد و اعتراض بیرویه والدین به نوجوان و اصرار آنان بر خواستههای خود لجبازی و سرکشی نوجوان را رقم میزند و اختلافی بین فرزند و والدین ایجاد میشود. نوجوان در این دوره مثل هوای بهاری یک لحظه آفتابی و سوزان و لحظهای دیگر بارانی و سرد است میگوید تا جایی که لطمهای به نوجوان وارد نشود باید والدین با این سرکشی با چشمپوشی برخورد کنند.
وقتی انرژی منفی تخلیه نشود
نوجوان سرشار از انرژی جسمانی است و بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است و بخشی دیگر به صورت رفتارهای پرخاشگرانه، مبارزهطلبی و حادثهجویانه بروز میکند، تشویق نوجوان به شرکت در فعالیتهای ورزشی و الگوسازی و شراکت او برای همانند شدن با آن الگوها باعث میشود تا نوجوان انرژیاش را به طریق منطقی تخلیه کند. وقتی نوجوان راهی برای خروج هیجانات منفی نداشته باشد سکوت، انزوا، در خود فرو رفتن، غذا نخوردن، بغض و گریهکردن یکی از شیوههای نوجوان برای تخلیه این هیجانات میشود.
آیا نوجوان سرکش نیاز به کنترل دارد؟
محدودکردن بدون قید و شرط و کنترل شدید جز آنکه نوجوان را افسرده یا سرکشتر کند بهره دیگری ندارد، برای تبدیل نوجوان سرکش به یک فرد خوب و سالم باید تا حدی به او استقلال و آزادی عمل داد و هر گاه والدین با نشانههای هشداردهندهای مواجه شدند میتوانند به خلوت نوجوان وارد شده و مشکل را رفع کنند. این که انتظار داشته باشید نوجوان شما را از تمامی کارها و افکارش مطلع کند توقع نابهجایی است. البته باید بدانید او کجا میرود و چه میکند، اما لزومی به دانستن تمامی جزئیات ندارید. یکی از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره را روش تغافل یا نادیده گرفتن میداند و میگوید در برخی مواقع نیاز به بزرگنمایی مسائل و مشکلات نوجوان نیست و نباید برای برخی رفتارهایش او را بازخواست کنید.
خانواده باید شیوه برقراری ارتباط بین فردی صحیح و راه و رسم درست تفریحکردن را به نوجوان خود بیاموزد و برای او محدودیتهای زمانی و مکانی در نظر بگیرد و در صورت بیتوجهی، نوجوان را برای مدتی با ارائه دلیل از این تفریحات برحذر کند
باید به نوجوان اعتماد کرد. اعتمادکردن به فرزند یعنی قبول و پذیرش وی که منجر به مسئولیت دادن میشود، اعتمادکردن به نوجوان ضرورتی انکارناپذیر است و برای رشد و موفقیت وی امری ضروری است، البته حد و مرزی هم دارد لازم است به وی اعتماد شود مگر مواقعی که خلافش ثابت شود که در این صورت رفتارهای محدودکننده و کنترلی لازم است.
اما با فرزندی که میخواهد روزها را با دوستان و خارج از خانه به مدت طولانی بگذراند چگونه باید رفتار کرد؟ نه گفتن یکی از مهارتهایی است که والدین باید آن را به فرزندشان آموزش دهند تا به این ترتیب در برابر هر درخواستی اعلام موافقت نکنند. همینطور خانواده باید شیوه برقراری ارتباط بین فردی صحیح و راه و رسم درست تفریحکردن را به نوجوان خود بیاموزد و برای او محدودیتهای زمانی و مکانی در نظر بگیرد و در صورت بیتوجهی، نوجوان را برای مدتی با ارائه دلیل از این تفریحات برحذر کند.
از بکاربردن زور و فشار اجتناب کنید
هرگاه وارد مشاجره و اعمال فشار با نوجوانان شدید، بدانید که بازنده خواهید شد. اگر در مواردی با نوجوانان اختلاف پیداکردید. به جای وارد آوردن فشار بکوشید قوانینی وضع کنید که از طریق آن اختلافهایتان را برطرف سازید.
برخی والدین بافرزندان خودمشاجره میکنند و انتظاردارند همیشه پیروزشوند و فرزند خود را وادار سازند تا به آن چیزی که آنهاصحیح می دانند عمل کند. این والدین همواره در حال نبرد با فرزندانشان هستند ولی هیچگاه پیروز نمی شوند. گاهی اوقات بهتر است شیوه های کنترل را تغییردهیم.
اگر نوجوان به نصیحتی گوش فرا نمی دهد به جای مجبور ساختن وی به اطاعت و تقلید، بهتر است در بعضی خواسته ها که خطری ندارد بگذاریم راهی را که ما نادرست میدانیم، بپیماید و پیامدهای آن را پذیرا شود.از این طریق می توانیم همکاری وی راجلب کنیم.
با نوجوان مدارا کنید
اگر بتوانیم کاری کنیم که فرزندمان احساسات، دلبستگی ها و ناراحتی های خود را آشکار سازد، فرصت مناسبی برای مدارا با او و پرهیز از بکاربردن زور و فشارخواهیم داشت. مثلاً اگر درخواست ما از او این باشد که در تمیزکردن پنجره ها به ما کمک کند و درخواست او از ما این باشد که آخر هفته او را به تماشای فیلمی ببریم بهتر است هر دو از توسل به زور برای رسیدن به خواسته خویش خودداری کرده و برای رسیدن به هدف معامله کنیم.
در مدارا و معامله طرف بازنده و برنده مطرح نیست، بلکه هر دو طرف برنده هستند. نیازهای فرزند خود را بشناسید و سعی کنید درازای هر درخواستی که از او دارید، شما نیز پاسخگوی یکی از نیازهای او باشید. با استفاده از این روش می توانید به فرزندخود بگویید؛ من از نیازهای تو اطلاع دارم و تو نیز از نیازهای من. اگر تو با من همکاری کنی من هم با تو همکاری می کنم، ولی اگر همکاری نکنی نمی توانی از من انتظار همکاری داشته باشی.
پرهیزازایجادعصبانیت: همه نوجوانان گاهی عصبانی و سرکش می شوند و این احساسات را در شکلهای گوناگون نشان می دهند. والدین باید به فرزندان خود کمک کنند تا احساسات و خشم آنها به صورتی منتاسب ظاهرشود و از انباشته شدن عصبانیت در آنها جلوگیری به عمل آید.
قهر نه، مشکل را حل کنید
بسیاری از خانوادهها در حل مشکلات خود همان نوع شیوههای فرزندپروری (قهر و طرد) که مخصوص سنین کودکی بوده را به کار میگیرند که در این سنین استفاده از استدلال، شیوههای حل مساله و گفتوگوهای منطقی در حل مشکلات و اختلافات کمککنندهتر است.
بهتر است به جای فاصله گرفتن و تنها گذاشتن نوجوان سعی کنید به وی نزدیک شوید و بدانید که نمیتوانید او را به انجام کاری مجبور کنید، اما با جلب اعتماد او به طور مستقیم و غیرمستقیم میتوانید بر تصمیمگیریهایش نظارت داشته و با هم فکری و مشورت و ارائه دادن توصیههای مفید راهنماییاش کنید. موفقترین والدین کسانی هستند که بدون هیچ قید و شرطی به فرزند خود توجه کرده و از بودن در کنار وی لذت ببرند و همانطور که به علایق و خواستهها و مشکلات فرزندشان توجه میکنند، حد و مرزها را نیز برای وی توضیح دهند. والدین همانطور که در دوران کودکی باید دلیل تشویق یا تنبیه را به کودک بگویند در این دوره نیز نباید بدون علت با نوجوان مخالفت کنند. چرا که مخالفت بیدلیل، نوجوان را اقناع نکرده و موجب ستیزه و فاصله افتادن بین والدین و فرزند میشود و این فاصله به هر دلیلی میتواند در جامعه به رفتارهای پر خطر منجر گردد. بیشتر نوجوانان در این سن تمایل دارند از دوستانشان بیاموزند و احساس راحتی بیشتری با آنها دارند. بنابراین اگر والدین در این دوره رفتار خصومتآمیز، سهلانگارانه یا استثمارگرایانه داشته باشند همسالان نوجوان مفری برای او محسوب میشوند. همچنین به والدین توصیه میشود در شناخت دوستان فرزندشان سهلانگاری نکنند.
بهتر است به جای فاصله گرفتن و تنها گذاشتن نوجوان سعی کنید به وی نزدیک شوید و بدانید که نمیتوانید او را به انجام کاری مجبور کنید، اما با جلب اعتماد او به طور مستقیم و غیرمستقیم میتوانید بر تصمیمگیریهایش نظارت داشته و با هم فکری و مشورت و ارائه دادن توصیههای مفید راهنماییاش کنید
لاف نزنید
والدین به شکلهای گوناگون تناقضات و بی ثباتی گفتارهای خود را نشان داده و موجب گیج شدن فرزندان خود می شوند و رفتارهای خاصی چون گوش ندادن به گفته های والدین را در فرزندانشان باعث می گردند.
** اگر سر موقع به خانه برنگردی پاهایت را قلم می کنم.
** اگر در درسهایت پیشرفت نکنی سال آینده تو را به مدرسه نمی فرستم.
** اگر اذیتم کنی دیگه دوستت ندارم.
شما حتماً مثالهای فراوان دیگری سراغ دارید که والدین در سخنی که میگویند جدی نیستند و قصد ندارند آنرا اجرا کنند. نکته مهم این است که کودکان نیز متوجه این مسئله می شوند. بنابراین تهدیدهایی از این قبیل نه تنها باعث ترک رفتار نخواهد شد بلکه کودک شما من رفتار خود ادامه داده نهایتاً این شما هستید که عقب نشینی خواهید کرد.
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 23-05-1394, 13:37 بازدیدها : 729
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .